بازگشت

فرو خوردن خشم


در سطور گذشته، موقف و موضع فرهنگ پاك اسلام را نسبت به غضب خوانديد و تا اندازه اي روشن شد كه غضب چه آثار ناميموني در زندگي انسان و ديگران دارد، در اين بخش نظر آيين مقدّس الهي را در باب فروخوردن خشم و به تعبير قرآن و روايات «كظم غيظ» ملاحظه مي كنيد، كظم غيظي كه از اخلاق انبيا و ائمّه و از اوصاف قابل توجه مؤمنان و اولياء الهي است.



از حضرت زين العابدين((عليه السلام)) روايت شده كه مي فرمودند:

ما اُحِبُّ أنَّ لي بِذُلِّ نَفْسي حُمْرَ النَّعَمِ، وَ ما تَجَرَّعْتُ جُرْعَةً اَحَبَّ إلَيَّ مِنْ جُرْعَةِ غَيْظ لا اُكافي بِها صاحِبَها:(1)



من دوست ندارم در برابر خوار شدنم شتران سرخ مو بگيرم كه عزّت مؤمن بالاتر از هر چيزي است. و من جرعه اي محبوبتر از جرعه غيظي كه طرفم را بدان مجازات نكرده باشم ننوشم.



از امام ششم((عليه السلام)) روايت شده:

نِعْمَ الْجُرْعَةُ الْغَيْظُ لِمَنْ صَبَرَ عَلَيْها، فَإنَّ عَظيمَ الأْجْرِ لَمِنْ عَظيمِ الْبَلاءِ، وَ ما أحَبَّ اللهُ قَوْماً إلاّ ابْتَلاهُمْ.(2)



چه جرعه نيكويي است خشم براي كسي كه نسبت به آن صبر ميورزد، زيرا مزد بزرگ براي بلاي بزرگ است، خداوند مردمي را دوست ندارد جز آنكه آنان را گرفتار كند.



و نيز از امام صادق((عليه السلام)) نقل شده:

ما مِنْ عَبْد كَظَمَ غَيْظاً إلاّ زادَهُ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ عِزّاً فِي الدُّنْيا وَ الآْخِرَةِ وَ قَدْ قالَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ: «وَ الكاظِمينَ الْغَيْظَ وَ الْعافينَ عَنِ النّاسِ وَ اللهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنينَ»،(3) وَ أثابَهُ اللهُ مَكانَ غَيْظِهِ ذلِكَ:(4)



بنده اي نيست كه خشمش را فرو خورد جز اينكه خداوند عزّ و جلّ عزت او را در دنيا و آخرت بيفزايد و خداوند در قرآن فرموده: «آن كساني كه خشم خود را فرو خورند، و از مردم درگذرند و خدا دوستدار نيكوكاران است»، و خداوند بجاي اين خشم به او ثواب دهد.



از امام ششم((عليه السلام)) روايت شده:

مَنْ كَظَمَ غَيْظاً وَ لَوْ شاءَ أنْ يُمْضِيَهُ أمْضاهُ، مَلأَاللهُ قَلْبَهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ رِضاهُ:(5)



هر كس خشم خود را فرو خورد، در صورتي كه مي توانست آن را اجرا نمايد، خداوند در قيامت دلش را از خوشنودي خود لبريز كند.

هزار مرتبه بر لب اگر رسد جانم *** زنم ز دست تو گر شِكوه نامسلمانم

هزار پتك قضا چرخ اگر زند به سرم *** ستاده با سر تسليم همچو سندانم

لباس زر به تن روزگار مي پوشم *** مكن نگاه كه چون آفتاب عريانم

ز آه سرد و دل گرم خويش معتدلم *** چهار فصل بود چون هواي ميزانم

روا مدار كه از تياق سروِ قدت *** بود صنوبر دل همچو بيد لرزانم

چه غم فلك به سرم تير فتنه گر بارد *** كه همچو شير خطر نيست از نيستانم

به گرد روي سراي آسياي چرخ مرا *** كه همچو دانه شوم گرد و رونگردانم

جنون من كندش حلقه آتش اندرگوش *** اگر گذار كند عقل در بيابانم



ــــــــــــــــــــــــــــــــــ



1. «كافي» ج3، ص172.



2. «كافي» ج3، ص172.



3. آل عمران، 134.



4. «كافي» ج3، ص172.



5. «محجة البيضاء»، ج5، ص310.



از حضرت باقر((عليه السلام)) روايت شده:

مَنْ كَظَمَ غَيْظاً وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلي إمْضائِهِ حَشَااللهُ قَلْبِهُ أمْنَاً و َايماناً يَوْمَ الْقِيامَةِ:(1)



هر كه خشم خود را فرو خورد در حاليكه بر انجام آن توانا باشد، خداوند روز قيامت دلش را پر از امن و ايمان كند.



رسول الهي((عليه السلام)) فرمودند:

مِنْ اَحَبِّ السَّبيلِ إلَي اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ جُرْعَتانِ: جُرْعَةُ غَيْظ تَرُدُّها بِحِلْم، وَ جُرْعَةُ مُصيبَة تَرُدُّها بِصَبْر:(2)



از محبوبترين راهها به سوي خداي عزّ و جلّ دو جرعه است: يك جرعه خشمي كه با بردباري برگرداني، و جرعه ديگر، مصيبتي كه با صبر درمان كني.