حقّ مادر بر فرزند


فَحَقُّ أُمِّکَ فَأَنْ تَعْلَمَ أَنَّها حَمَلَتْکَ حَيْثُ لايَحْمِلُ أَحَدٌ وَ أَطْعَمَتْکَ مِنْ ثَمَرَةِ قَلْبِها ما لا يُطْعِمُ أَحَدٌ أَحَدًا. وَ أَنَّها وَقَتْکَ بِسَمْعِها وَ بَصَرِها وَ يَدِها وَ رِجْلِها وَ شَعْرِها وَ بَشَرِها وَ جَميعِ جَوارِحِها مُسْتَبْشِرَةً بِذلِکَ، فَرِحَةً، مُوبِلَةً مُحْتَمِلَةً لِما فيهِ مَکْرُوهُها وَ أَلَمُها وَ ثِقْلُها وَ غَمُّها حَتّى دَفَعَتْها عَنْکَ يَدُالْقُدْرَةِ وَ أَخْرَجَتْکَ إِلَى الاَْرْضِ فَرَضِيَتْ أنْ تَشْبَعَ وَ تَجُوعَ هِىَ وَ تَکْسُوَکَ وَ تَعْرى وَ تَرْوِيَکَ وَ تَظْمَأَ وَ تُظِلَّکَ وَ تَضْحى وَ تُنَعِّمَکَ بِبُؤْسِها وَ تُلَذِّذَکَ بِالنَّوْمِ بِأَرَقِها وَ کانَ بَطْنُها لَکَ وِعاءً وَ حِجْرُها لَکَ حِواءً وَ ثَدْيُها لَکَ سِقاءً، وَ نَفْسُها لَکَ وِقاءً، تُباشِرُ حَرَّ الدُّنْيا وَ بَرْدَها لَکَ وَ دُونَکَ، فَتَشْکُرْها عَلى قَدْرِ ذلِکَ وَ لا تَقْدِرُ عَلَيْهِ إِلاّ بِعَوْنِ اللّهِ وَ تَوْفيقِهِ

***

و امّا حقّ مادرت اين است که بدانى او تو را در شکم خود حمل کرده که احدى کسى را آن گونه حمل نکند، و از ميوه دلش به تو خورانيده که کسى از آن به ديگرى نخوراند، و اوست که تو را با گوش و چشم و دست و پا ومو و همه اعضايش نگهدارى کرده و بدين فداکارى شاداب و شادمان و مواظب بوده و هر ناگوارى و درد و سنگينى و غمى را تحمّل کرده تا [توانسته] دست قدرت [مکروهات] را از تو دفع نموده و تو را از آنها رهانده و به روى زمين کشانده و باز هم خوش بوده که تو سير باشى و او گرسنه، و تو جامه پوشى و او برهنه باشد، تو را سيراب کند و خود تشنه بماند، تو را در سايه بدارد و خود زير آفتاب باشد و با سختى کشيدن تو را به نعمت رساند، و با بيخوابى خود، تو را به خواب کند، شکمش ظرف وجود تو بوده و دامنش آسايشگاه تو و پستانش مشک آب تو و جانش فداى تو و به خاطر تو، و به حساب تو، گرم و سرد روزگار را چشيده است. به اين اندازه قدرش را بدانى و اين را نتوانى مگر به يارى و توفيق خدا.

***

تحف العقول:263