بازگشت

88: اللهم صلّ علي محمدوآله كافضل ماصليّت علي احدمن خلقك قبله ،وانت مصلّ علياحدبعده


حضرت علي بنالحسين (ع )دراين قطعه ازدعاي شريف مكارم الاخلاق به پيشگاه خداوندعرض مي كند:بارالها!درودفرست برمحمدوآلش ‍ همانندبهترين وبرترين درودي كه فرستاده اي به يكي ازبندگانت قبل ازآن حضرت ودرودخواهي فرستادبركسي بعدازآن حضرت .

به خواست خداوندتوانا،اين قسمت ازدعاموضوع بحث وسخنراني امروزاست .

معني صلوة

درآغازلازم است معناي صلوة ازنظرلغت روشن گرددتامعناي كلام امام (ع )براي شنوندگان محترم تبيين شود.ابن اثيرمي گويد:

قدتكرّرفيه ذكرالصلوة والصلوات وهي العبادة المخصوصة واصلهافي اللغة الدعاء فسميت اجزائهاوقيل انّ اصلها في اللغة التعظيم و سميّت العبادة المخصوصة صلوة لما فيها من تغظيم الرب تعالي . (567)

مكرر كلمه صلوة وصلوات در قرآن كريم آمده و آن در شرع مقدس ‍ نام عبادتي است مخصوص .اصل صلوة در لغت به معناي دعاست وچون نماز، حاوي دعاست ،مجموع اين عبادت به نام جزئي از آن خوانده شده است .بعضي گفته اند اصل صلوة در لغت بهمعناي تعظيم است واين عبادت ازآن جهت صلوة ناميده شد كه تعظيم حضر ت باري تعالي را در بر دارد.

در بعضي از آيات وروايات ، كلمه صلوة به كار رفته و دعاءكه معناي لغوي آن است ،اراده شده :

صلوة پيامبر (ص ) وآرامش زكوة دهنده

خذ من اموالهم صدقه تطهرهم وتزكّيهم بهاو صلّ عليهم انّ صلوتك سكن لهم والله سميع عليم . (568)

اي رسول معظم !ازمال مسلمانان زكوة دريافت كن تا بدينوسيله نفوسشان را از دلبستگي واسارت مال پاك وپاكيزه نمايي و در باره آنان به خير و بركت دعا كن كه دعاي تو موجب آرامش ضمير وتسكين خاطر آنان است وخداوند شنوا وداناست .

عن النبي (ص ) قال : اذا دعي احدكم الي طعام فليجب و ان كان صائما فليصل . (569)

رسول اكرم (ص ) فرمود: وقتي يكي از شما دعوت شد به طعامي ،اجابت نمايدواگر روزه دار بود براي اهل منزل دعا كند .

قرآن شريف راجع به رسول اكرم (ص )در يك آيه از صلوة خداوند و صلوة ملائكه وصلود مومنين در كنار هم نام برده وفرموده است :

ان الله وملائكته يصلّون علي النبي ،يا ايهاالذين آمنوا صلّوا عليه وسلّموا تسليما. (570)

خداوند وفرشتگان او بر نبي اكرم (ص ) درود مي فرستند ،اي كساني كه ايمان آورده ايد!شماها نيز بر آن حضرت درود بفرستيد و سلام نماييد.

در بعضي از روايات ، معناي صلوة خداوند ،صلوة ملائكه صلوة مومنين توضيح داده شده است .

معني صلوة خداوند،وملائكه ومومنين برپيامبر(ص )

عن ابن ابيحمزة عن ابيه قال : سالت اباعبدالله عليه السلام عن قل الله عزّوجلّ:ان الله وملائكته يصلون علي النبي ، يا ايها الذين آمنوا صلوّا عليه و سلّمواتسليما.فقال :الصلوة من الله عزّوجلّ رحمة ومن الملائكة تزكيّه ومن الناس دعاء.و امّا قوله عزّ و جلّ: وسلّموا تسليمافانه يعني التسليم له فيما ورد عنه . (571)

ابن ابي حمزه از پدرش نقل نموده كه از امام صادق (ع ) معناي آيه مذكور را پرسيدم . فرمود: صلوة خداوند بر پيامبر رحمت است وصلود فرشتگان تزكيّه نبي اكرم است و صلوة مومنين دعا بر آن حضرت است ، واما جمله وسلّموا تسليما به معناي تسليم بودن در مقابل پيشواي اسلام نسبت به آنچه از آن حضرت رسيده ،است .

عن ابي المغيره قال : قلت لا بي الحسن (ع ) مامعني صلوة الله وصلوة ملائكته وصلوة المومنين ؟قال : صلوة الله رحمت من الله ،و صلوة الملائكته تزكيّه منهم له و صلوة مومنين دعاء منهم له . (572)

ابن مغيره مي گويد: به حضرت موسي الكاظم (ع ) عرض كردم : معناي صلوة خداوند وصلوة مومنين چيست ؟ فرمود: صلوة خداوند رحمت است ،وصلوة فرشتگان تنزيهي است از آنان نسبت به آن حضرت ،و صلوة مومنين دعاي آنها ست درباره پيامبر گرامي (ص ).

بيان حضرت رضا(ع ) در مجلس ماءمون

حضرت علي بن موسي الرضا(ع ) در مجلس ماءمون حاضر بود وجماعتي از علماي عراق وخراسان نيز حضور داشتند .

ماءمون متوجه علماي مجلس شد واز آنان سوال كرد درباره اين آيه :

ثمّ اورتنا الكتاب الذين اصطفينا من عبادنا . (573)

مراد خدامند از گزيدگاني كه در اين آيه فرموده ،كيان اند؟علماي محضر گفتند: مراد باري تعالي تمام امت اسلام است . ماءمون از امام رضا (ع ) سوال كرد. حضرت فرمود:من گفته اينان را نمي گويم ، اراده خداوند در اين آيه عترت طاهره است ،وسپستضح داد. آنگاه در مجلس ،بحث عترت وآل طرح شد وامام (ع )با ذكر آياتي متعدد، مبسوطا در اين باره توضيح داد كه بيانات امام (ع ) در صفحات متعدد كتاب ذكر شده است .حضرت در خلال بيانات خود آيه :

ان الله وملائكته يصلّون علي النبي

را قرائت نمود واز پي آن ، حديثي را نقل فرمود :

قالوا يارسول الله ! قد عرفنا التسليم عليك ،فكيف الصلوة عليك ؟ فقال تقولون :اللهم صلّي علي محمد وآله كما صلّيت علي ابراهيم وعلي آل ابراهيم ،انّك حميد مجيد ،فهل بينكم ،معاشرالناس !،في هذا خلاف ؟فقالوا :لا.فقال الماءمون :هذا مما لاخلاف فيه اصلا و عليه اجماع الامّة .

جمعي شرفياب محضر حضرت شده عرض كردند:سلام بر شما را دانستيم ،صلوات بر شما چگونه است ؟ فرمود: مي گوئيد :بارالها! درود فرست بر محمد وآل محمد همانطور كه درود فرستادي بر ابراهيم وبر آل ابراهيم ،چه تو ستايش شده با عظمتي .

پاسخ حضرت رضا(ع )درباره آل

آنگاه حضرت فرمود: آيا بين شما ومردم در چگونگي اين صلوات اختلافي وجود دارد؟ عرض كردند :نه .سپس ماءمون گفت :اين صلوات از جمله اموري است كه اصلا در آن اختلافي نيست .ومجمع عليه امّت .

قال الماءؤ مون : فهل عندك في الآل شي ء اوضح من هذا في القرآن ؟ فقال ابوالحسن (ع ):نعم .اخبروني عن قول الله عزّوجلّ:يس ،والقرآن الحكيم ،انّك لمن المرسلين ،علي صراط مستقيم .فما عني بقوله يس ؟قالت العلما: يس ،محمد (ص ).لم يشك فيه احد. قال ابوالحسن (ع ) :فانّ الله عزّوجلّ اعطي محمداوآل محمدمن ذلك فضلا لايبلغ احد كنه و صفه الّامن عقله وذلك انّالله عزّو جلّ لم يسلم علي احد الّا علي الانبيا صلوات الله عليم .فقال تبارك وتعالي :سلام علي نوح في العالمين ،وقال :سلام علي ابراهيم ،وقال : سلام علي موسي وهارون ،ولم يقل : سلام علي آل نوح ،ولم يقل :سلام علي آل ابراهيم ،ولاقال :سلام علي آل موسي وهارون ،وقال عزّ و جلّ :سلام علي آل يس ،يعني : آل محمد صلوات الله عليهم .فقال الماءمون :لقد علمت انّ في معدن النبوة شرح هذا وبيانو. (574)

ماءمون به امام (ع )عرض كرد :آيا نزد شما در قرآن راجع به آل چيزي واضحتر ازآنچه فرموديد وجود دارد؟حضرت فرمود: بلي .به من بگوييد خداوند از كلمه يس كه در قرآن شريف آورده ، چه شخصي را قصد نموده است ؟علما گفتند: حضرت محمد (ص ) مقصود است واحدي در آن شريك ندارد.

امام علي (ع ) فرمود: خداوند ازاين كلمه به محمد وآلش فضلي را اعطا فرموده كه احدي به عمق آن اعطا واقف نمي شود، مگر كسي كه تعقل نمايد. سپس توضيح داد كه حضرت باري تعالي بركسي سلام نموده ، مگر برپيمبران ، فرموده : سلام برنوح ، سلام آل ابراهيم ، سلام برآل موسي وهارون ، ولي فرموده است سلام علي آل يس يعني آل محمد صلوات اللّه عليهم . ماءمون گفت : دانستم كه شرح اين نكته وبيان آن در معدن نبوت است .



سلام الهي برآل محمد(ص )

آن عده از علماي عراق وخراسان كه درمجلس ماءمون بودند، به اتفاق گفتند: مقصود خداوند از يس حضرت محمد(ص ) است وآل يس راكه حضرت رضا به آل محمد (ص ) تفسير نمود، مورد قبولشان واقع شد، واين شهر در نظر ماءمون كه خود مرد تحصيل كرده وعالمي بود، بسي مهم تلقي گرديد و آن را بياني از معدن نبوت خواند. اما پيش از حضرت علي بن موسي الرضا(ع ) حضرت اميرالمومنين عليهما السلام اين مطلب رادرباره يس و آل يس فرموده بود:

عن علي عليه السلام قال : سمي اللّه تعالي النبي عليه السلام في القرآن سبعة اسماء محمد واحمد وطه ويس والمزمّل والمدّثر عبداللّه ! (575)

علي (ع ) فرمود: خداوند، نبي اكرم را در قرآن شريف به هفت اسم ناميده وآن اسماء رادر متن حديث بيان نمود:

عن علي عليه السلام في قوله : عزّ وجلّ سلام علي آل يس محمد صلّي اللّه عليه وآله و نحن آل يس . (576)

علي (ع ) در بيان كلام الهي سلام علي آل يس فرمود: حضرت محمد (ص )، يس است وما آل يس .

عن ابن عباس في قوله عزّ وجلّ: سلام علي آل يس قال : علي آل محمد عليهم السلام .

ابن عباس در تفسير آيه سلام علي آل يس گفته است :مراد آل محمد عليهم السلام اند. (577)

معني يس دركتب تفاسير

در تفاسير خاصه وعامه راجع به معناي يس علاوه بر نام حضرت محمد صلّي اللّه عليه وآله كلمات ديگري ذكرشده :

يا انسان ، يا رجل ، ودر تفسير تبيان ومجمع البيان آمده :

وقيل معناه : يا سيدالاولين والآخرين .

به هر صورت ، مقصود از يس نبي اكرم (ص ) است باهر لغتي كه بگوييم وشاهد روشن آن ، كلمات بعداز يس است . خداوند مي فرمايد:

يس . والقرآن الحكيم . انّك لمن المرسلين . علي صراط مستقيم . (578)

قسم به قرآن كريم كه تو از رسولان الهي هستي . بر صراط مستقيم .

مخاطب درآيه ، پيمبر گرامي اسلام (ص ) است ودعوتش بر راه حق وصواب .

عن ابيعبداللّه عليه السلام قال : يس اسم رسول اللّه صلّي اللّه عليه وآله والدليل علي ذلك قوله : انّك لمن المرسلين . علي صراط مستقيم . (579)

امام صادق (ع ) فرمود: يس اسم پيغمبر اكرم (ص ) است ودليل اين سخن دربعد خداوند آمده كه :تواز جمله پيمبران هستي وبه مردم راه واضح ومستقيم راارائه مي نمائي .

پاره اي ازسخنان براثر بغض

ماءمون وعده اي از علما ورجال دولت عباسي در باطن مخالف علي بن موسي الرضا(ع ) بودند وكوشش داشتند تاازسخنان آن حضرت خرده اي بگيرند و آن رابر ملا كنند. اما امام (ع ) درمجلس ماءمون باحضور علماءآيه راآل يس قرائت نمود وفرمود: مقصود، آل رسول اكرم (ص ) است نه تنها كسي در مجلس اعتراض ننمود، بلكه مامون آن بيان را از معدن نبوت خواند. ولي بعدا زآنكه بغض ها نسبت به اهل بيت افزايش يافت ، قرائت ال ياسين (580) شايع شد وقرآن هارا ال ياسين نوشتند وقرائت آل ياسين به معني واقعي اش را ناديده گرفتن وحتي درباره آن سخناني ساختند، از آن جمله زمخشري گفت :

ومن قراء علي آل ياسين فعلي انّ ياسين اسم ابي الياس ‍ اضيف اليه الآل . (581)

كسي كه آل ياسين قرائت نموده ، براين اساس است كه ياسين نام پدر الياس است كه برآن كلمه آل افزودذه شده است .

به آقاي زمخشري بايد گفت كه ابن عباس خود ازمفسرين قرآن وازكساني است كه بعضي از قرّاء، قرائت خود رابر وي عرضه نموده وازاو روايت كرده اندآل ياسين خوانده وگفته : مقصود، آل محمد (ص ) است .

قال ابن عباس : آل ياسين آل محمد صلّي اللّه عليه وآله و ياسين اسم من اسمائه . (582)

ابن عباس گفت گفته : آل ياسين آل محمد (ص ) است و ياسين يكي از اسماء رسول اكرم (ص ) مي باشد.

اينك به اصل بحث كه صلوة حضرت بار تعالي وملائكه است ، برمي گرديم . قرآن شريف درباره رسول اكرم (ص ) فرمود:

انّ اللّه وملائكته يصلّون علي النبي . (583)

خداوند به پيمبرش رحمت مي فرستد وفرشتگان او راتنزيه مي كنند.

ودرباره مومنين فرموده است :

هوالّذي يصلّي عليكم وملائكته ليخرجكم من الظلمات الي النّور وكان بالمومنين رحيما. (584)

صلوات الهي وملائكه بر اهل ايمان

خداوند، اهل ايمان را مخاطب ساخته وفرموده اوست كه برشما رحمت مي فرستد وفرشتگانش درباره شما دعا مي كنند تا ازتيرگي ها وظلمات جهلتان بيرونتان برند وبه محيط نوراني علم وآگاهي منتقلتان نمايند كه خداوند نسبت به اهل ايمان مهربان است .

از اين آيه استفاده مي شود: كساني كه از ايمان واقعي برخوردارند، همواره مشمول رحمت باري تعالي ودعاي فرشتگان هستند وبراثر اين فيض دائم پيوسته بر نورانيتشان افزوده مي شود. درباره معرفي صلوة ورحمت پروردگار درموردآنان فرموده است :

وبشّرالصابرين الذين اذا اصابتهم مصيبة قالوا انّا للّه وانّا اليه راجعون . اولئك عليهم الصلوات من ربهم ورحمة واولئك هم المهتدون . (585)

صابرين كساني هستند كه وقتي مصيبتي دامن گيرشان شود، مي گويند: همه ما مملوك خداونديم وبازگشت همه ما به سوي اوست . صلوات ورحمت باري تعالي شامل حال آنهاست واينان گروه هدايت يافتگان اند.

به طوري كه ضمن بحث مذكور افتاد، دربعضي روايات ، صلوات خداوند بررسول اكرم (ص ) وبرمومنين به رحمت تفسير شده است . اما درآيه مربوط به صابرين ، صلوات ورحمت باهم آمده ودر كنار يكديگر ذكر شده اند.

صابرين مشمول صلوات ورحمت الهي

اولئك عليهم صلوات من ربهم ورحمة .

آيا صلوات ورحمت دو چيزند ومغايرباهم ، يا آنكه هردو يك حقيقت اند باتفاوت در مراتب ودرجات ، مانند تفاوت نور آفتاب با نور يك لامپ قوي است درنور افكن ؟ صلوات رسول اكرم (ص ) دريك آيه آمده وآن صلواتي است متناسب با مقام رفيع آن حضرت ، وصلوات مومنين درآيه ديگر آمده وآن نيز متناسب با درجات ومراتب ايمان آنان است . ازاين رو، امام سجاد(ع ) دردعاي خود براي حضرت محمد وآلش ، افضل صلوات رااز پيشگاه الهي درخواست نموده است .

اللّهم صلّ علي محمد وآله كافضل ما صليت علي احد من خلقك قبله .

بار الها! رحمت فرست بر محمد وآلش ، همانند برتين ويالاترين رحمتي كه پيش ازآن حضرت به يكي ازبندگانت فرستاده اي .

درباره مومنين خداوند فرموده :

هوالّذي يصلّي عليكم وملائكته . (586)

خداوند است كه برشما رحمت مي فرستد وهمچنين فرشتگانش .

صلوات الهي به تناسب درجات صبر صابرين

رحمت به مومنين به اعتبار تفاوت درجات ايمانشان متفاوت است ، ولي سخني از صلوات افضل وبرتر نيست .همچنين صلوات فرشتگان درباره رسول اكرم (ص ) به معناي تزكيه وتنزيه است ، ولي درباره مومنين به معناي دعا درپيشگاه الهي است . اما آيه مربوط به صبر وصابرين از طرفي شامل صبرهاي جانكاه وطاقت فرساي رسول اكرم (ص )، علي (ع )، وصديقه اطهر(س ) وسايرائمه معصومين مي شود واز طرف ديگر، صبر افراد بايمان راكه به مبداء ومعاد معتقدند وبراي خدا صبر مي كنند، دربر مي گيرد. ولي مي دانيم صلوات خداوند برصبر رسول معظم (ص ) وعترت طاهرينش ‍ صلوات افضل وبرتر است ولي صلوات الهي درباره مومنين صابر به اعتبار تفاوت درجات ايمان وصبرشان متفاوت است ، اما درصلوات آنان سخن از افضل وبرتر نيست . شايد بتوان گفت اين كه درآيه صبر صلوات ورحمت باهم ذكر شده صلوات ناظر برصبر بينظير پيمبر(ص ) وعترتش باشد كه افضل وبرتراست ورحمت ناظر به اجر مومنين صابر باشد.

حضرت علي بن الحسين (ع ) در قطعه دعاي مورد بحث امروز به پيشگاه الهي عرض مي كند:

اللّهم صلّ علي محمد وآله كافضل ما صلّيت علي احد من خلقك قبله وانت مصلي علي احد بعده .

بار الها! رحمت فرست بر محمد وآلش همانند برترين وبالاترين رحمت وصلواتي كه پيش ازآن حضرت بريكي ازبندگانت فرستاده اي وبعداز آن حضرت نيز صلوات افضل رابر يكي از بندگانت خواهي فرستاد.

حضرت ابراهيم (ع ) مشمول صلوات برتر

اين عبارت حاوي سه مطلب است : اول آنكه حضرت زين العابدين (ع 9 صلوات افضل وبرتر را براي محمد وآلش ازخداوند درخواست مي نمايد ودرباره آن توضيح مختصري داده شد. دوم عرض مي كند: بارالها! صلواتت بر رسول اكرم (ص ) وآل طاهرينش همانند برترين صلواتي باشد كه پيش از پيمبر اسلام (ص ) بريكي ازبندگانت فرستاده اي . ما نمي دانيم كه باري تعالي قبل از پيشواي اسلام (ص ) بركدامين بنده صالحش افضل صلوات رافرستاده است ، ولي ازرواياتي كه ذيل آيه :

انّ اللّه وملائكته يصلّون علي النبي .

دركتب تفاسير وهمچنين ديگر كتب حديث آمده ، مي توان گفت : بنده مشمول صلوات افضل وبرتر، حضرت ابراهيم (ع ) است .

عن كعب بن عجزه قال : لما نزلت هذه الآية قلنا يا رسول اللّه ! هذا السلام عليك قد عرفناه ، فكيف الصلوة عليك ؟ قال قولوا: اللّهم صلّ علي محمد وآل محمد كما صلّيت علي ابراهيم وآل ابراهيم انّك حميد مجيد وبارك علي محمد وآل محمد كما باركت علي ابراهيم وآل ابراهيم انّك حميد مجيد. (587)

كعب بن عجره مي گويد: وقتي آيه مذكور بر رسول اكرم (ص ) نازل شد به حضرت عرض كرديم : ما سلام گفتن بر شما رادانستيم چگونه برشما صلوات بفرستيم ؟ فرمود: بگوئيد بارالها! درود فرست بر محمدو آلش ‍ همچنان كه درود فرستاده اي كه برابراهيم وآل ابراهيم كه توستايش شده با مجد وعظمتي ، بار الها! كرامت خود راادامه بده برمحمد وآلش ، همانطور كه ادامه دادي برابراهيم خليل وآلش كه تو حميد ومجيدي .

صلوات برتر برآل محمد(ص ) وآل ابراهيم (ع )

عن النبي صلّي اللّه عليه وآله قال قولوا:صلّي اللّه محمد وعلي آل محمد كما صلّيت علي ابراهيم وعلي آل ابراهيم في العالمين انّك حميد مجيد. (588)

رسول اكرم (ص ) به درخواست كنندگان تعليم صوات فرمود: بگوئيد: بار الها! درود فرست بر محمد وبرآلش همانطور كه درودفرستادي بر ابراهيم وبرآل ابراهيم درعالم كه تو حميد ومجيدي .

ابراهيم (ع 9، آن موحد عالي قدر وثابت قدمي بود كه در راه اطاعت اوامر الهي به تمامي مصائب ومشكلات تن داد، آماده شد فرزند خود اسمعيل رابه امر او قرباني كند، براي مبارزه با بت پرستي وبت پرستان در فرصت مناسب به بتخانه رفت وبتها راشكست وبراثر اين كار مشركين آنچنان خشمگين شدند كه تصميم گرفتند كه ابراهيم رادر آتش بسوزانند وآن حضرت براي خداآماده آن خطر عظيم گرديد، حتي براي نجات خويش از ياري جبرئيل امين چشم پوشيد، فقط به فيض باري تعالي متوجه بود وسرانجام قادر متعال نجاتش داد. اين انسان الهي وعالي قدر با خدمات بزرگ وپرارزشي كه در راه اعلاي حق انجام داده بود شايسته آن شد كه مشمول افضل صلوات الهي گردد.

صلوات مومنين بر پيامبر (ص ) به معني دعاست

حضرت زين العابدين (ع ) ازخداوند چنين صلواتي راكه پيش از نبي اكرم (ص ) نصيب ابراهيم (ع ) گرديده ، براي حضرت محمد وآلش درخواست نمود. صلواتي اينچنين بعداز نبي اكرم (ص ) شايسته علي (ع ) وصديقه اطهر(س ) وسايرائمه معصومين (ع )است . نمي دانيم در طول قرون واعصار آيا كسي بعد ازپيمبر ( ص ) ومعصومين (ع ) آمده يا خواهدآمد كه شايسته افضل صلوات الهي باشد يانه ؟

از مجموع آنچه به عرض رسيد، معناي صلوات خداوند وفرشتگان وچگونگي صلوات مومنين بر حضرت محمد وآلش روشن شد. اما ضمن سخنراني دو روايات از امام صادق وامام كاظم (ع ) مذكور افتاد كه صلوات مومنين به دعا تفسير شده است .

البته مردم با ايمان به نسبت درجات فهم ودركشان درباره آن حضرت دعا مي كنند، ولي ابن اثير در نهايه مضموني را ذكر نموده كه بالنسبه جالب توجه است ودر اينجا تقديم شنوندگان مي گردد.

فامّا قولنا اللّهم صلّ علي محمد وآل محمد فمعناه . عظمه في الدينا باعلاء ذكره واظهار دعوته وابقاء شريعته ، وفي الآخرة بتشفيعه في امّته وتضعيف اجره ومثوبته . (589)

معني صلوة ما درباره حضرت محمد (ص ) اين است كه دعا مي كنيم : پروردگارا! با رفعت نام ونشر دعوت وپايداري شريعت پيمبر اسلام در دنيا وبا قبول شفاعت او درامت ومضاعف ساختن اجر وثوابش در آخرت او را بزرگ وبا عظمت فرما.

در جمله آخر آيه صلوة برنبي اكرم (ص )امر به تسليم شده است .

عن ابيعبداللّه (ع ): واما قوله عزّ وجلّ وسلموا تسليما فانه يعني التسليم له فيما ورد عنه . (590)

تسليم شدن ومنشاء متفاوت آن

امام صادق (ع ) فرموده : ام قول حضرت بار يتعالي كه فرموده است : وسلّموا تسليما، دراين جمله خداوند اراده فرموده تلسيم نبي معظم باشيد در تمام آنچه از حضرتش به شما رسيده است .

تسليم شدن وسر طاعت فرو آوردن به صور مختلف قابل تصور است ، از آن جمله گاهي لشكر شكست خورده ومغلوبي در مقابل لشكر نيرومند كه ظالم ومتجاوز است سر تسليم فرود مي آورد وناچار زور گويي هاي لشكر غالب راتحمل مي نمايد. اين تسليم مصداق شعر شاعر است :

در كف شير نر خونخواره اي

غير تسليم رضا كو چاره اي

گاهي تسليم براساس عقل وعلم وبر وفق حق ومصلحت است ، مانندتسليم شدن مرض درمقابل طبيب عالم ومورد اعتمادكه رشته تخصصش بيماري همان مريض است واز نظر علمي وتجربي به تمام نكات ودقايق بيماري وي وقوف وآگاهي دارد. آن مريض بي قيد وشرط وبا اراده خود، تسليم طبيب مي شود تا درپرتو دستورهاي صحيح وبه موقع او، صحت وسلامت خود رااعاده دهد. بعضي روايان تسليم مردم رادر مقابل تعاليم ديني وسعادت آفرين حضرت باري تعالي ،همانند تسليم مريض در مقابل طبيب خوانده اند:

عن النبي صلّي اللّه عليه وآله قال : يا عباداللّه انتم كالمرضي و ربه العالمين كالطبيب فصلاح المرضي في ما يعلمه الطبيب وتدبيره به لا فيما يشتهيه المريض ويقتره . الي فسلّموا للّه امره تكون من الفائزين . (591)

تسليم مرض درمقابل طبيب بر اساس مصلحت است

رسول اكرم (ص ) فرمود: اي بندگان خدا! شما همانند مرضي هستيد وپروردگار عالميان مانندطبيب ، خير وصلاح مرضي در آن چيزي است كه طبيب مي داند وتدبير خود رابراي درمان بيمار برآن استوار مي سازد نه آن چيزي كه مريض ميل دارد وآن را براي خود انتخاب مي كند، پس آگاهانه تسليم امر الهي شويد تابه پيروزي نائل گرديد.

تسليم واقعي بيمار در مقابل پزشك متخصص ومورد اعتماد، از باور دروني وي سر چشمه مي گيرد وسپس آن باور موجب تسليم مي شود واز پي تسليم شدن ، دستورهاي طبيب را با دقت به كا رمي بندد وخود درآن دستورها اظهار عقيده نمي كند وسخني برخلاف نمي گويد. مسلمان واقعي نيز درمقابل اوامر باري تعالي تسليم بي قيد وشرط است ودستورهاي خداوند عالم وعادل وحكيم را بي چون وچرا اجرا مي نمايد وبر اثر آن به سعادت واقعي نائل مي گردد. علي (ع 9 منازل ومراحل روحي وعملي مسلمان راستين را در شاءن دين بيان نموده است .

قال علي (ع ): لا نسبن الاسلام نسبه لاينسبها احد قبلي ولاينسبه احد بعدي الّا بمثل ذلك : انّ الاسلام هوالتسليم ، والتسليم هواليقين والقين هوالتصديق والتصديق هوالاقرار والاقرار هوالعمل والعمل هو الاداء. انّ المومن لم ياءخذ دينه عن راية ولكن اتاه من ربه فاءخذه . (592)

علي (ع ) فرمود: منسب مي كنم اسلام را به نسبتي كه احدي قبل ازمن وبعد ازمن منتسب نكرده ونمي كند آن را مگر اينچنين : اسلام عبارت ازتسليم است ، وتسليم عبارت از يقين است ويقين تصديق است ، وتصديق اقرار است واقرار عمل است ، وعمل اداي تكليف .

شخص باايمان دين خود را از راءي خويش نمي گيرد، بلكه دينش از طرف باري تعالي آمده واو آن را فرا گرفته است .

تسليم مومن به امر الهي براي نيل به سعادت است

حضرت علي بن موسي الرضا (ع ) راجع به تسليم فرد باايمان در مقابل حق تعالي ومداخله ندادن نظر وانديشه شخصي خود چنين فرموده است :

اعلموا انّ راءس طاعت اللّه سبحانه التسليم لما عقلنا و مالم نعقل . (593)

بدانيد كه عاليترين مراتب اطاعت خداوند، تسليم دربرابر اوامر اوست ، خواه عقل ما آن را درك كند يا درك ننمايد.

به شرحي كه توضيح داده شد، حضرت زين العابدين در قطعه دعاي مورد بحث امروز، به پيشگاه خداوند عرض مي كند:

اللّهم صلّ علي محمد وآله كافضل ما صلّيت علي احد من خلقك قبله وانت مصلا علي احد بعده .

بار الها! درود فرست بر محمد وآلش همانند بهترين وبرترين درودي كه پيش از آن حضرت بريكي از بندگان صالحت فرستاده اي يا بعداز آن حضرت نيز بريكي از بندگانت خواهي فرستاد.