بازگشت

تگرگ


أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُزْجِي سَحَاباً ثُمَّ يُؤَلِّفُ بَيْنَهُ ثُمَّ يَجْعَلُهُ رُكَاماً فَتَرَي الْوَدْقَ يَخْرُجُ مِنْ خِلاَلِهِ وَيُنَزِّلُ مِنَ السَّماءِ مِن جِبَال فِيهَا مِن بَرَد فَيُصِيبُ بِهِ مَن يَشَاءُ وَيَصْرِفُهُ عَن مَن يَشَاءُ يَكَادُ سَنَا بَرْقِهِ يَذْهَبُ بِالاَْبْصَارِ:(3)



آيا نديدي كه خداوند ابرهايي را به آرامي مي راند، سپس آنها را با هم پيوند مي دهد و بعد متراكم مي سازد؟ و در اين حال دانه هاي باران را مي بيني كه كه از لابلاي ابرها خارج مي شوند و بر زمين فرو مي بارند. و خدا از آسمان از كوههايي كه در آن است دانه هاي تگرگ نازل مي كند، تگرگ هايي كه هر كس را بخواهد به وسيله آن زيان رساند، و از هر كس بخواهد اين ضرر و زيان را برطرف مي سازد، نزديك است برق ابرها چشمهاي انسان را ببرد.



ابرهايي كه در حقيقت از ذرّات آب تشكيل شده است به هنگامي كه حامل نيروي برق مي شود، آنچنان آتشي از درونش مي جهد كه برقش چشمها را خيره و رعدش گوشها را از صداي خود پر مي كند و گاه همه جا را مي لرزاند. اين نيروي عظيم در لابلاي اين بخار لطيف راستي شگفت انگيز است.



توده هاي ابر در وسط آسمان به راستي شبيه كوهها هستند. گر چه از طرف پائين به آنها مي نگريم صافند، اما كساني كه با هواپيما بر فراز ابرها حركت كرده اند غالباً با چشم خود اين منظره را ديده اند كه ابرها از آن سو به كوهها و درّه ها و پستيها و بلنديهائي مي مانند كه در روي زمين است و به تعبير ديگر سطح بالاي ابرها هرگز صاف نيست و همانند سطح زمين داراي ناهمواريهاي فراوان است، از اين نظر اطلاق نام جبال بر آنها مناسب است.



ــــــــــــــــــــــــــــــــــ



1- نور، 40.



2- اعراف، 57.



3- نور، 43.



بر اين سخن مي توان اين نكته دقيق را افزود كه به عقيده دانشمندان تكوّن تگرگ در آسمان به اين طريق است كه دانه هاي باران از ابر جدا مي شود و در قسمت فوقاني هوا به جبهه سردي برخورد مي كند و يخ مي زند، سپس طوفانهاي كوبنده اي كه در آن منطقه حكمفرماست گاهي اين دانه ها را مجدّداً به بالا پرتاب مي كند و بار ديگر اين دانه ها به داخل ابرها فرو مي رود و لايه ديگري از آب به روي آن مي نشيند كه به هنگام جدا شدن از ابر مجدّداً يخ مي بندد، و گاهي اين موضوع چندين بار تكرار مي شود و هر زمان لايه تازه اي روي آن مي نشيند تا تگرگ به اندازه اي درشت شود كه ديگر طوفان نتواند آن را به بالا پرتاب كند، اينجاست كه راه زمين را به پيش مي گيرد و فرود مي آيد، و يا اينكه طوفان فرو مي نشيند و بدون مانع به طرف زمين حركت مي كند.



با توجه به اين مطلب، نكته علمي اي كه در كلمه «جبال» در اينجا نهفته است روشنتر مي شود، زيرا به وجود آمدن تگرگهاي درشت و سنگين در صورتي امكان پذير است كه توده هاي ابر متراكم گردند، تا هنگامي كه طوفان دانه يخ زده تگرگ را به ميان آن پرتاب مي كند مقدار بيشتري آب به خود جذب نمايد، و اين تنها در آنجاست كه توده هاي ابر بسان كوههاي مرتفع در جهت بالا قرار گيرد و منبع قابل ملاحظه اي براي تكوّن تگرگ شود.



در اينجا تحليل ديگري از بعضي از نويسندگان مي خوانيم كه خلاصه آن چنين است:



در آيات مورد بحث، ابرهاي بلند صريحاً به كوههايي از يخ اشاره مي كند و يا به تعبير ديگر كوههايي كه در آن نوعي از يخ وجود دارد و اين بسيار جالب است، زيرا بعد ازاختراع هواپيما و امكان پروازهاي بلند كه ديد دانش بشر را وسعت بخشيد، دانشمندان به ابرهايي متشكّل و مستور از سوزنهاي يخ رسيدند كه درست عنوان كوههايي از يخ بر آنها صاق است. و باز هم عجيب است كه يكي از دانشمندان شوروي در تشريح ابرهاي رگباري طوفاني چندين بار از آنها به عنوان كوههاي ابر، يا كوههايي از برف ياد كرده است. و به اين ترتيب روشن مي شود كه به راستي در آسمان كوههايي از يخ وجود دارد.