در سوگ زين العابدين
در سوگ زين العابدين ، زهرا نشسته
تير غم از داغش بر اين دل ها نشسته
از ديدگان ياران، اشك جاري ز داغش
سوزم براي قبر بي شمع و چراغش
اي من فداي قبر بي نام و نشانت
خواهم كه تا سايم جبين بر آستانت
كويَش چرا بي زائر و بي سايبان است
قبر غريبش وعده گاه عاشقان است