بازگشت

شُكر


شكر حقيقي بس عظيم و واقعيتي بس بزرگ است كه قرآن مجيد و روايات و اخبار، ادايش را در برابر هر نعمتي از نعمت هاي حق واجب مي دانند.



اگر تمام مردم جهان قيام به شكر كنند، يعني هر نعمتي كه به آنان عنايت شده در همان مسيري خرج كنند كه صاحب نعمت معيّن فرموده، بساط ظلم و فساد و خيانت جنايت از سطح زمين جمع مي شود، چرا كه شكر به فرموده اهل الله، صرف نعمت در جايي است كه خدا فرموده، و حقيقت شكر اجتناب از محارم الهي است.



قرآن عظيم در آيات متعدّدي، انسان را امر به شكر مي كند و آن را بر عهده انسان از واجبات الهيّه مي داند:

فَاذْكُرُوني أذْكُرْكُمْ وَ اشْكُرُوا لي وَ لا تَكْفُرُونِ:(5)



پس مرا ]با عبادت و حال و عمل صالح و اخلاق حسنه و توجه قلب[ ياد كنيد، تا شما را ياد كنم، شكر نعمت مرا بجاي آريد و از كفران نعمت ]كه حجابي بين شما و خداست[ بپرهيزيد.

يا أيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُلُوا مِنْ طَيَّباتِ ما رَزَقْناكُمْ وَاشْكُرُوا للهِ إنْ كُنْتُمْ إيّاهُ تَعْبُدُونَ:(6)



اي اهل ايمان، روزي پاكيزه اي كه نصيب شما كرده ايم بخوريد، و شكر خداي را بجاي آريد اگر تنها عبادت كننده خدا هستيد.

فَابْتَغُوا عِنْدَ اللهِ الرِّزْقَ وَاعْبُدُوهُ وَاشْكُرُوا لَهُ إلَيْهِ تُرْحَعُونَ:(7)



پس از نزد حضرت الله روزي بطلبيد، و او را عبادت كنيد، و شكر نعمتهايش را بجاي آريد ]و بدانيد كه [بازگشت همه شما به سوي اوست.



ــــــــــــــــــــــــــــــــــ



1. حجر، 97.



2. اسراء، 111.



3. طه، 130.



4. نمل، 59.



5. بقره، 152.



6. بقره، 172.



7. عنكبوت، 17.



قرآن مجيد در آياتي تذكر مي دهد، كه بازگشت منافع شكر به خود شماست و اين شماييد كه در صورت شكرگزاري به خير و آخرت مي رسيد.

وَ مَنْ شَكَرَ فَإنَّما يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَنْ كَفَرَ فَإنَّ رَبّي غَنِيٌّ كَريمُ:(1)



و هر كس نعمتهاي حق را شكر كند به سود خويش شكر كرده، و هر كس كفران نعمت كند ]ضرري به دستگاه حق نزده، كه[ خداوند بي نياز و كريم است.

وَ لَقَدْ آتَيْنا لُقْمانَ الْحِكْمَةَ أنِ اشْكُرْ للهِ وَ مَنْ يَشْكُرْ فَإنَّما يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَنْ كَفَرَ فَإنَّ اللهَ غَنِيٌّ حَميدٌ:(2)



و ما به لقمان علم و حكمت عطا كرديم، و آن اين بود كه خدا را بر نعمتهايش شكر كن، كه هر كس شكر كند به نفع خود اوست، و هر كس ناسپاسي كند، خداوند بي نياز و ستوده صفات است.

فَاتَّقُوا اللهَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ:(3)



پس از خدا پروا كنيد (يعني از تمام محرمات الهيّه بپرهيزيد، و واجبات را ادا كنيد، و به اخلاق حسنه آراسته شويد) باشد كه به اداي شكر قيام كرده باشيد.

وَاللهُ أخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ اُمَّهاتِكُمْ لاتَعْلَمُونَ شَيْئاً وَ جَعَلَ لَكُمْ السَّمْعَ وَالأْبْصارَ وَ الأْفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ:(4)



و خداوند شما را از رحم مادران بيرون آورد در حالي كه چيزي نمي دانستيد، و به شما گوش و چشمها و دله عنايت فرمود تا مگر شكر اين نعمتها را بجاي آريد.

عَنِ الصّادِقِ((عليه السلام)): شُكْرُ النِّعَمِ اجْتِنابُ الْمَحارِمِ، وَ تَمامُ الشُّكرِ قَوْلُ الرَّجُلِ: اَلْحَمْدُللهِ رَبِّ الْعالَمينَ:(5)



امام صادق((عليه السلام)) فرمود: شكر نعمتهاي الهي دوري از تمام گناهان است، و تمام شكر به اين است كه انسان با تمام وجود بگويد، الحمدلله ربّ العالمين.

قالَ رَسُولُ اللهِ((صلي الله عليه وآله)): اَالطّاعِمُ الشّاكِرُ لَهُ مِنَ الأْجْرِ كَأجْرِ الصّائِمِ الْمُحْتَسِبِ، وَ الْمُعافَي الشّاكِرُ لَهُ مِنَ الأْجْرِ كَأَجْرِ الْمَحْرُومِ الْقانِعِ:(6)



رسول خدا((صلي الله عليه وآله)) فرمود: براي خورنده شكرگذار اجري همچون اجر روزه داري است كه رنج روزه داري را به حساب خدا گذارد و اجر آن را از خدا خواهد. و براي سالم شاكر اجري همانند مبتلاي صابر است، و براي آن كه در برابر نعمتهاي عنايت شده به او شاكر است، اجري همانند اجر محروم قانع است.

قالَ رَسُولُ اللهِ((صلي الله عليه وآله)): يُنادي مُناد يَوْمَ الْقِيامَةِ لَيِقُمِ الْحَمّادُونَ، فَيَقُومُ زُمْرَةٌ، فَيُنْصَبُ لَهُمْ لِواءٌ، فَيَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ. قيل: وَ مَنِ الْحَمّادُونَ؟ فَقال: الَّذينَ يُشْكُرُونَ اللهَ تَعالي عَلي كُلِّ حال. وَ في لَفظ آخَرَ: الَّذينَ يَشْكُرُونَ اللهَ عَلَي السَّراءِ وَ الضَّرّاءِ:(7)



رسول خدا((صلي الله عليه وآله)) فرمود: روز قيامت فرياد كننده اي فرياد بر مي دارد: حمّادون بپا خيزند عدّه اي بر مي خيزند، پس براي آنان پرچمي قرار داده مي شود، سپس وارد بهشت مي شوند. عرضه داشتند، حمّادون كيانند؟



ــــــــــــــــــــــــــــــــــ



1. نمل: 40.



2. لقمان، 12.



3. آل عمران، 123.



4. نحل، 78.



5. محجّة البيضاء، ج7، ص149.



6. «كافي»ج2، ص94.



7. «محجة البيضاء»ج7، ص142.



آنان كه در هر حالي خدا را شكر كردند. و در حديث ديگري آمده: آنان كه در راحت و سختي خدا را شكر كردند.

بيا اي رفته همچون ناسپاسان *** به راه باطل حق ناشناسان

بگو آخر كه كافر نعمتي چيست *** حرامت باد، اين بي حرمتي چيست

نمي شايد حق نعمت نهفتن *** شكايت چيست؟ بايد شكر گفتن

گرت از شكر باشد صد حكايت *** ز ترك شكر خود مي كن شكايت

ز بهر شكر اگر فرزند آدم *** به قدر هر يك از ذرّات عالم

زباني بر كند همچون زبانه *** زبان شكر او باشد زمانه

در آن كوشش كند چندانكه خواهي *** نگويد ذرّه اي شكر الهي

تو را چون هم زبان دادند و هم گوش *** سخن بشنو مباش از شكر خاموش

به شكر دست و پا مي گو ثنايي *** به راه شكر مي زن دست و پايي

چو داري چشم، چشم خود به راه دار *** دلت دادند، دلها را نگه دار

به شكر ظاهر و باطن بپرداز *** به ظاهر باطن خود را يكي ساز

چو كامت تلخ شد در شكر زن گام *** كز آنت چون شكر شيرين شود كام

كسي كو شكر گويد روز سختي *** رسد آخر به روز نيك بختي

وگر شاكر نباشد روز راحت *** از آن راحت بسي بيند جراحت