بازگشت

فراز هفدهم


و الحمدلله بكل ما حمده به اءدني ملائكته اليه ، و اءكرم خليقته عليه ، و اءرضي حامديه لديه ، حمدا يفضل سآئر الحمد كفضل ربنا علي جميع خلقه . و حمد و سپاس خدا را به تمام آنچه كه مقرب ترين فرشتگان و گرامي ترين خلايق و بهترين ستايشگران سپاس گذارده اند باشد، بلكه حمدي او را سزاست كه نسبت به ساير حمدها همانند نسبت برتري خداي متعال به تمام بندگان باشد.

شرح :

در دعاهاي بسياري به چشم مي خورد كه خداي متعال را بدين صورت حمد مي كنند : الحمدلله الذي يفضل حمد الحامدين حمدا فضلا كثيرا قبل كل احد .

از اين گونه عبارات فهميده مي شود كه حمد فقط تكرار لفظ حمد نيست ، زيرا اگر فقط لفظ بود، براي همگان حمد يكسان بود و حمد كسي بر كسي ديگر هرگز برتري نداشت .

پس حمد حالتي است كه از كمال و معرفتي سرچشمه مي گيرد و آن معرفت با جان شخص متحد است . پس نسبت به كمالات افراد و معرفت آنان به جناب حق - جل و علا - حمد و ستايش آنان نيز فرق مي كند و بالاترين حمد فقط از عهده كسي ساخته است كه نزديك ترين افراد خلق نسبت به خالق باشد.

لذا امير مؤ منان عليه السلام در فرازي بلند مي فرمايد كه خداي متعال برتر از حمد هر حامد است : الحمدلله الذي لا يبلغ القائلون و لا يحصي نعمائه العادون . (276) اين بيان خود كاشف از معرفت فوق العاده حضرت امير مؤ منان است كه عظمت و تعالي حق را آن چنان شناخته كه هر ستايشي را كمتر از عظمت و قدرت خداوند متعال دانسته و بر همين اساس فرموده است : لا يبلغ مدحته القائلون .

امام سجاد عليه السلام نيز حمدي را در اين فراز براي حق سزاوار دانسته كه همانند حمد نزديك ترين ملائكه و نزديك ترين خلق الهي به او باشد. از اين فرمايش معلوم مي شود كه معرفت حق براي ملائكه و پيامبر اكرم و ائمه عليهم السلام نسبت به معرفت سايرين ، همانند فضيلت حق بر همه خلق است ؛ يعني آنان داراي معرفت كاملي هستند كه بيشتر از آن براي احدي ميسور نيست ، زيرا آنان تمام امتياز و كمالات حق را شناخته و بر حسب همان ، او را ستايش مي كنند كه آن شناخت به طور دقيق نسبتش مطابق را برتري حق از خلق است . خود اين كلام معجزه آسا، دليل بر عظيم ترين مراتب قرب و معرفت آن امام همام به خداوند متعالي مي باشد.

مسلما حمد آنان سزاوار حضرت رب مي باشد و چون سزاوار حق است ، فرق آن با حمد سايرين در حد معرفت آنان به خداي متعال است و فضل آن نسبت به حمد سايرين ، همانند فضل خدا نسبت به مخلوقين خود است . صاحب مثنوي مي گويد :

نعمت آرد غفلت و شكر آن تباه

صيد نعمت كن به دام شكر شاه

گر سر هر موي تو گردد زبان

شكرهاي او نيايد در بيان

وقت نعمت شكر حق را دار ياد

تا خدا بر تو كند نعمت زياد

پاورقي

276- امير عليه السلام فرمود : مداحان و گويندگان نمي توانند مدح او را (آن چنان كه شايسته او است ) برسانند و شمارش گران نمي توانند نعمت هاي او را به شماره آورند. نهج البلاغه ، خطبه اول