لتبلون في اموالكم و انفسكم (25) .

البته شما را به مال و جان آزمايش خواهند كرد...

فـقـد ضـقـت لمـا نـزل بـي يـارب ذرعـا، و امـتـلات بـحـمـل مـا حـدث عـلي هـمـا، و انـت القـادر عـلي كـشـف مـا مـنـيـت بـه و دفـع مـا وقـعـت فـيه ، فافعل لي ذلك و ان لم استوجبه منك ، يا ذالعرش العظيم .

پـس اي پـرودگـار! به آنچه به من رسيده طاقت ندارم ، و به آنچه رو آورده پر از غم و اندوه گشته اند، و تو بر دفع غم و اندوهي كه به من گرفتار و دفع آنچه در آن افتاده ام توانايي . پس آن گرفتاري را از من دور كن اگر چه از جانب تو شايسته آن نباشم اي صاحب عرش و تخت بزرگ .

امور حزن آور

مـردي به حضور پيامبر (ص ) شرفياب شد و عرض كرد: من ثروتمند بودم ، فقير شدم و سـالم بـودم ، بـيـمـار شـدم . نـزد مـردم مـحـبـوب بـودم اكنون مورد خشم آنان هستم ، بر دل آنـهـا سـبـك بودم اكنون سنگينم ، خوشحال بودم و اكنون اندوه و غم ، زندگي مرا فرا گـرفـتـه اسـت ، زمـيـن بـا آن هـمـه وسـعـت بـر مـن تـنـگ شـده ، در تـمـام روز دنـبـال رزق و روزي تـلاش مـي كـنـم ، چـيزي كه با آن رفع گرسنگي خود نمي يابم ، گويي نام من در دفتر ارزاق ، محو شده است ؟!

پـيـامـبـر (ص ) فـرمـود: اي شخص ، تو گويا (ميراث غمها)(26) را انجام مي دهي ؟ او پرسيد: ميراث غمها چيست ؟

پـيـامـبـر (ص ) فـرمـود: گـويـي تـو نشسته عمامه خود را مي بندي يا ايستاده شلوار مي پوشي ، يا با دندانت ناخن خود را مي گيري ، يا صورت خود را با لباست پاك مي كني ، يا در آب راكد (غير جاري ) ادرار مي كني ، يادمرو بر صورت مي خوابي ؟!(27)