بازگشت

ديداري عجيب از ايت اللّه آقا سيد جمال الدّين با برزخ و برزخيان




آن جناب مي فرمودند: يك روز هوا گرم بود، براي فاتحه اهل قبور به وادي السّلام نجف رفتم، براي فرار از گرما به زير طاقي كه بر سر قبري زده بودند نشستم، عمامه را برداشته و عبا را كنار زدم كه قدري استراحت كنم، در اين حال ديدم جماعتي از مدرگان لا لباسهاي پاره و مندرس و وضعي بسيار كثيف به سوي من آمدند و از من طلب شفاعت كردند كه وضع ما بد است تو از خدا بخواه ما را عفو كند! من به آنان پرخاش كردم و گفتم: هر چه در دنيا به شما گفتند گوش نكرديد و حالا كه كار از كار گذشته طلب عفو مي كنيد؟ برويد اي مستكبران.



ايشان فرمودند: اين مردگان شيوخي بودند از عرب كه در دنيا مستكبرانه زندگي مي نمودند و قبورشان دراطراف همان قبري بود كه من بر روي آن نشسته بودم.(192)



پيامبر عزيز اسلام صلّي اللّه عليه و آله فرمود: دو ملك اسودر و ازرق چشم در قبر بر بالين ميّت حاضر مي شوند، به يكي گفته مي شود منكَر و ديگري نكير، به صاحب قبر مي گويند: درباره رسول خدا چه نظري داري؟ اگر ميّت مؤمن باشد مي گويد: پيامبر عبد خدا و رسول اوست، من به وحدانيّت خدا و رسالت پيامبر شهادت مي دهم. دو ملك مي گويند: مي دانستيم جواب تو همين است. سپس برزخ او را هفتاد ذرع در هفتاد ذرع وسعت مي دهند و ان محل را چون روز روشن به نور حقّ مي نمايند، سپس به او مي گويند: بخواب خواب راحت. مي گويند: بگذاريد بروم و به اهلم وضع خودرا خبر دهم، مي گويند: نه بخواب همانند خواب عروس كه بيدار نشود مگر به واسطه عزيزترين فردش. مي خوابد تا خداوند او را وارد قيامت كند.



امّا اگر ميّت اهلنفاق باشد و و با دين و ايمان سروكارش نبوده وقتي درباره پيامبر مي پرسند مي گويد: نمي دانم، چيزهايي از مردم شنيدم و همان شنيده ها را مي گفتم. مي گويند: جوابت را مي دانستيم. سپس به خانه برزخي مي گويند: بر او تنگ شو، چنان تنگ مي شود كه جانبي به جانب ديگر نزديك مي گردد دائماً به آن عذاب برزخي دچار است تا وارد محشر شود!(193)



پس از پايان زمان برزخ نوبت به قيامت مي رسد، قيامتي كه در آن نيكوكاران و بدكارن به جزاي اعمال خود برخورد مي كنند، و آن صحنه به فرموده قرآن مجيد با نفخه صور آغاز مي گردد:






مقدمه


او فرزند حسين بن علي ـ عليه السلام ـ سومين امام شيعيان جهان ، مادرش «شهر بانو» (1-1) مشهورترين لقبش«زين العابدين » و «سجاد» است.



امام سجاد ـ عليه السلام ـ در سال سي و هشت قمري ديده به جهان گشود (2-1)و دوران كودكي خود را در مدينه سپري كرد. حدود دو سال از خلافت جدش امير موءمنان ـ عليه السلام ـ را درك نمود و پس از آن مدت ده سال شاهد حوادث دوران امامت عمومي خويش امام مجتبي ـ عليه السلام ـ بود كه تنها در شش ماه آن عهده دار خلافت اسلامي بود. پس از شهادت امام مجبتي ـ عليه السلام ـ در سال 50هجري ، به مدت ده سال در دوران امامت پدرش حسين بن علي ـ عليه السلام ـ كه در اوج قدرت معاويه با او در ستيز و مبارزه بود، در كنار او قرار داشت.



در محرم سال 61هجري در جريان قيام و شهادت پدرش حسين ـ عليه السلام ـ در سرزمين كربلا حضور داشت . پس از فاجعهء كربلا كه امامت به او رسيد، همراه ديگر اسيران اردوگاه حسيني به اسيري به كوفه و شام برده شد، و در اين سفر سر پرست و تكيه گاه حسيني به اسيري به كوفه و شام برده شد، و در اين سفر سر پرست و تكيه گاه اسيران در كوران مصائب و گرفتاريها بود. او در اين سفر با سخنرانيهاي آتشين خود حكومت يزيد را رسوا ساخت و پس از باز گشت از شام ، در شهر مدينه اقامت گزيد تا آنكه در سال 94يا 95هجري به شهادت رسيد و در قبرستان معروف «بقيع» در كنار قبر عمويش امام حسن ـ عليه السلام ـ به خاك سپرده شد.

پاورقي





1-1- محمد بن يعقوب كليني ، اصول كافي ، تصحيح و تعليق : علي اكبر الغفاري ، تهران ، مكتبة الصدوق ، 1381هـ.ق ، ج 1 ص 467ـ شيخ مفيد، الارشاد، قم ، مكتبة بصيرتي ـ ص 253ـ فضل بن حسن طبرسي ، اعلام الوري با علام الهدي ، الطبعة الثالثة، تهران ، دار الكتب الاسلامية، ص 256ـ حسن بن محمد بن حسن قمي ، تاريخ قم ، ترجمهء حسن بن علي بن حسين قمي ، تصحيح : سيد جلال الدين تهراني ، تهران ، انتشارات توس ، 1361هـ.ش ، ص 196ـ علي بن عيسي اربلي ، كشف الغمة في معرفة الاءئمة، تبريز، مكتبة بني هاشمي ، 1381هـ.ق ، ج 2ص 286

در كتب تاريخ زندگاني ائمه نام مادر چهارم سخت مورد اختلاف است و علاوه بر شهر بانويه ، به دوازده صورت ديگر نيز همچون : شاه زنان ، جهان شاه ، شهر ناز، جهان بانويه ، خوله ، سلافه و... آمده است . جهت اطلاع بيشتر رجوع شود به : دكتر شهيدي ، سيد جعفر، زندگاني علي بن الحسين ، چاپ اول ، تهران ، دفتر نشر فرهنگ اسلامي ، 1365هـ.ش ، ص 27ـ 29ـ دكتر كريمان ، حسين ، ري باستان ، چاپ دوم ، تهران ، انتشارات دانشگاه ملي ايران ، ج 1 ص 403ـ 416 آقاي دكتر كريمان به مناسبت بحث پيرامون مقبرهء بي بي شهر بانو ـ كه بر اساس شهرتي عاميانه ، محل دفن شهر بانو همسر امام حسين پنداشته مي شود ـ اقوال مختلف پيرامون نام مادر امام چهارم را بر شمرده و انتساب اين محل به آن بانوا را رد كرده است

1-2- شيخ مفيد، همان كتاب ، ص 253ـ علامهء طبرسي ـ تاج المواليد(ضمن مجموعه اي بنام <مجموعة نفيسة)> مكتبة بصيرتي ، ص 112ـ شيخ مفيد، مسار الشيعة(ضمن همان مجموعه ) ص 67ـ محمد بن جرير بن رستم طبري ، دلائل الامامة، الطبعة الثالثة، قم ، منشورات رضي ، 1363هـ. ش ، ص 80ـ كليني ، همان كتاب ، ص 466ـ سبط ابن الجوزي ، تذكرة الخواص ، نجف ، المطبعة الحيدريه ، 1383هـ. ق ، ص 324ـ مسعودي ، اثبات الوصية، الطبعة الرابعة، نجف ، المطبعة الحيدريه ، 1373هـ. ق ، ص 167ـ فتال نيشابوري ، روضة الواعظين ، تصحيح و تلعيق : الشيخ حسين الاءعلمي ، الطبعة الاءولي ، بيروت ، موءسسة الاءعلمي للمطبوعات ، 1406هـ. ق ، ص 222ـ فضل بن حسن طبرسي ، همان كتاب ، ص 256ـ ابن ابي الثلج البغدادي ، تايخ الاءئمة(ضمن مجموعة نفسية)، قم ، مكتبة بصيرتي ، ص 9 برخي از مورخان تولد امام علي بن الحسين عليه السلام را در سال 36يا 37نوشته اند