بازگشت

عبادت


امام را ذوالثفنات مي گفتند زيرا ثفنه به معناي پينه زانو و سينه شتر است آن حضرت از بس سجده مي كرد روي زانوها و ساير سجده گاه هاي او پينه مي بست به طوري كه سالي دو بار آن را مي تراشيد.

شيخ صدوق از امام باقر روايت كرده است كه پدر بزرگوارش سجده بسيار مي كرد هر وقت بلايي از او دفع مي شد يا از شر بدخواهي نجات مي يافت يا از نماز فارغ مي شد يا در اصلاح بين دو خصم موفق مي شد سر به سجده مي نهاد مالك پيشواي مسلمانان اهل سنت گويد: او را به خاطر كثرت خداپرستي اش زين العابدين لقب دادند.

آورده اند كه آن حضرت وقتي وضو مي گرفت رنگ چهره اش دگرگون مي شد وقتي علت را مي پرسيدند مي فرمود: آيا مي دانيد در برابر چه كسي مي خواهم بايستم، گفته شده است كه هنگام نماز چهره ام دگرگون شده و رعشه بر اندامش بود وقتي علت را پرسيدند فرمود: مي خواهم در مقابل پروردگار عظيم قرار بگيرم.

زمخشري مي گويد: زماني علي بن الحسين به قصد وضو گرفتن دستش را در آب برد و در آن حال امام سرش را به سوي آسمان ماه و ستارگان بلند كرد و در آنها به تفكر پرداخت تا آن كه صبح شد و در حالي كه موذّن اذان مي گفت هنوز دست امام در داخل آب بود. زماني كه از خدمتكار وي خواستند تا او را توصيف كند گفت: من هيچ گاه در روز براي او طعامي نياوردم و در شب براي او بستري پهن نكردم.

و نكته ديگر در توجه آن حضرت هنگام نماز اين كه گفته اند روزي به هنگام نماز ماري به سمت آن حضرت حركت كرد، اما ايشان حركتي به خود نداد مار از ميان پاهاي امام عبور كرد و ايشان از جايش تكان نخورد و رنگش عوض نشد.