بازگشت

14 - دعاي آن حضرت براي دادخواهي ازستمگران


و تقسطوا اليهم . ان الله يحب المقسطين (52) .

بـلكـه بـا آنـهـا بـه عـدالت و انـصـاف رفـتـار كـنـيـد كـه خـدا مـردم دادگـر (بـا عدل و داد) را بسيار دوست دارد.

و يا من قربت نصرته من المظلومين (53) .

و اي آن كه ياري او به ستم رسيدگان نزديك است . (به زودي آنها را ياري خواهد نمود.)

اللهـم فـصـل عـلي مـحـمـد و اله ، وخـذ ظـالمـي و عـدوي عـن ظـلمـي بـقـوتـك و افلل حده عني بقدرتك و اجعل له شغلا في يليه ، و عجزا عما يناويه (54) .

بـار خـدايـا بر محمد و آل او درود فرست ، و ستم كننده و دشمن مرا به قدرت خود از ستم بـر مـن بـازدار. و بـا توانايي خود دشمني او را از من بشكن و براي او كاري كه در خور اوسـت قرار ده (تا به آن مشغول شده و از من چشم بپوشد). و او را در برابر كسي كه با او دشمني مي كند ناتوان گردان

دادرسي مظلومان

سـعـد بـن قيس همداني گويد: در زمان خلافت اميرالمومنين (ع ) روزي او را در كنار ديواري ديـدم . عـرض كـردم : اي امـيـرالمـومـنين چرا در اين هنگام كه هوا گرم و زمان استراحت است . بيرون آمدي ؟

حـضـرت فـرمـود: بـيـرون نـيـامـدم مگر اينكه مظلومي را ياري دهم يا به فرياد دادخواهي رسـيـدگـي كـنـم در ايـن هـنـگام بود كه زني به سوي او آمد كه ترس و وحشت او را فرا گرفته بود نمي دانست به كجا مراجعه كند. نزد امام ايستاد و گفت : اي اميرالمومنين همسرم به من ستم و تعدي كرده و قسم ياد كرده است كه مرا كتك زند. شما با من بيا و ما را صلح بده .

حـضـرت سـرش را پايين انداخت و پس از لحظه اي سر بلند كرد و فرمود: والله مي روم تا اينكه مظلوم حقش را راحت و با قطعيت بگيرد. منزلت كجاست ؟ آن زن گفت : فلان جاست . امام (عليه السلام ) با او حركت كرد تا به منزلش رسيدند. زن گفت : اينجا خانه ماست .

حضرت كنار درب منزل ايـسـتـاد و بر اهل خانه سلام كرد در اين هنگام جواني كه پيراهن بلند و رنگارنگ پوشيده بود از خانه بيرون آمد.

امـام (عـليه السلام ) به او فرمود: از خدا بترس و تقوي پيشه كن ، تو همسرت خودت را ترسانده اي ؟ جوان گفت : مسائل خانوادگي ما چه ربطي به شما دارد؟ به خدا قسم او را به خاطر سخن تو به آتش مي كشم .

امـام (عـليه السلام ) همواره شمشير خود را به همراه داشت . در اين هنگام كه جوان گستاخي كرد ضربه شمشير حضرت را احساس كرد. آنگاه به او فرمود: من به تو امر بعمروف و نهي از منكر مي كنم و تو رد مي كني ؟ همين الان توبه كن و گر نه تو را خواهم كشت .

مردم به خدمت حضرت رسيدند و اطراف او جمع شدند.

جوان جسور كه طرف خود را شناخته بود و وحشت زده شده بود. عرض ‍ كرد: يا اميرالمومنين مـرا بـبـخش خداوند تو را مورد بخشش خود قرار دهد. به خدا قسم فرش زمين خواهم شد تا همسرم پا بر روي من گذارد در اينجا بود كه امام (عليه السلام ) به همسرش فرمود: به منزل وارد شود و شوهرداري كند و با خود اين آيه را تلاوت مي فرمود:

لا خير في كثير من نجويهم الا من امر بصدفه او معروف او اصلاح بين الناس .

خـيـري در سـخـنـان آنـان نيست مگر كسي كه امر به صدقه يا كار خير كند يا بين مردم را اصلاح نمايد(55) .

حمد خدايي را كه بوسيله من بين زن و مردي را اصلاح كرد(56) .

پاورقي



52- سوره ممتحنه ، آيه 8

53- صحيفه سجاديه دعاي شماره 14

54- همان

55- نساء - 114

56- سفينه البحار - ج 2 - ص 321