بازگشت

اقسام دعا


شناخت ما از دعا، به اعتبارات گوناگون داراي اقسام گوناگوني خواهد بود كه خود از شرايط، شئون و مقدمات قابل توجهي برخوردار است كه ان شاء الله در فصول آينده روشن تر خواهد شد.

تقسيم به لحاظ هماهنگي زبان ، قلب و حقيقت

O دعاي لفظي

اين دعا به درخواستي زباني كه با درخواست قلبي همراهي ندارد اطلاق مي شود. مي دانيم كه تطابق در مفهوم ، به تنهايي براي ترتب آثار كافي نيست ، چنان كه اگر آتش را در ذهن خود تصور كنيم - با آن مفهوم آتش بر اين تصور صادق است اما - هرگز تصور ما داراي آثار آتش كه حرارت و روشنايي باشد نخواهد بود. از اين رو، درخواست زباني دعا ناميده مي شود، ولي فقط مفهوما؛ كه در اصطلاح فلسفي از آن به دعا به حمل اولي ياد مي كنند.

در فلسفه آمده است : هر چيز آن گاه فرد راستين ماهيت خود است كه علاوه بر تطابق مفهومي (حمل اولي ) با ماهيت در مصداق (حمل شايع صناعي ) نيز منطبق باشد. در نتيجه لقلقه زبان - چون در مصداق ماهيت دعا بر آن صادق نيست - فرد راستين دعا نمي باشد. چنين كسي فقط در حد زبان به دعا مبادرت ورزيده ، ولي در واقع دعا نكرده است ، لذا نبايد به اجابت دعاي خود دل ببندد. در مثنوي معنوي آمده است :

با كدامين روي ، چون دل مرده اي

رو به سوي آسمان ها كرده اي ؟

O دعاي مصداقي

دعايي كه در آن زبان با قلب همراه است (زبان ترجمان قلب است )، كه در اين صورت ، فرد راستين و حقيقي دعا بوده و به اجابت بسيار نزديك است . البته اين نوع دعا گاهي ممكن است ظاهرا اجابت نشود، ولي بايد دانست كه خود عبادتي است كه اجر قطعي بر آن مترتب است و تاءخير در اجابت فقط از مصلحتي برخاسته كه خداي متعال بر اسرار آن آگاه است . در اين معنا نهج البلاغه در وصيت اميرالمؤ منين به امام حسن عليه السلام اين چنين آمده است : و ربما ساءلت الشي ء فلا تؤ تاه و اءوتيت خيرا منه عاجلا و اجلا او صرف عنك لما هو خير لك فلرب امر قد طلبته فيه هلاك دينك لو اءوتيته : (27) چه بسا از خداي متعال چيزي را سؤ ال مي كني كه به تو عطا نمي كند، ولي در عوض خير دنيايي يا آخرتي ديگري به تو مي رساند. آن چيز از تو منع شده ، زيرا خير تو در آن نبوده ؛ چه بسا امري را طلب مي كني ولي نمي داني كه اگر بدان برسي هلاك دين نصيب تو خواهد شد.

در حقيقت هر دعا داروي توست

دوستدار صادق و دلجوي توست

پاورقي

27- نهج البلاغه ، نامه 31.