مسأله رفق و مدارا و دوستي
چون بهسبب مجاهدت، برنامه غضب و آتش خشم و آب كظم غيظ فرو نشست و حالت بردبار و حلم، انسان را به عرصه گاه عفو و گذشت رهنمون شد، نوبت رفق و مداراي با مردم مي رسد، مدارا و رفقي كه مورد علاقه حق و دستور جناب او در قرآن و كتب آسماني و از اخلاق انبياء و اولياء الهي است. روايات و اخبار كتب معتبره شيعه در اين زمينه معركه كرده و رهنمودهاي بسيار بسيار مهمّي به مردم مسلمان مي دهد.
از حضرت باقر((عليه السلام)) روايت شده:
إنَّ لِكُلِّ شَيْء قُفْلا، وز قُفْلُ الإْيمانِ الرِّفْقُ:(1)
براستي كه براي هر چيزي قفلي است و قفل ايمان نرمش است.
علاّمه خبير، روايت شناس بصير در زمينه حديث بالا مي فرمايد: رفق عبارت از نرمي و مهر و ترك بزرگ منشي و سختيگري است در گفتار و كردار بر مردم در هر حال خواه آنكه به او بي ادبي كرده باشند يا نه. و در اينجا ايمان به گوهر نفيسي تشبيه شده كه بايد نسبت به نگهداريش توجه شود و دل گنجينه آن است و نرمش قفل آن، كه ايمان را از دستبرد شياطين و دزدان راه حق حفظ نمايد. سختي كردن و دشنام و قهر زدن و تباهي هاي ديگر مايه كاستي و نابودي ايمان گردند.
امام صادق((عليه السلام)) از رسول خدا((صلي الله عليه وآله)) روايت كند:
الرِّفْقُ يُمْنٌ، وَالْخُرْقُ شُؤْمٌ:(2)
نرمش ميمنت دارد، و سختگيري شوم است.
از امام باقر((عليه السلام)) روايت شده است:
براستي خداي عزّ و جلّ داراي رفق و نرمش است، و رفق را دوست دارد، و به نرمش عوض و اثري دهد كه به سختگيري ندهد:
إنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ رَفيقٌ يُحِبُّ الرِّفْقَ، وَ يُعْطي عَلَي الرِّفْقِ مالايُعْطي عَلَي الْعُنْفِ:(3)
امام باقر((عليه السلام)) از رسول خدا((صلي الله عليه وآله)) روايت مي كند:
إنَّ الرِّفْقَ لَمْ يُوضَعْ عَلي شَيْء إلاّ زانَهُ، وَ لانُزِعَ مِنْ شَيْء إلاّ شانَهُ:(4)
رفق را به چيزي ننهند مگر آنكه آن را زيور بخشد، و از چيزي نگيرند جز آنكه زشتش نمايد.
رسول خدا((صلي الله عليه وآله)) فرمودند:
إنَّ فِي الرِّفْقِ الزّيادَةَ وَ الْبَرَكَةَ، وَ مَنْ يُحْرَمِ الرِّفْقَ يُحْرَمِ الْخَيْرَ:(5)
به راستي در نرمش فزوني و بركت است، هر كه از نرمش محروم است از خير محروم است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. «اصول كافي»ج3، ص184 ـ 185.
2. «اصول كافي»ج3، ص184 ـ 185.
3. «كافي»ج3، ص181 ـ 182.
4. «كافي»ج3، ص181 ـ 182.
5. «كافي»ج3، ص182.
عَنْ هِشامِ بْنِ أحْمَدَ، عَنْ أبِي الْحنِ((عليه السلام)) قالَ: قالَ لي ـ وَ جَري بَيْني وَ بَيْنَ رَجُل مِنْ الْقَوْمِ كَلامٌ
فَقالَ لي ـ: اُرْفُقْ بِهِمْ فَإنَّ كُفْرَ أحَدِهِمْ في غَضَبِهِ، وَ لا خَيْرَ فيمَنْ كانَ كُفْرُهُ في غَضَبِهِ:(1)
هشام بن احمد مي گويد: در حالي كه ميان من و مردي از مردم سخني رفته بود، حضرت ابي الحسن به من فرمودند: با آنان نرمش كن، زيرا هر كدامشان به محض اينكه خشم گيرند به كفر گرايند، و خيري نباشد در كسي كه كفر او در خشم است.
از حضرت موسي بن جعفر((عليه السلام)) روايت شده:
اَلرِّفْقُ نِصْفُ الْعَيْشِ:(2)
نرمي و خوشخويي و لطف، نيمي از زندگي است.
رسول خدا((عليه السلام)) فرمودند:
لَوْ كانَ الرِّفْقُ خَلْقاً يُري ما كانَ مِمّا خَلَقَ اللهُ شَيْءٌ أحْسَنَ مِنْهُ:(3)
اگر رفق و نرمش به چشم ديده مي شد، آفريده اي از آن زيباتر و نيكوتر نبود.
از حضرت صادق از رسول خدا((صلي الله عليه وآله)) فرمودند:
مَا اصْطَحَبَ اثْنانِ إلاّ كانَ أعْظَمُهُما أجْراً وَ أحَبُّهُما إلَي اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ أرْرْفَقُهُما بِصاحِبِهِ:(4)
دو كس با هم مصاحبت و دوستي نكنند، جز آنكه مزد بيشتر و محبوبيت فزونتر نزد خداوند از آن كس است كه به دوست خود نرمش و لطف بيشتر دارد.
از حضرت صادق((عليه السلام)) است:
مَنْ كانَ رَفيقاً في أمْرِهِ نالَ ما يريدُ مِنَ النّاسِ:(5)
هر كه در كار خود داراي نرمش باشد، بدانچه از مردم خواهد برسد.
مسأله مهرورزي و دلسوزي به يكديگر
در اين باب كه تكليف هر مسلمان و مؤمني است، نيز قرآن مجيد و روايات برنامه هاي مهمّي را ارئه كرده اند:
امام صادق((عليه السلام)) به يارانشان مي فرمودند:
اِتَّقُوا اللهَ وَ كُونُوا إخْوَةً بَرَرَةً، مُتَحابّينَ فِي اللهِ، مُتَواصِلينَ مُتَراحِمينَ، تَزاوَرُوا وَ تَلافُوا وَ تَذكَرُوا أمْرَنا وَ أحْيُوهُ:(6)
از خدا پروا كنيد (تقوا و اجتناب از محرّمات پيشه كنيد)، و برادران نيك رفتاري باشيد، در راه خدا به همديگر دوستي كنيد، پيوند با هم داشته باشيد، نسبت به يكديگر مهرباني نماييد، به زيارت و ديدار هم برويد، برنامه ما را به هم يادآوري كرده و آن را زنده بداريد.
امام ششم((عليه السلام)) فرمودند:
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. «كافي»ج3، ص186.
2. «اصول كافي» ج3، ص187 ـ 188.
3. «اصول كافي» ج3، ص187 ـ 188.
4. «اصول كافي» ج3، ص187 ـ 188.
5. «اصول كافي» ج3، ص188.
6. «اصول كافي» ج3، ص269.
تَواصَلُوا وَ تَبارُّوا وَ تَراحَمُوا وَ كُونُوا إخْوَةً بَرَرَةً كَما أمَرَكُمُ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ:(1)
با هم پيوند داشته باشيد، به هم نيكي كنيد، به هم مهرباني نماييد، و برادران خوشرفتاري باشيد، چنانكه خداوند عزّ و جلّ شما را به آن امر فرموده است.
امام صادق((عليه السلام)) فرمود:
يَحِقُّ عَلَي الْمُسْلِمينَ الاِْجْتِهادُ فِي التَّواصُلِ، وَ التَّعاوُنِ عَلَي التَّعاطُفِ، وَالْمُواساةِ لأِهْلِ الْحاجَةِ، وَ تعاطُفِ بَعْضِهِمْ عَلي بَعْض حَتّي تَكُونُوا كَما أمَرَكُمُ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ: «رُحَماءُ بَيْنَهُمْ» مُتَراحِمينَ، مُغْتَمّينَ لَما غابَ عَنْكُمْ مِنْ أمْرِهِمْ عَلي ما مَضي عَلَيْهِ مَعْشَرُ الأْنْصارِ عَلي عَهْدِ رَسُولِ اللهِ((صلي الله عليه وآله)):(2)
بر مسلمانان است كه كوشا باشند در پيوستن با هم و كمك كردن به هم در مهرورزي و همراهي با نيازمندان و در محبّت به يكديگر، تا آنچنان كه خداوند شما را امر فرموده: «مهربانان در بين خودشان» مهرورز به يكديگر باشيد و غمناك شويد براي آنچه از مسلمانان در دسترس نداريد، بر همان روشي كه انصار در دوران رسول خدا داشتند.
اگر عالم همه پرخار باشد *** دل عاشق همه گلزار باشد
وگر بيكار گردد چرخ گردون *** جهان عاشقان بر كار باشند
همه غمگين شوند و جان عاشق *** لطيف و خرّم و عيّار باشد
به عاشق ده تو هر جا شمع مرده است *** كه او را صدهزار انوار باشد
وگر تنهاست عاشق نيست تنها *** كه با معشوق پنهان يار باشد
شراب عاشقان از سينه جوشد *** حريف عشق در اسرار باشد
به صد وعده نباشد عشق خرسند *** كه مكر دلبران بسيار باشد
وگر بيمار بيني عاشقي را *** نه شاهد بر سر بيمار باشد
سوار عشق شو و زره مينديش *** كه اسب عشق بس رهوار باشد
به يك حمله تو را منزل رساند *** اگر چه راه ناهموار باشد
ز شمس الدين تبريزي بياني *** دلي كاو مست و بس هشيار باشد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. «كافي» ج3، ص269.
2. «اصول كافي» ج3، ص269.