مرکز پاسخگويي: تبيان
گروه: امامت و تشيع
موضوع اصلي: مناجات حضرت سجاد (ع)
موضوع فرعي: مناجاة المشاكين
درباره «مناجاة المشاكين» از مناجات هاي پانزده گانه حضرت سجّاد((عليه السلام))توضيح دهيد؟

پاسخ:
مناجات هايي كه از امام سجّاد((عليه السلام)) نقل شده مجموعه اي گران قدر از معارف اسلامي است. دقّت در اين دعاها سبب ساز بينشي عميق در توحيد است كه در پرتو آن مي توان از سخن گفتن با خداوند احساس لذّت كرد و داراي قدرتي بيكران و معنوي شد.
مناجاتي دوم از «مناجات خمس عشر» مناجات شاكين است. «شاكين» بندگاني هستند كه به آفريدگار خويش شكايت مي برند. از عبارت «اَليْكَ اشْكُو» در اين مناجات و مقدّم شدن «اليك» بر «اشكو» در مي يابيم كه اين گروه تنها به خدا شكايت مي برند زيرا اوّلا: از ادب عبوديّت به دور است كه شكايت پيش غيرخدا برده شود ثانياً: تنها كسي كه زمام امر در مورد اين شكايت ها به دست اوست، خداوند متعال است او است كه

ـ2197ـ
آفريدگار و مدبّر و ربّ العالمين است و جز او ديگري را توان آن نيست كه شرّ دشمنان را دفع كند و انسان را از خطر و آسيب محافظت كند.
در اين مناجات از چهار چيز به درگاه خداوند شكايت برده مي شود:
1. نفس انسان و آفات و زيان هايي كه نفس منشأ آنها است. خصلت هاي نفس از اين قرارند:
به بدي فرمان مي دهد،
مرتكب گناه مي شود،
به انجام معاصي آزمند است،
خود را پيش خشم خدا مي نهد،
انسان را به راه هاي هلاكت مي برد و به خواري مي كشاند،
داراي دردهاي فراوان است،
آرزوي دراز دارد،


ـ2198ـ
اگر بدي يي به او برسد بي تابي مي كند و اگر خوبي(نعمت)يي به او برسد آن را (از ديگران) منع مي كند،
به خوشباشي و ياوگي بسيار تمايل دارد،
از غفلت و فراموشي آكنده است،
صاحب خود را شتابان به سمت هلاكت پيش مي برد،
توبه را به امروز و فردا مي افكند.
اموري كه ذكر شد اقتضاي طبيعي نفس است. در انسان نيروهاي ديگري مانند قوّه عاقله وجود دارد كه در پرتو آنها مي توان نفس را مهار كرد و آن را به جانب صلاح و سعادت راه بُرد. هر چه توان انسان در تسلّط بر نفس بيشتر شود، آدمي موفّق تر و سعادتمندتر خواهد بود. خداوند انسان را مختار و آزاد آفريده و به او قدرت انتخاب داده تا بتواند از غرايز خود در مسير حق بهره برداري كند. خداوند ابزارهاي هدايت را نيز در اختيار انسان گذاشته است. انسان مي تواند با مدد گرفتن از خدا غرايز خود را مهار كند و

ـ2199ـ
در مسير خوشنودي خدا قدم بردارد. رمز برتري انسان بر موجودات ديگر حتّي بر فرشتگان در همين است كه انسان با وجو چنين اقتضايي در نفس خود، در جهت رضاي خدا حركت مي كند و مي تواند خواسته هاي غير مشروع نفس را مهار كند. در اين دعا از اين آفات به خداوند شكايت برده مي شود زيرا جز با كمك خداوند پيروزي بر نفس ميسّر نيست. از رهگذر دعا است كه عنايت خاصّ خداوند دستگير انسان مي شود و او را برخواسته هاي نفس چيره مي كند.
بايد توجّه داشت كه جهاد با نفس بر عهده انسان است. هر چه انسان در اين پيكار موفّق تر باشد و خواست الهي را برخواسته هاي نفساني خويش مقدّم بدارد، زمينه توفيق براي وي بيشتر خواهد بود و دعايي كه داراي چنين پشتوانه اي باشد ارزش بيشتري خواهد داشت.
بنابراين در جهاد با نفس تنها با دعا نمي توان به مقصود رسيد زيرا تأثير دعا در كنار استفاده از عواملي است كه خداوند آنها را براي دستيابي به اهداف، مقرّر فرموده است.


ـ2200ـ
2. چيزي كه در اين مناجات از آن به خداوند شكايت برده مي شود، شيطان است. شيطان احتمالا همان ابليس است كه كمر همّت به گمراهي انسان بسته است. در اين دعا اين خصلت ها براي شيطان ذكر شده است:
دشمني كه گمراه مي كند و شيطاني كه به بيراهه مي برد
سينه را از وسوسه پر مي كند و هوس هايش قلب را در بر مي گيرد
از تمايلات نفساني پشتيباني مي كند
دوستي دنيا را در نظر ما مي آرايد
ميان ما و طاعت خدا و قرب وي فاصله مي نهد.
خوشبختانه در وجود انسان آمادگي ذاتي براي مبارزه با اين دشمن نيز - مانند دشمن قبلي - قرار داده شده است.
در اين مناجات از شرّ شيطان به خداوند شكايت برده مي شود كه لازمه آن استعانت از نيروي لايزال آن ذات مقدّس براي دور شدن شرّ اين دشمن است.


ـ2201ـ
3. چيزي كه از شرّ آن به خدا شِكوه مي شود، قساوت قلب است كه منشأ بسياري از امراض روحي و باعث دوري از خدا است. قساوت قلب است كه انسان را از شرح صدر محروم مي كند، ياد خداوند را از دل مي برد و دل را متمايل به دنيا و مظاهر فريبنده زندگي مي كند. قساوت قلب است كه زنگار قلب را همراه دارد و زمينه را براي شكوه چهارم(خشكي چشم) فراهم مي كند.
پس از اين نكته اي توحيدي در اين مناجات شريف ذكر مي شود: «اِلهي! لاَحَوْلَ لي وَلاقُوَّةَ اِلاّ بِقُدْرَتِكَ وَ لا نَجِاةَ مِنْ مَكارِهِ الدُّنْيا اِلاّ بِعِصُمَتِكَ خدايا! مرا نيرويي جز به قدرت تو نيست و از سختي هاي دنيا جز از رهگذر عصمت تو نجاتي ميسّر نيست». اين همان معناي توحيد افعالي است.
آن گاه براساس اين دو جمله از خداوند به حكمت بالغه و مشيّت نافذش درخواست مي شود كه «مرا جز به ساحت احسان خود منشان و هدف تير فتنه ها مساز و بر دشمنان ياري ده و عيب هاي مرا بپوش و از بلاها حفظ كن و از گناهان نگهدار».


ـ2202ـ
از اين مناجات شريف اين درس را مي آموزيم كه بايد از چه شروري شِكوه كرد و شكايت را بايد نزد چه كسي بُرد مي آموزيم كه اگر انسان از شرّ اين امور محفوظ ماند، رستگاري او از سوي هيچ آفتي تهديد نمي شود. دردها و سختي هاي زندگي پس از محفوظ بودن از شرّ نفس نه تنها خطر آفرين نيستند، بلكه مي توانند موجب كمال معنوي باشند.
پرسش ديگر درباره اين دعا است: «الهي لاتَكِلْني اِلي نَفْسي طُرْفَةَ عَيْن اَبَداً». نقل شده است كه پيامبر گرامي اسلام((صلي الله عليه وآله)) اين دعا را در نماز شب مي خواند. در اين دعا از خداوند خواسته مي شود كه به اندازه چشم به هم زدني، انسان به حال خويش گذاشته نشود.
يكي از بزرگترين بلاها اين است كه خداوند نظر لطف خويش را از انسان بگيرد و او را به حال خويش وا بگذارد، اين همان است كه از آن به «خذلان» تعبير مي شود. در برابر خذلان، «توفيق» است كه همان فراهم كردن مقدّمات سعادت انسان است. اگر انسان

ـ2203ـ
كار نيكي براي خدا انجام دهد، زمينه توفيق براي او حاصل مي شود نيز اگر گناهي مرتكب شود، موجب خذلان او مي شود و خداوند لطف معنوي خويش را از وي باز مي گيرد.
بنابراين، اين دعا درخواست توفيق براي انجام طاعات و ترك گناه است و نيز مي تواند به معناي درخواست آمرزش گناهان و يا توفيق براي توبه از گناهان باشد.
اميد است در پرتو اين دعاها و در پرتو الهام گرفتن از روح ملكوتي امامان معصوم((عليهم السلام)) مخصوصاً حضرت سجّاد و توسّل به خاندان پيامبر مخصوصاً به امام زمان((عليه السلام)) - كه واسطه فيض الهي خاصّه فيض معنوي است - بتوانيم جان خويش را صفا دهيم و به مقام قرب وي كه هدف آفرينش است، دست يابيم.
 
( بخش پاسخ به سؤالات )


ـ2204ـ