بازگشت

دعاي مصداقي و محدوديت علم دعا كننده


گاهي در دعا لفظ و معني با هم مطابقت دارند و دل و زبان با هم همراهند، ولي مشكل در محدوديت علم شخص داعي است كه آن را مي خواهد. به اين معنا كه اگر بر اسرار آن واقف باشد، نه تنها آن را نمي خواهد، بلكه عميقا از آن دوري مي جويد.

از امير مؤ منان عليه السلام نقل شده است كه انه سمع رجلا يقول : اللهم اني اءعوذ بك من الفتنه ، قال : اراك تتعوذ من مالك و ولدك ، يقول الله تعالي : انما اموالكم و اولادكم فتنه ، و لكن قل : اللهم اني اعوذ بك من مضلات الفتن : (28) حضرت امير عليه السلام شنيد كه مردي مي گويد : خدايا از فتنه ها به تو پناه مي برم ! حضرت فرمود : تو با اين دعا از خدا مي خواهي از زن ، فرزند و اموالت دوري گزيني ، زيرا خداي تعالي فرموده كه اموال و اولاد شما فتنه است ! پس به جاي آن بگو : خدايا فتنه هاي گمراه كننده را از من دور ساز.

اين فرد در دعاي خود دوري از مال و فرزند خود را تقاضا مي كرد و نمي دانست كه چه مي گويد، اما در واقع از آنچه مي خواست بيزار بود.

حضرت در جاي ديگري مي فرمايند : و رب امر حرص الانسان عليه فلما ادركه ود ان لم يكن ادركه : چه بسا چيزي كه انسان براي رسيدن به آن حريص است ، ولي وقتي به آن مي رسد دوست مي دارد كه اي كاش هرگز به آن دست نمي يافت .

آري ، بسياري از ما در نيايش هاي خود از خداي متعال چيزهايي طلب مي كنيم كه به راستي و در واقع آن ها را نمي خواهيم ، ولي خداي منان ديد كوتاه ما را جبران مي فرمايد و آن خواسته ها را عطا نمي كند. با اين حال چه بسا ما از عدم اجابت دعايمان نگران مي شويم و نمي دانيم كه گلايه از عدم اجابت ، جهل ديگري غير از جهل اول است :

حافظ از چشمه حكمت به كف آور جامي

تا كه از لوح دلت نقش جهالت برود

در دعاي افتتاح آمده است فان اءبطا عني غتبت بجهلي عليك ، و لعل الذي اءبطا عني هو خير لي لعلمك بعاقبه الامور، فلم اءز مولي كريما اءصبر علي عبد لئيم منك علي ، يا رب .

و امام صادق عليه السلام به راوي دستور مي فرمايد : و اعرف طرق نجاتك و هلاكك ، كيلا تدعو الله بشي ء، منه هلاكك و انت تظن فيه نجاتك ، قال الله عزوجل : و يدع الانسان بالشر دعائه بالخير و كان الانسان عجولا . (29)

و مرحوم آيت الله ميرزا جواد آقا ملكي تبريزي در كتاب المراقبات مي فرمايد : و لعمري ان هذا هو السر فيما يترائي ظاهرا من عدم استجابه دعاء الاخيار، و الله تعالي وعدهم صريحا الاجابه ، و ذلك لان الله تعالي في غايه العنايه لعباده الصالحين ، و عنايه انما تقتضي ان يمنعه عما يضره واقعا و ان كان يعتقد فيه خيره و سعادته ، و هذا نظير قتل خضر عليه السلام الغلام ، فان ابويه من جهه جهلهما كانا يعتقدان خيرهما في بقاء ولدهما، و دعوا الله في ذلك و الله تعالي يعلم ان في بقائه كفرهما و هلاكهما... و الله تعالي راءي انه جاهل في ذلك و ان خيره في خلافه ، فاءجابته الواقعيه انما هي باعطاء ما هو خير له واقعا، لا فيما يراه خيرا و فيه هلاكه و فيه ذلك معمول عند العقلاء فيما بينهم .

در روايت نيز آمده كه پيامبر اكرم از خداي متعال خواست تا نفرين محب در حق محبوب را به اجابت نرساند، زيرا نفرين محب نسبت به محبوب ، خواست واقعي او نيست . و لطف پروردگار عالم نيز چنان است كه آن را اجابت نمي فرمايد.

O دعاي ملحون

گاهي دعا كننده در اثر عدم آشنايي يا عدم توجه ، لفظ دعا را به صورت غلط استعمال مي كند، در حالي كه درخواست روحي او خلاف آن را اراده كرده است . در روايات و اخبار، از اين دعا به دعاي ملحون تعبير شده است .

در كتاب شريف عده الداعي ، ذيل حديثي از امام جواد عليه السلام آمده است كه اعراب الفاظ دعا، شرط اجابت يا ترتيب ثواب بر دعا نيست ، بلكه فقط در ادب حضور و زيبندگي بيشتر و نتيجه عالي تر اثر دارد، لذا جمله امام جواد عليه السلام : و دعائه اليه من حيث لا يلحن به منزله مدح اين نوع دعا نيست ، زيرا هرگاه كلمات دعا صحيح ادا شود، مقصود را بهتر ادا مي كند.

دنباله فرمايش امام جواد عليه السلام ان الدعا الملحون لا يصعد الي الله نيز دلالت بر اين دارد كه دعا به صورت ملحون و غلط بالا نمي رود، زيرا اجابت دعا لطفي عظيم است كه خداوند بر بندگان روا داشته است و هرگز خلاف آن كرامت واقع نمي گردد. هم چنين فرمايش نبي اكرم صلي الله عليه و آله و سلم : ان الرجل الاعجمي من امتي ليقرء القرآن بعجمته فترفعه الملائكه علي عربيه شاهد بر اين مطلب مي باشد كه اصل در دعا و مناجات با حق ، ارتباط روحي است .

در همين رابطه نقل شده است كه شخصي خدمت اميرالمؤ منين عليه السلام رسيد و به ايشان عرض كرد : امروز بلال با مرد عربي مناظره مي كرد، در حين سخن مرتكب اشتباهي در لفظ شد و آن مرد به او خنديد. اميرالمؤ منين عليه السلام فرمودند : يا عبدالله ، انما يراد اعراب الكلام و تقويمه الاعمال و تهذيبها، ما ينفع فلانا اعرابه و تقويمه لكلامه اذا كانت افعاله ملحونه اقبح لحن و ماذا يضر بلالا لحنه في كلامه اذا كانت افعاله مقومه احسن تقويم و مهذبه اسحن تهذيب . آري ، به قول حكيم قاآني : از اشهد فصيح ، به است اسهد بلال .

مرحوم ابن فهد حلي نيز در ذيل اين حديث مي فرمايد : اين حديث روشن مي كند هم چنان كه لحن (غلط) در لفظ راه دارد، در عمل هم راه دارد و اين لحن داراي ضرر فراوان است . (30) در روايتي از امام جواد عليه السلام مي خوانيم : ما استوي رجلان في حسب و دين قط الاكان افضلهما عندالله عزوجل آدابهما. قال الراوي : قلت جعلت فداك قد علمت فضله عند الناس في النادي و المجالس ، فما فضله عندالله عزوجل ؟ قال : بقراءه القرآن كما انزل و دعائه الله عزوجل من حيث لا يلحن ، و ذلك ان الدعاء الملحون لا يصعد الي الله عزوجل . (31)

O دعاي قلبي

دعايي است كه در آن لفظ وجود ندارد، بلكه فقط قلب متوجه خداوند است ، و پيوسته اين ارتباط باطني و راستين بين عبد و رب برقرار مي باشد، كه اين حقيقت دعا و بهترين حال يك انسان است .

O حال طلب

خواسته اي است كه انسان باطنا آن را مي خواند، ولي هنوز آن را از خداي خود نخواسته است . خداي متعال اين خواسته را نيز اجابت مي كند، اما چه بسا اين اجابت در اثر عمل شايسته اي بوده كه قبلا انجام داده يا به عوض ‍ دعايي بوده است كه براي امر ديگري داشته و به جهت مصلحتي به اجابت نرسيده است . اين مضمون هم در ادعيه و روايات زياده مشاهده مي شود. امير المؤ منين عليه السلام در دعاي كميل به خداي متعال عرض مي كند : اللهم مولاي ، كم من قبيح سترته و كم من فادح من البلاء اقلته و كم من عثار وقيته و كم من مكروه دفعته و كم من ثناء جميل لست اهلا له نشرته . و در دعاي افتتاح وارده شده است : فكم يا الهي بن كربه قد فرجتها و هموم قد كشفتها و عثره قد اقلتها و رحمه قد نشرتها و خلقه بلاء قد فككتها .

در روايتي از پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم نقل شده كه حضرت فرمودند : هر كس روز دوشنبه و پنج شنبه را در ماه شعبان روزه بگيرد، حق تعالي بيست حاجت از حوايج دنيا و بيست حاجت از حوايج آخرتش را برآورده مي سازد.

اين شواهد نشان مي دهند كه بسياري از حوايج واقعي انسان كه مورد درخواست واقع نشده يا هنوز انسان شعور به آن حوايج پيدا نكرده نيز به اجابت مي رسند.

O دعاي تكويني

دعايي كه فقط نظام تكوين خواهان آن است .

اصولا نظام طبيعي عالم چنان تنظيم شده است كه به تمام نيازهاي موجودات ، گياهان ، حيوانات و... جواب مثبت داده و آن را آماده ساخته است ؛ همانند غذاي متناسب با نوزاد كه در سينه مادر قبل از تولد آماده سازي شده و كودك با تمام وجود خواهان آن است . در قرآن كريم آمده است : يساءله من في السموات و الارض (32) تمام آنچه در آسمان و زمين هستند، از خداي خود سؤ ال مي كنند. و نيز و آتاكم من كل ما ساءلتموه و ان تعدوا نعمه الله لا تحصوها : (33) تمام آنچه را شما درخواست كرديد عطا نموديم و اگر نعمت هاي خدا را بخواهيد بشماريد، نخواهيد توانست .

روشن است كه انسان هرگز توانايي طلب نعمت هاي غير متناهي اي را كه بدان ها محتاج است ندارد، پس تمام نعمت هايي كه در عالم خارج هست - كه قابل شمارش هم نمي باشد - بخشش و اجابت تكويني پروردگار عالم است .

ناگفته نماند كه بسياري از مواهب الهي ، اصلا در مسير فكر انسان قرار نمي گيرد تا انسان آن را تمنا نمايد، از اين رو اگر دستگاه آفرينش ، بسياري از نيازهاي ما (مانند انواع و اقسام ميوه ها، سبزي ها، رنگ ها، زيبايي ها و... را در خود نداشت ، در توان هيچ فكر و انديشه اي نبود كه حتي يكي از آن ها را تصور كند و سپس تمنا نمايد. مثلا اگر ميوه هاي زمستاني و تابستاني خلق نمي شد، در توان كدامين فكر بود كه آن ها را تصور كند و درخواست نمايد؟

پس ، بيشترين عطاياي الهي در جواب به حاجات تكويني انسان است ، بدون آن كه تقاضايي از ما در كار باشد. فقط اوست كه مي داند اين موجود خاص به چه چيزهايي محتاج است و بدون اين كه درخواستي در كار باشد، از راه لطف به او عطا فرموده است .

ما نبوديم و تقاضامان نبود

لطف تو ناگفته ما مي شنود (34)

البته اين نكته هم دانستني است كه اين گونه از دعا، هرگز از اجابت جدا نيست ؛ زيرا امري است كه آن را نظام احسن ايجاب كرده است ، و بر اساس ‍ حكمت الهي ، آنچه كه در نظام احسن لازم باشد، وجودش حتمي بوده و تخلف ناپذير مي باشد.

O

قابل ذكر است كه تقسيم دعا به اقسام شش گانه فوق ، نوعي از حصر عقلي نمي باشد، لذا امكان افزايش آن خصوصا در زمينه هاي عرفاني وجود دارد؛ در عين حال ، اين مقوله فعلا از بحث ما خارج است .

پاورقي



28- بحار الانوار، ج 93، ص 325.

29- بحار الانوار، ج 93، ص 322.

30- عده الداعي ، ص 27 - محجه البيضاء، ج 2، ص 309.

31- هده الداهي ، ص 23.

32- الرحمن ، 29.

33- ابراهيم ، 34.

34- مثنوي معنوي ، دفتر اول