بازگشت

خطرات ديني زمان امام سجاد(ع)


دو خطر بزرگ، جامعه زمان امام سجاد(ع)را تهديد مي كرد:

1- فرهنگهاي متنوع بيگانه:

2- خطر تجمل پرستي:



از اين روي لازم بود در زمينه علمي كاري انجام شود تامسلمانان به اصالت فكري و شخصيت قانونگذاري ويژه خود، كه ازكتاب و سنت در اسلام الهام مي گيرد، واقف گردند.



در اينجا ضرورت يك حركت فكري اجتهادي(اطلاع رساني قوي)به نظرمي رسيد تا در چهارچوب تعاليم اسلامي افق فكري مسلمانان گسترش يابد و بايد اصالت شخصيت اسلامي حاصل كنند و بذر اجتهاد و تلاش از براي يافتن راه حق در دل آنها افشانده شود. و اين كاري بودكه امام علي بن الحسين زين العابدين(ع)بدان دست يافت. او كلاس درس خود را در مسجد پيامبر(ص)آغاز كرد... و از اين كلاس درس تعداد قابل توجهي از فقهاي مسلمين فارغ التحصيل شدند.



خطر دوم ناشي از پيشامد امواج رفاه و آسايش در جامعه اسلامي در پيامد هولناك فتوحات نامبرده بود. خطر خاموش شدن آن عشق سوزاني كه از ارزش هاي اخلاقي و پيوندهاي روحي نسبت به خدا و روزقيامت در مسلمانان پديد آمده بود.



امام علي بن الحسين(ع)اين خطر را احساس فرموده، و براي علاج آن آغاز به كار كرد. براي جلوگيري از آن «نيايش » را بنيادقرار داد.



«تلخ ترين حادثه پس از حادثه عاشورا رخ مي دهد و مرارت اين مصيبت عظمي آنچنان زياد است كه كاسه صبر امام صبرآفرين حضرت امام العابدين والعارفين سجاد(ع) لبريز مي شود و آن غيرت عالم امكان و امام زمان از عمق جان نداي:



فياليت امي لم تلدني و لم اك يزيد، يراني في البلاد اسيرا



سر مي دهد، يعني اي كاش مادرم مرا نزاده بود و به دنيا نيامده بودم تا يزيد مرا در شهر و ديار اسير ببيند.



بلي باز هم پيماني با پيام رساني، و باز هم وظيفه و صدورانقلاب كه بهترين شاهد، خطبه امام سجاد(ع)در كوفه و مدينه منوره مي باشد كه تمام پنهانيها را در قالب پيام، نمايان مي نمايد.





صدور انقلاب:



«اسيران آزادي آفرين كربلا، با تبيين معرفي و روشنگري درباره:

1- اصل نهضت

2- رهبران و شخصيتهاي نهضت

3- مكتب امامت و ولايت در بعد فرهنگي و فكري



و سپس:در بيدار كردن و شوراندن مردم در بعد عاطفي و سياسي،نقش بنيادين در صدور انقلاب و نهضت حسيني داشتند و اين، نقشي فراتر از حفظ نهضت و استمرار و تداوم آن است.



خلاصه راه خدا بدون سيلي نيست. سيليها را بايد به جان خريد واز كانال سيلي ها بايد صدور انقلاب را تدارك ديد و از اين تاكتيك كمال استفاده را نمود.



آري براي صدور انقلاب امام حسين(ع)، افراد قافله عاشورا،بويژه اطفال و بچه ها، در طول سفر بسيار سيلي خوردند و بدن آنهاتازيانه هاي زيادي را تحمل كرد. خلاصه:



«اگر حماسه حسيني و «قيام عاشورا» را تاريخساز، مكتب فضيلت و مبارزه و فضيلت و مدرسه عشق و انسان سازي بدانيم، دقيقا كاروان كربلا را نيز همين سان خواهيم دانست » .





دعاي مرز داران استراتژي ناب:



«اسلام عزيز داراي مرزهاي:

1- اعتقادي و معنوي

2- سياسي و اجتماعي

3- فرهنگي و تربيتي

4- اقتصادي و طبيعي است،



و براي هر يك از اين مرزها مرزداراني است كه مسئوليتشان درپاسداري از هر يك از مرزها بسيار عظيم است.»



دعاي مرزداران دعاي 27 دستورالعملي است كه بيانگر:

1- مسائل سياسي

2- مسائل نظامي

3- عقيدتي است.



آنجائيكه تمام راهها بسته شود و هيچ روزنه اي براي مبارزه علني باقي نماند و دشمن مست و هوي پرست بظاهر پيروز، همسان گرگ خونخوار، دست به هر اهانتي دراز مي كند... در چنين اوضاع واحوالي، امام سجاد(ع)مي نشيند و براي مرزداران اسلام دعا مي كند.



1 اين كار و اين شيوه چه معنايي پيدا مي كند؟ و چگونه تحليل مي شود؟



ضمن اينكه امام سجاد(ع)، در قالب دعا، بحثهاي سياسي، نظامي وعقيدتي را شروع مي كنند؛ مي خواهند به كنايه بفهمانند كه اگر من لشكر و نيرويي داشتم از قيام مسلحانه باز نمي ماندم و همانندپدر خودم انقلاب خونيني را عليه شما آغاز مي كردم و امن و امان را بر شما، تلخ مي ساختم؛ ولي چون راه از اين حيث ناهموار گشته،انقلاب فرهنگ و بازسازي و نوسازي معنوي همه جانبه اي را در قالب دعا آغاز مي كنم تا مرزداراني را، در اين دانشگاه تربيت بكنم كه در آينده از سنگر اسلام، پاسباني و نگهباني بكنند.



اللهم كثر عدتهم، والحذ اسلحتهم... اين شدني نيست مگر آنكه اعتقادات و شناخت مردم، درست گردد. لذا امام(ع)با صلوات كه جهان بيني پاسداران است كارش را شروع و به عنوان يك شعار،همواره آنرا تكرار كرده و در گردنه هاي پر فراز و نشيب و دركورانهاي سخت سياسي، حركت و جهت گيريش را بر اساس آن تنظيم مي كند.



در صلوات سه اصل از اصول دين به وضوح مطرح شده است.

1- اصل توحيد

2- اصل نبوت

3- اصل امامت





انواع استراتژي امام سجاد(ع):



در خفقان دوران بني اميه، امام(ع)با چه شيوه اي مبارزه راشروع مي كرد خوب بود؟ امام سجاد(ع)، در قالب:

1- دعا و نيايش

2- گريه و شيون

3- برده داري و برده باني

مبارزه را شروع مي كند.



زميني(مكان)و زمان، نقش بسيار سازنده اي را در تمام امورزندگي، بويژه در امر امامت و ولايت(امر حكومت)، ايفاء مي كند.



تغيير استراتژي در امر امامت امت، امري است اساسي و جدي.



«شيوه هاي مبارزه، شيوه اي است گسترده و كشدار كه قادر است درتمام فراز ونشيب هاي شرايط متحول گوناگون تاريخي، فكري،اجتماعي، طبقاتي، نظامي... راه خود را پيدا كرده و همواره بصورت مستقيمي رو بسوي هدفهاي خويش گام بردارد.»



پس مبارزه گاهي بصورت:

1- نظامي و جنگ گرم است و

2- جنگ سرد.



امام سجاد(ع):



«در آنچنان شرايط دشواري قرار مي گيرد كه حتي «شهادت » راهم نمي تواند انتخاب كند. بر عكس امام حسين(ع)در شرايطي قرارمي گيرد كه نه ياوري چون عباس، و نه پيام آوري چون زينب. مي بيندشهادت، براي او مرگي در خاموشي است نه مرگي كه در طول زمان ودر عرض زمين، با همه كس سخن مي گويد(چقدر دردناك است براي بزرگ مردي كه حتي «خوب مردن » هم برايش امكان نداشته باشد...» .



در چنين اوضاع و احوال چه بايد كرد؟



امام(ع)، كار خودش را با دعاء كه جهاد و مبارزه اجتماعي وجمعي در يك وضعيت نابهنجار اجتماعي است، شروع مي كند.

اين كتاب دعا اصلا وسيله چيز خواستن نيست، بلكه يك كتاب آموزش است. آموزش عميقي، در زيباترين حالات فرد است، و اسمش دعاست.



اما با آن معناي معمولي اش اصلا دعا نيست، يك كتاب آموزش عميق وعلمي اخلاقي و فلسفي است. بنابر اين دعاي شيعه بصورت كاملترين مكتب، خودش، در چهار بعدمشخص » مي شود.



پس دعا داراي چهار بعد مي باشد كه عبارتند از:

1- نياز:

2- عشق:

3- آگاهي:

4- مبارزه:



«گفتار امام(ع)در صحيفه سجاديه » فريادي است به «همه تاريخ » كه در هر شرايط و بهر شكلي و با هر امكاني كه دراختيار هست حرف حق را بايد زد و نهضت و انقلاب را بايد پاسداري كرد و در هيچ شرايطي اين مسئوليت سلب نخواهد شد.»

دعاي مرز داران(پاسداران) بصورت دستورالعمل:

1- سياسي

2- نظامي

3- عقيدتي، بيان شد.



بنابر اين مي توان به قول شهيد مدني اشاره كرد و آن اينكه:

«اگر ميدان را براي فرصت طلبان خالي كنيم در خون بهشتي وبهشتي ها سهيم هستيم. »





ابعاد مبارزات امام چهارم(ع)



با مظالم و مفاسد عصر:

مبارزه منفي يا جنگ بي مرز در قالب و لباس گريه:

زنده نگه داشتن ياد و خاطره عاشورا.



براي آنكه اين فاجعه فراموش نشود، امام با گريه بر شهيدان وزنده نگهداشتن خاطره آنان، مبارزه منفي را به صورت گريه، آنهم گريه هاي پر سوز كه ريشه عاطفي داشت ادامه مي داد.



بي شك چگونگي برخورد امام سجاد با اين موضوع اثر و نتيجه سياسي داشت، يادآوري مكرر فاجعه كربلا نمي گذاشت ظلم و جنايت حكومت اموي از خاطره ها فراموش شود.







پند و ارشاد امت



امام در قالب موعظه، مردم را با انديشه درست اسلامي آشنامي كرد. 3 تبيين معارف در كلاس دعا. يكي ديگر از شيوه هاي مبارزاتي امام(ع).



مجموع دعاهاي امام سجاد به نام صحيفه سجاديه معروف است كه بدان:

1- اخت القرآن

2- انجيل اهل بيت

3- زبور آل محمد، لقب داده اند.



«در سال 1353 ه.ق مرجع فقيد، مرحوم آيت ا... العظمي مرعشي(ره)نسخه اي از صحيفه سجاديه را براي علامه معاصر مولف تفسير طنطاوي(مفتي اسكندريه)به قاهره فرستاد. وي سپس از دريافت اين هديه گرانبها و ستايش فراوان از آن، در پاسخ چنين نوشت:



«اين از بدبختي ماست كه تاكنون بر اين اثر گرانبهاي جاويدكه از مواريث نبوت است، دست نيافته بوديم، من هر چه در آن مي نگرم، آن را از گفتار مخلوق برتر و از كلام خالق پايين ترمي يابم.»



خلاصه در صحيفه سجاديه ابعاد سياسي فراواني مطرح گشته و يك كتاب دعاي صرف و بي روح نيست. لذا ما از آن به اينترنت جهاني والهي نام برده ايم » .



4- برخورد و مبارزه با علماي در باري.

5- نشر احكام و آثار تربيتي و اخلاقي.

6- دستگيري از درماندگان.

7- كانون تربيتي.



همه اين موارد شيوه هاي مناسب مبارزه بودند كه امام(ع)درشرايط زماني خود آنرا برگزيد.





«قهرمان معنويت »



«وجود مقدس زين العابدين(ع)قهرمان معنويت است.»

«كسي كه مي خواهد خدمتگزار اسلام باشد، همه مواقع فرصت است ولي شكل فرصتها فرق مي كند. ببينيد امام زين العابدين به صورت دعا چه افتخاري براي دنياي شيعه درست كرده؟! و در عين حال درهمان لباس دعا امام كار خودش را مي كرد.»

«الدعاء سلاح المؤمن »

اگر دعا سلاح مؤمن است

اگر دعا صلاح مي آورد



امام سجاد(ع)از اين سلاح، به عنوان يك استراتژي ناب استفاده مي كند تا جامعه را به سمت صلاح سوق داده و انقلاب عظيمي را باانقلاب فرهنگي شروع بكند و مي كند.

«امام چهارم(ع)نكات برجسته اصول عقايد را از راه تعليمات عاليه خود بعنوان دعا بر اهل عالم عرضه داشته است.»



دعا بهترين روش براي دعوت، در شرايط تقيه.



دفاع فرهنگي، در قالب دعا، در دل ظلمتهاي شب، كه هيچ نيرويي را تاب مقاوت و هيچ پرچمي را توان دفاع نيست، بسيار زيبا وگوياست و كارآمدترين روش دفاعي در عصر خويش مي باشد. اگر مي شوددر قالب و لباس دعا، همه مسائل، اعم از سياسي، نظامي، عقيدتي،اخلاقي و عرفاني و... را مطرح كرد، چرا نكرد؟



چرا از اين سلاح، براي صلاح جامعه اسلامي و به سعادت رساندن افراد استفاده نگردد؟ هر نوع استراتژي و هر نوع سلاحي، درمبارزه بكار گرفته شود، هدف واحدي را دنبال مي كند و آن امر به معروف و نهي از منكر است.



دعا دفاع فرهنگي.



فلسفه دعا:

1- دادخواهي،

2- تلطيف فضاي خشونت و قساوت،

3- پرهيز ازلغزش،

4- استغفار،

5- بهره گيري از امداد غيبي،

6- لباس حق،

7- تحمل محيط نامساعد و شرايط تنهايي،

8- استقامت در مقابل جوسازيها،

9- پاسخ در خور به نيكي ها و بديها.



عناصر دعا: محتوي دعا.

1- نياز

2- عشق

3- آگاهي و تفكر

4- مبارزه.



«اول بايد كسي را كه مي خواند و كسي را كه به دعا مي طلبد واز او چيزي مي خواهد، به دقت و با آگاهي و روشنايي منطقي و درست در متن زيارت يا دعا بشناسد و بعد بگويد من از تو چه مي خواهم.»



حضرت سجاد در اختناق شديد و محيط استبداد در قالب دعا ونيايش به نشر تعاليم اسلام اقدام نموده است.



انا زين العابدين و تاج البكائين.



گريه و درد و غم و زاري خود شادماني دان ببيداري خود

(مولوي)



گريه صدايي بي معنا نيست.تا چه رسد به گريه اهل معنا و امام



انواع گريه به اعتبار افراد:



1- گريه عارفان،

2- گريه مصيبت زدگان،

3- گريه ي ترحم،

4- گريه نفاق،

5- گريه حسرت،

6- گريه غم،

7- گريه روزگار.



«خنده و گريه مظهر شديدترين حالات احساسي انساني است. آنوقتي كه كسي بتواند مالك خنده و گريه مردمي بشود، به حقيقت مالك قلب آنها شده و با عواطف آنها بازي مي كند. كارهاي قلبي غير ازكارهاي عقلي است...»



شاعر عرب مي گويد:

اگر اشك نبود سرزمين وداع آتش مي گرفت.

گريه بوقت بهتر از خنده بي وقت است.



گريه درماني و آثار گريه:



گريستن بخصوص مي تواند بسيار جنبه درماني داشته باشد.



ما بطور غريزي مي دانيم گريستن مي تواند به تخليه غم ها ونگراني ها از سيستم كمك كند. اشكهايي كه بر اثر غليان هيجانات توليد مي شود حاوي انكافالين مي باشد كه خود يك مسكن توليد شده طبيعي است.



فلسفه گريه و عزاداري و آثار آن



(1)روان درماني است.

(2)يك مسئله مهم سياسي است.

(3)مجالس عزا يك سازماندهي سراسري كشورهاست.

(4)مبارزه زيرزميني است.

(5)اطلاع رساني و ايجاد سؤال كردن است.

(6)فرياد قهرمانانه ملتهاست بر سردمداران ستم پيشه. فرياد ستم شكن است.

(7)باعث حفظ خون شهداء و زنده نگه داشتن نهضت است.

(8)و من بكي او ابكي واحدا فله الجنه و من تباكي فله الجنه.

(9)جهت رواني آن كه قلوب را بهم متصل مي كند و ايجاد وحدت مي نمايد. نوعي بسيج عمومي است.(وحدت آفرين است)

(10)يك مسئله اجتماعي است و حيات آفرين است .

(11)گريه آدم ساز است.

(12)تبليغات ويژه بر ضد طاغوت است.

(13)ايثار آفرين است.

(14)ارباب ها از اين گريه ها مي ترسند.

(15)يك شعار سياسي است.

(16)تجديد بيعت با عاشورا و فرهنگ شهادت است.

(17)تغذيه فكري و روحي با مكتب است.

(18)اشك ريختن نوعي امضاء كردن پيمان و قرار داد مودت باسيدالشهداء است.





انواع گريه ها:



(1)گريه عجز و زبوني:

(2)تزوير و دروغ: اشك تمساح ضرب المثل

(3)گريه پشيماني: علي(ع): من بكي من ذنب غفر له.

(4)گريه شوق:

(5)رحم و رافت:

(6)غم و اندوه:

(7)گريه فراق:



اين چهار نوع گريه، براي حضرت سيدالشهداء و ساير شهيدان عاشورا، سزاوار و به جاست.



«همه كارهاي ما نوعي ارتباط است.»

اگر به قول روانشناسان همه كارهاي ما نوعي ارتباط است؛و اگر به قول امام صادق(ع):



من تباكي فله الجنه؛ امام سجاد(ع)كه تاج البكائين است و به قول امام صادق(ع)كه فرموده:

«فبكي علي بن الحسين عشرين سنه، ما وضع بين يديه طعام الابكي...»



گريه هاي طولاني و جانسوز امام سجاد(ع)چه معنايي مي تواند داشته باشد؟!

دعاهاي بين المللي و نيايش هاي با مضامين بلند كه فوق بشرمعمولي است چه؟ لذا است كه بزرگان مي گويند:



صحيفه سجاديه «كتاب دعا، كتاب ثنا، كتاب حال، كتاب قال،كتاب حكمت، كتاب فلسفه، كتاب عرفان، كتاب خانواده، كتاب جامعه،كتاب تربيت، كتاب قانون، كتاب حسنات، كتاب حلال و حرام، كتاب هدايت، كتاب فرقان بين حق و باطل... » مي باشد.



اين است كه «جنبه هاي پيام رساني گريه » بسيار زياد است و دراين مورد ائمه(ع)يا خود به عنوان استراتژي از آن استفاده كرده اند و يا براي خود اجير گرفته اند كه «حضرت باقر(ع)وقتي كه مي خواستند فوت كنند وصيت كردند كه ده سال ظاهرا كه در منا اجيركنند كسي را، كساني را كه براي من گريه كنند.» و يا به گريه كردن و گرياندن، حتي به تباكي وصيت كردند و براي آن ارزش زيادي قائل شده اند.



اين كار نيست مگر «سياست ناب » و تداوم بخشيدن به انقلاب وزنده نگه داشتن انقلاب حسيني.



كانون تربيتي:



«هنگام ظهور اسلام، بردگي در سراسر جهان آن روز حتي در مهدتمدن آن زمان يعني يونان و روم رواج داشت، و چون لغو چنين پديده گسترده اي بيكباره مقدور نبود اسلام از راههاي مختلفي زمينه لغو تدريجي(گام به گام)آن را فراهم ساخت. » بدين ترتيب:

1- راههاي برده گيري را تقليل داده آن را محدود ساخت.

2- آزاد سازي بردگان را كفاره بسياري از گناهان قرار داد.

3- از طرفي پيامبر اسلام به مسلمانان توصيه كرد كه با بردگان همچون عضوي از خانواده رفتار انساني داشته باشند.

4- آزاد سازي بردگان، ارزشمند تلقي شد...



امام چهارم و موضوع آزاد سازي بردگان:



انگيزه والاتر:

زندگي امام چهارم(ع)محفوف است به موضوع آزاد سازي بردگان آنهم در سطح بسيار وسيع و گسترده كه تنها با محاسبات بالا قابل توجيه نيست.



معقول نيست كه گفته شود امام چهارم(ع)از اين كار قصد ثواب داشته و يا از روي دلسوزي، مي خواست عده اي از بردگان را آزادسازد كه يك همچون كاري را ممكن بود افراد معمولي هم انجام بدهند. آنچه در اين زمينه جلب توجه مي كند اين است كه امام(ع)از اين كار انگيزه هاي والاتري داشته و آن تربيت نيروي انساني بوده است كه تربيت ديني، حرف آخر را در جهان مي زند.



شكل كار امام(ع)بدين صورت بوده كه امام بردگان را خريداري مي كرد و مدتي آنها را تحت آموزش و تربيت ناب خودش قرار مي داد وسپس آنها را آزاد مي كرد و آنان بصورت انسانهاي نمونه به فعاليت فرهنگي و تربيتي مي پرداختند و پس از آزادي نيز ارتباطشان باامام قطع نمي شد.



پس به طور مختصر محور كار امام اينگونه بود:

1- خريداري بردگان.

2- آموزش و تربيت آنان حداكثر به مدت يكسال.

3- آزادي آنان.



امام(ع)با اين برنامه، در واقع يك كانون تربيتي بوجود آورده بود. آري اي جهانيان و اي بشريت، اين بود از زيركيها وزيبائيهاي كار امام(ع)كه در واقع كربلايي ديگر و پيوند و پيمان با كربلا، كربلاي نوين و جنگ نوين.

يكي از مصاديق زيباي سياست گام به گام در اسلام، سياست الغاءبردگي و استقرار آزادي بردگان بود آنهم با بيش از چهارده قرن قدمت تاريخي.



«حدود يك قرن پيش كه مي خواستند مسئله بردگي را در آمريكالغو كنند طي چهار سال چه جنگهايي و مبارزات خونيني درگرفت تابصورت ظاهر مسئله بردگي لغو گرديد ولي تاكنون هيچگاه برابري وبرادري ميان نژاد سياه و سفيد برقرار نگشته است. اما اسلام با روش عالي و تدريجي نو، آنچنان مسئله را حل كردكه اكنون در هيچ يك از كشورهاي اسلامي اين مشكل وجود ندارد. نمونه بارز آن اجتماع سالانه مسلمانان ملل مختلف و نژادهاي گوناگون بهنگام حج است.

ملت آمريكا با جنگهاي چهارساله روبرو شد و عاقبت ابراهام لينكلن رئيس جمهور آمريكا جان خود را بر سر اين كار گذاشت » .



حضرت امام خميني(ره)مي فرمايد:

«اسلام احكام اخلاقيش هم سياسي است، همين حكمي كه درقرآن هست كه مؤمنين برادر هستند، اين يك حكم اخلاقي است، يك حكم اجتماعي است، يك حكم سياسي است.»



در جاي ديگر مي فرمايند:

«شما اگر ادعيه امام سجاد و ساير ائمه را ملاحظه بفرماييدمشحون است از اينكه مردم را بسازند براي يك امر بالاتر از آن كه مردم عادي تصور مي كنند. دعوت به توحيد، دعوت به تهذيب نفس،دعوت به اعراض از دنيا...»



آري، وقتي اسلام، تمام مسائلش سياسي باشد كه هست؛ چطورمي توان، استراتژي امام سجاد(ع)را يك كار معمولي و فردي و ياغير سياسي انگاشت. جايي كه همه، از زمين و هوا مي خواهند تبليغ كنند و براي رسيدن به اهداف خودشان، از هر فرصتي استفاده مي كنند و امروزه كشورها، از كانال فوتبال، استفاده هاي سياسي مي كنند؛ معقول است كه حركت امام سجاد(ع)را، در تمام زمينه هاحتي در زمينه بردگي و برده داري يك كار معمولي و غير سياسي بدانيم؟!



يقينا چنين برداشتي نمي تواند مصادف با صواب باشد و امام چهارم(ع)بدون آنكه بهانه اي به دست دشمن بدهد كار سياسي مي كرده و با استراتژي ناب، كه نتيجه نهايي اش، فلاح بشريت مشغول تهذيب خود و اجتماع بود.





نتيجه:



استراتژي امام سجاد(ع)، در ارتباطات، عاليترين نوع استراتژي بود كه در زمان خودش آنرا برگزيد. اگر دشمن در اوج قدرت و غيرت كذايي، همه انسانيت انسانهاي كريم را كريه و زشت جلوه مي دهد وهمانند «خوكهاي » خوار جنگل، زور آزمايي و جدل مي كنند و اگرزمينه براي يك مرگ پايدار و جاودانه، ناهموار است و اگر همه درهاي ورودي و خروجي را به روي خاندان خاتم پيامبران بستند واگر دشمنان همسان گرگان هار جلوي هدايت گري هاديان دين رامي گيرند و اگر... از طرف ديگر، اگر مسئوليت خطير پيام رساني انقلاب خونين كربلا بر دوش امام سجاد(ع)قرار مي گيرد و اگرامام(ع)حادثه سنگين كربلا را لمس كرده كه اين خود مسئوليت امام سجاد(ع)را صد چندان مي كند و خلاصه اگر امام(ع)امامت امت را«منصوبا عندالله » به امانت مي پذيرد... در چنين گير و داري چه بايد كرد؟! و وظيفه امام و امامت چيست؟



امام سجاد(ع)بايد متد صحيح «مبارزه » انتخاب مي كرد و انتخاب كرد و آن تشكيل و احداث مركز اطلاع رساني جهاني الهي(اينترنت)بود كه بتواند از كانال آن چهره انقلاب كربلا وپيام اسلام الهي را به تصوير بكشد و آن را از كانالهاي گوناگون همانند دعا، گريه و برده داري در معرض نمايش گذاشت كه «صحيفه سجاديه » خود به اخت قرآن مشهور گشت و همه انسانهاي آزاده به اين نكته واقف و آگاهند

پاورقي

ماهنامه پاسدار اسلام شماره 223