بازگشت

دعاي خير


شـيـخ جـليـل محمد بن يعقوب كليني از نوفلي نقل كرده كه علي بن الحسين ، امام سجاد (عليه السلام ) فـرمود: حضرت رسول (صلي الله عليه و اله ) در بيابان به شترباني گذشتند و مـقداري شير از او تقاضا كردند. در پاسخ گفت آن چه در سينه شتران است اختصاص به صبحانه اهل قبيله دارد و آنچه در ظرف دوشيده ام شامگاه از آن استفاده مي كنند. پيامبر اكرم (ص ) دعـا كـردنـد خـداونـدا! مـال و فرزندان اين مرد را زياد كن . از او گذشته در راه به سـاربـان ديـگري برخوردند. از او هم خواست مقداري شير بدهد. ساربان سينه شتران را دوشيده ، محتوي ظرفهاي خود را در ميان ظرفهاي پيغمبر (صلي الله عليه و اله ) ريخت و يك گوسفند نيز اضافه بر شير تقديم نموده ، عرض كرد فعلا همين مقدار شير پيش من بـود چـنـانـچه اجازه دهيد بيش از اين تهيه و تقديم كنم . پيغمبر (صلي الله عليه و اله ) دسـت خـويـش را بـلند كرده و گفتند: خداوندا! به اندازه كفايت به اين ساربان عنايت كن . همراهان عرض كردند: يا رسول خدا، آنكه درخواست شما را رد مي كند برايش دعايي كردي كـه ما همه آن دعا را دوست داريم ولي براي كسي كه حاجت شما را برآورد از خداوند چيزي خواستيد كه ما دوست نداريم .

فـرمودند: ما قل و كفي خير مما كثر و الهي . مقدار كمي كه كافي باشد در زندگي بهتر از ثـروت زيـادي اسـت كـه انسان را به خود مشغول كند. و فرمود: اللهم ارزق محمدا و آل مـحـمـد الكـفاف . خدايا! به محمد و ال او به مقدار كفايت لطف فرما(8) .

پاورقي

8- انوار نعمانيه ، ص 342