بازگشت

چرا سجاده عشق ؟


سـجـاده ، در حـقـيـت كـلاس درسي است كه انسانها براي تحقيق اهداف زندگي ، و شناخت خود و خدا، پرواز به ملكوت را در آن آموزش ‍ مي بينند.

عشق ، بالاترين مرتبه معنويت است كه عاشق در اين راه خود را فراموش ‍ كرده و هر چه مي بيند، از دريچه چشم معشوق است و امام سجاد (عليه السلام ) اين چنين بود.

او زيـنـت عـبـادت كـنـندگان بود. شاهد خاك سرخ كربلا، او بايد بيمار شود تا خورشيد فـروزان ولايـت خـامـوش نـشـود، و زمـين ، وارث حسين (ع ) را براي حفظ هدايت مسلمين در خود داشته باشد. او از بستر خود مي بيند: تنهايي پدرش را، ناله زينب را، حنجر بريده علي اصغر را، عموي بي دست ، سر ياران پدر، و آتش خيمه ها را، اما به سجده مي افتد. و مي گويد: شكرالله خدايا ترا سپاس . او عاشق است و در برابر معشوق پيشاني بر خاك مي نهد و نماز را بر سجاده عشق مي گذارد.

در پيچ و خم جاده زندگي بشر، و در بر هوت انسانيت ، تنها نور قرآن و شعشه معصومين (عليه السلام ) راه را بر انسان مشتاق مي نماياند.

مـنـت خـدايي را كه اين موهبت را به ما ارزاني داشت تا ذره اي اداي دين نموده تا در راه نشر حقايق انساني گام بر داريم .

در اين مسير دست نياز به صحيفه پيشواي ساجدان دراز كرده و چراغ راه مي طلبيم ، تا با صيقل روح و روان از قافله عشاق جانمانيم . اين اثر جرعه ايست از درياي بي كران عشق .