بازگشت

15 - دعاي آن حضرت هنگام بيماري


امن يجيب المضطري اذا دعاه و يكشف السوء(57) .

يا كسي كه دعاي مضطري را اجابت مي كند و گرفتاري را برطرف مي سازد...

اللهم لك الحمد علي مالم ازل اتصرف فيه من سلامه بدني ، و لك الحمد علي ما احدثت بي من عله في جسدي (58) .

بار خدايا ترا سپاس بر تندرستي تن من كه هميشه از آن برخودار بوده ام و ترا سپاس بر بيماري كه (نيك ) در بدنم پديد آورده اي .

فـمـا ادري ، يـا الهـي ، اي الحـاليـن احـق بالشكرلك ، و اي الوقتين اولي بالحمد لك (59) .

اي خـدا مـن ! نـمي دانم كه كداميك از اين دو حال براي شكر به درگاهت سزاورتر است ، و كداميك از اين دو وقت براي حمدت شايسته تر؟

امام سجاد و جذاميها

در مـديـنـه چـنـد نـفـر بيمار جذامي بود. مردم با تنفر و وحشت از آنها دوري مي كردند. اين بـيـچـارگـان بـيـش از آن انـدازه كه جسما از بيماري خود رنج مي بردند، روحا از تنفر و انـزجـار مـردم رنج مي كشيدند. و چون مي ديدند ديگران از آنها تنفر دارند خودشان با هم نشست و برخاست مي كردند.

يـك روز هـنـگـامـي كه دور هم نشسته بودند غذا مي خوردند، علي بن الحسين زين العابدين (عـليـه السلام ) از آنجا عبور كرد. آنها امام را به سر سفره خود دعوت كردند. امام معذرت خـواسـت و فـرمـود: من روزه دارم ، اگر روزه نمي داشتم پايين مي آمدم ، از شما تقاضا مي كنم فلان روز مهمان من باشيد.

اين را گفت و رفت . امام در خانه دستور داد، غذاي بسيار عالي و مطبوع پختند. مهمانان طبق وعـده قـبـلي حـاضـر شـدنـد. سـفـره اي مـحترمانه برايشان گسترده شد. آنها غذاي خود را خوردند و امام هم در كنار همان سفره غذاي خود را صرف كرد(60)

پاورقي



57- نمل - 62

58- صحيفه سجاديه ، دعاي شماره 15

59- همان

60- وسائل جلد 2، ص 457