بازگشت

80: فاسترزق اهل رزقك واستعطي شرارخلقك


عوارض تنگي معاش

امام زين العابدين عليه السلام دردوجمله اول اين قطعه ازدعاي شريف (مكارم الخلاق )كه در جلسه قبل موردبحث وسخنراني قرارگرفت از پيشگاه خداونددرخواست نمود بارالها آبروي مرا با گذران سهل وآسان محافظت فرماوبا مضيقه وتنگي معاش جاه ومنزلتم را درجامعه سبك وخوار مگردان . چند جمله اي كه در اين قطعه دعا موضوع بحث وسخنراني امروز است با فاتفريع آغاز شده بدين معني كه محتواي دعاي امروز با مطلب دعاي قبل ارتباط دارد عرض مي كند بارالها اگر دعايم را درگشايش زندگي مستجاب نفرمايي ودر مضيقه قرار گيرم اين عوارض را در بردارد اول از كسي طلب روزي كنم كه خودروزي خوار تو هستند دوم در اثر تنگدستي در اين مشكل قرار گيرم كه از شرار خلقت درخواست عطا نمايم سوم آزمايش شوم به ستايش كسي كه به من اعطا نموده است . چهارم ومبتلا شدم به ذم كسي كه محرومم ساخته است با آنكه توولي وصاحب اختيار هرعطا ومنعي .

به خواست خداوند توانا امروز پيرامون اين جملات عرايضي را تقديم شنوندگان محترم مي نمايد. اين چند جمله از كلام امام (ع )حاوي عوارض ‍ وپيامدهاي نامطلوبي است كه بر اثر تنگي معاش ممكن است دامنگير افرادگردد. پيش از شرح وتوضيح عبارت دعا لازم است بدانيم چه عواملي موجب تنگي معاش مي شود وهمچنين بدانيم با چه وسايلي مي توان علل مضيقه رابرطرف نمودزيرابه فرموده حضرت مولي الموحدين علي عليه السلام يكي ازشرايط استجابت دعا شناخت وسيله است .

شناخت وسيله استجابت

جارجل الي اميرالمومنين عليه السلام قال اني دعوت الله فلم ارالاجابه فقال ان للدعا اربع خصال اخلاص السرير واحظار النيه ومعرفه الوسيله والانصاف فيالمساله فهل دعوت وانت عارف بهذاالاربعه قال لاقال فاعرفهن

شناخت وسيله استجابت

مردي حضور علي (ع )شرفياب شد عرض كرد خداوندرا خوانده ام امااجابت نديده ام حضرت فرمودبراي دعا چهارخصلت است خالص ‍ بودن ضميرحضورقلب شناخت وسيله استجابت وانصاف درتمني عرض ‍ كرد نه فرمودپس آنهارابياموز.

قسمت مهمي از مضيقه مالي وسختي معاش كه بعضي گرفتارآن مي شوند ناشي ازاعمال خودآنهاست واگربخواهند ازآن تنگناي رهايي يابند بايدتغييررو دهند وخويشتن را اصلاح نمايند ودراينجا پاره اي ازآن امور ذكرمي شود

عن النبي صلي الله عليه وآله قال طلب الحلال فريضه علي كل مسلم ومسلمه .

رسول اكرم (ص )فرمودطلب رزق حلال فريضه اي است برعهده هرزن ومردمسلمان ومكلفندآن فريضه را انجام دهند.

طلب حلال يا عبادت برتر

انسان زنده غذا مي خواهدوبراي تامين معاش خودلازم است ازپي كاربرودوباتحمل زحمت ومشقت ناني به دست آورد وباعزوآبرومندي زندگي كند . جالب آنكه دين مقدس اسلام به دست آوردن رزق حلال كه ضرورت حياتي است به حساب عبادت آورده است .

عن النبي صلي الله عليه وآله قال العباده سبعون جزافضلها طلب الحلال

رسول اكرم فرمود عبادت هفتاد جزاست و برتريت جزطلب حلال است .

كسي كه وسيله كار و قدرت مزاجي دارد و مي تواند با فعاليت خودكفا گردد و مرفه زندگي كندامابراثر تن پروري و راحت طلبي از كار شانه خالي مي كند انسانهايي اينچنين مطرود اولياي گرامي اسلام اندو در روايت ديني راجه ه اين گروه بسيار تند سخن گفته شده است .

عن جعفربن محمدعن آببه عليهماالسلام قال كان اميرالمومنين سلام الله عليه يقول من وجدماوتراباثم افتقرفابعده الله

امام صادق ازپدر بزرگوارش حديث نموده كه علي (ع ) مي فرمود كسي كه واجد آب و خاك است و در فقر و تنگدستي به سر مي برد خداوند او را از رحمت خود دور سازد.

آگاه سازي مؤ دبانه

پيمبر گرامي اسلام (ص ) نسبت به فقرا و افراد بي بضاعت توجه بسيار داشت و همواره آنان را مورد تكريم و احترام قرار مي داد و اگر در مواقعي نيازمند بودند به آنان كمك مالي مي نمود اما اگر كسي با دارا بودن مزاج سالم و توان فعاليت از پي كار نمي رفت به وي كمك رايگان نمي نمود و در كمال ادب به او مي فهماند كه بايد كار كند و در پرتو سعي و كوشش ‍ خويشتن را بي نياز نمايد امام صادق فرمود يكي از اصحاب رسول اكرم (ص ) در مضيقه مالي واقع شد و زندگي سختي را مي گذراند همسرش به وي گفت اگر حضور پيمبر شرفياب شوي و درخواست مساعدت مالي نمايي مشكلت حل مي شود حضور حضرت آمد اما به محض اينكه پيشواي اسلام (ص ) او را ديد گويي به ضميرش پي برد و فرمود

من سالنا اعطيناه و من استغني عنا اغناه الله .

هر كسي از ما درخواست كند به وي عطامي كنيم و اگر خود از ما بي نياز نشان بدهد خداوند او را غني خواهد ساخت .

مرد با خود گفت رسول اكرم دراين سخن كسي جز من اراده نفرموده است . از اين رو چيزي نگفت و به منزل برگشت . جريان اين امر را براي همسرش ‍ نقل نمود . زن گفت پيمبر اسلام هم بشر است برو وضه خود را به عرض ‍ حضرتش برسان مرد روز بعد آمد دوباره شرفياب شد و همچنين روز سوم آمد و هر دو بار پيامبر اكرم (ص ) همان جمله را به وضع روز اول تكرار نمود. صحابي دفعه سوم كه از حظور آن جناب برگشت رفت كلنگي را از كسي عاريه گرفت و به كوه و تپه هاي خارج از شهر رفت مقداري بوته كند به شهر آورد و از قيمت آن مختصر آردي تهيه نمود و غذاي خود و همسرش ‍ تامين گرديد. فرداي آن روز بيشتر كاركرد و هيزم زيادتري تهيه نمود و به قيمت بيشتري فروخت به اين كار ادامه داد تا كلنگي خريداري نمود و رفته رفته آنقدر متمكن شد كه حيوان باركش و غلامي را خريد . كم كم ثروتي به دست آورد وازمضيقه زندگي رهايي يافت .

فجاالي النبي صلي الله عليه و آله فاعلمه كيف جا يساله و كيف سمع النبي . فقال النبي قلت لك من سالنااعطيناه و من استغني عني اغناالله .

بي نياز شدن فقير در پرتو كار

صحابي تمكن يافته حضور نبي اكرم (ص ) آمد. شرح گذشته رانقل نمود كه چگونه نزد شما آمدم و چگونه سخن مرا شنيدي . حضرت فرمود همان است كه گفتم هر كس از ما درخواست كند به وي عطا مي كنيم و هركس ‍ خويشتن را از مابي نياز نشان بدهد خداوند او را غني خواهد ساخت .

ائمه معصومين عليهم السلام نيز همانند رسول اكرم (ص ) عمل مي نمودند هر كسي مي آمد و از مضيقه مالي سخن مي گفت اگر سالم بود و قدرت كار مي داشت او رابه سعي و عمل تشويق مي نمودند و به وي مي فهماندند كه مشكل معاش بايد از راه كار و فعاليت حل شود.

عن كليب الصيداوي قال قلت لابيعبدوالله عليه السلام ادع الله عزوجل لي في الرزق فقدالتاثت علي اموري فاجابني مسرعا لااخرج فاطلب

كليب صيداوي مي گويد به امام صادق (ع ) عرض كردم از خدا بخواهيد گشايشي به رزق من عطا فرمايد زيرا وضع به هم ريخته و مشكل شده است . حضرت بدون وقفه و با سرعت فرمود دعا نمي كنم دنبال كار برو.

يعني مشكل توبا دعا حل نمي شود بلكه سعي و عمل لازم دارد.

ميانه روي در غني و فقر

يكي ديگر از عواملي كه مي تواند موجب تنگي معاش گردد زياده روي در صرف مال در موقع تمكن و مالداري است . در روايات اسلامي تاكيد شده است كه مسلمانان همواره ميانه روي و اقتصاد رامورد توجه قرار دهند و عملا آنرا رعايت كنند خواه مالدار و غني باشند خواه كم بضاعت و فقير.

عن علي عليه السلام قال من اقتصد في الغني والفقر فقد استعد لنوائب الدهر.

علي (ع )فرموده كسي كه در غني و فقر ميانه رو و مقتصد است با اين عمل خويشتن رابراي مصائب و سختي هاي روزگار مهيا مي نمايد.

عن النبي صلي الله عليه وآله وسلم وقال ثلاث منجيات خشيه الله في السر والعلانيه والقصد في الغني والفقر والعدل في الرضا والغضب .

نبي اكرم فرمود سه چيز نجات بخش است اول خوف از خداوند در پنهان و آشكار دوم ميانه روي در ايام ثروتمندي و فقر سوم رعايت عدل و حق در حال رضا و خشم .

قال العالم عليه السلام ضمنت لمن اقتصد ان لا يفتقر.

امام موسي بن جعفر عليهما السلام فرمود ضمانت مي كنم براي كسي كه در صرف مال مقتصد و ميانه رو باشد گرفتار فقر و تهيدستي نشود.

سومين عاملي كه ميتواند موجب تنگدستي و سختي معاش گردد گناه است . گناهان مانند بيماريها پي آمد و عوارضي دارند. علي (ع ) در اول دعاي كميل عوارض بعضي از گناهان را ذكر نموده از آن جمله به پيشگاه الهي عرض مي كند.

اللهم اغفرلي الذنوب . التي تغيرالنعم

گناه و تنگي معاش

بارالها ببخش آن گناهاني را كه موجب دگرگوني نعمتها مي شوند.

عن ابيجعفر عليه السلام قال ان العبد ليذنب الذنب فيزوي عنه الرزق .

امام باقر مي فرمود بنده مرتكب گناه مي شود و بر اثر آن موجب تنگي رزق مي گردد. راه برطرف نمودن گناه و رفع مضيقه معاش استغفار و طلب عفو از حضرت باري تعالي است .

قال علي عليع السلام يا كميل اذا ابطات الارزاق عليك فاستغفرالله يوسع عليك فيها.

حسن خلق و گشايش زندگي

علي عليه السلام فرمود اي كميل موقعي كه رزقت به تعويق مي افتد و در مضيقه واقع مي شوي استغفار كن خداوند روزيت را افزايش مي دهد.

چهارمين عاملي كه مي تواند دگرگوني تلخ و نامطلوب در زندگي به وجود آورد و سبب مضيقه مالي و سختي معاش گردد اخلاق مذموم و سو معاشرت با مردم است .

عن علي عليه السلام قال من ساخلقه ضاق رزقه .

علي (ع ) فرمود كسي كه اخلاقش بد است در مضيقه روزي قرار مي گيرد.

كساني كه داراي حسن خلق اند و با مردم به خوبي و درستي معاشرت مي كنند ازاين مزيت اخلاقي بهره مند مي شوند و روزي آنان افزايش ‍ مي يابد.

عن ابيعبد الله عليه السلام قال حسن الخلق يزيد في الرزق .

امام صادق فرمود حسن خلق روزي را زياد ميكند و آدمي را از نعمت بيشتري برخوردار مي سازد.

خودسازي و توسعه معاش

مضيقه و تنگي معاش در مواردي كه مذكور افتاد با دعا برطرف نمي شود و خواسته آنان در پيشگاه الهي مستجاب نمي گردد. آنان كه به اين علل در مضيقه واقع شده اند بايد خود را اصلاح كنند عوامل مضيقه را كه خودشان به وجود آورده اند از ميان ببرند و خويشتن را با قوانين خلقت و نظام آفرينش تطبيق دهند تا از گشايش رزق و گذران سهل و آسان برخوردار گردند. امام صادق در حديثي از چهار گروه نام برده كه دعاي آنان مستجاب نمي شود. خواسته دو گروه راجع به امر رزق و تنگي معاش نيست اما دو گروه ديگر در خواستشان مربوط به بحث امروز است .

رجل جالس في بيته يقول اللهم ارزقني فيقال له الم امرك بالطلب ورجل كان له مال فافسده فيقول اللهم ارزقني . فيقال له الم امرك بالاقتصلد.

مردي كه در خانه نشسته و از پي كار نمي رود مي گويد بارالها به من رزق بده . به وي گفته مي شود مگر تو را به طلب رزق امر ننمودم . مردي كه داراي مال بوده و با زياده روي آنها را از بين برده است مي گويد بارالها به من رزق بده . به وي گفته مي شود مگر تو را امر به ميانه روي و اقتصاد امر ننمودم .

نيازمندي مردم به يكديگر

دعاي حضرت زين العابدين (ع ) ناطر به اين قبيل سختي ها كه در معاش ‍ افراد پديد مي آيد نيست بلكه مقصود امام (ع ) مضيقه هايي است كه جز با تفض الهي برطرف نمي گردد و در اينجا به طور نمونه به ذكر يك مورد اكتفا مي شود و براي وضوح مطلب لازم است قبلا مقدمه اي را به عرض ‍ شنوندگان محترم برساند. زندگي بشر اجتماعي است و همه به يكديگر نياز دارند بايد مردم براي ادراه امور جامعه دست به دست هم بدهند و با كمك هم زندگي را اداره كنند. در روايت آمده است كسي در مقام دعا نگويد

اللهم لاتحوجني الي احد من خلقك فانه ليس من احد الا وهو محتج الي الناس بل يقول اللهم لاتحوجني الي شرارخلقك .

بارالها مرابه هيچ فردي از مخلوقت محتاج منما زيرا احدي نيست مگر آنكه محتاج به مردم است بلكه دعا كند و بگويد بارالها مرا به شرار خلقت محتاج منما. مردم به ضرورت زندگي و ادامه حيات ناچارند براي هم كار كنند منشي براي تاجر بنا براي صاحبخانه كاگر براي كار فرماو كشاورز براي مالك و با دريافت كارمزد امرار معاش نمايند و آبرومندانه زندگي كنند. انجام دادن هر كار مشروع و مورد نياز مردم و به دست آوردن مال در طلب روزي حلال رفتن و باعز و احترام زندگي كردن است . در تمام اين قبيل موارد رازق خداوند است و پرداخت كنندگان كارمزد مجاري ايصال فيض ‍ حضرت باري تعالي هستند. امام علي (ع ) درباره امرروزي به فرزند بزرگوارش حضرت حسن (ع ) توصيه جالبي فرموده است

وان استطعت الايكون بينك وبين الله ذونعمه فافعل فانك مدرك قسمك واخذسهمك وان اليسير من الله سبحانه اعظم واكرم من الكثير من خلقه وان كان كل منه .

رزق بي واسطه از خداوند

اگر مي تواني كاري كني كه بين تو و خداوند صاحب نعمتي واسطه نباشد آن كار را انجام ده چه آنكه تو در هر صورت قسمت خود را مي گيري و سهم خويش را دريافت مي نمايي اما رزق كم از طرف خداوند عظيمتراست و كرامت زيادتري دارد از رزق زيادي كه به وسيله خلق دريافت نمايي گر چه تمام رزقهابي واسطه يا با واسطه از خداوند رازق است . كشاورزي و باغداري دو نمونه از روزي رساندن خداوند است بدون آنكه صاحب نعمتي واسطه باشد. كسي كه قطعه زميني دارد اگر بتواند در آن زراعت كند (422) يا اشجار ميوه غرس نمايد نان خود رااز محصول زراعت تهيه كند يا از فروش ميوه باغ ارتزاق نمايد او رزق خود را بدون واسطه صاحب نعمت از خداوند دريافت نموده است . اگر خود او قادر نباشد تمام كارهاي زراعت يا باغداري راانجام دهد و بايد از وجود كارگر استفاده كند و اجرت بدهد، در آن صورت وي صاحب نعمتي است كه واسطه روزي كارگران شده است ، ولي رزق خود رابدون واسطه از خداوند رازق گرفته است . دستور علي (ع ) به فرزندش حضرت مجتبي حاوي چند نكته آموزنده است : اول ، رزقي كه از خداوند، بدون واسطه ، به انسان مي رسد، منزه از هر ذلت و منت است ، اما رزقي كه از دست بشر صاحب نعمت مي رسد، بدين معني است كه انسان براي انساني ديگر كار كرده و رزق خود را از وي دريافت نموده است . اين عمل هر قدر محترمانه انجام شود، قطعا با رزق رساني خداوند تفاوت دارد، جالب اينكه اين دستور را علي (ع ) در نامه خود به فرزند خويش ‍ نوشته و در سه سطر قبل از اين عبارت ، در همان نامه ، تذكر داده است :

اكرم نفسك عن كل دنيه وان ساقتك الي الرغائب .

سفارش علي (ع ) به حضرت مجتبي ع

فرزند عزيز: همواره كرامت و بزرگواري نفس خويش را حفظ كن و از تن دادن به هر پستي اجتناب نما، هر چند با تحمل آن سختي به تمنياتت دست مي يابي .

دوم ، كشاورزي و درختكاري در شرع مقدس ، از تمام شغلها بيشتر مورد توجه است و دراين باره رواياتي ازاولياي دين رسيده وعلماي حديث در كتب اخبار، باب مخصوصي رابراي آن باز نموده اند.

عن ابيعبدالله عليه السلام قال : ازرعو و اغرسواو الله ما عمل الناس ‍ عملا اجل و اطيب منه .

امام صادق (ع ) فرمود: زراعت كنيد و درخت بكاريد، قسم به خداوند هيچ عملي را مردم انجام نمي دهند كه بزرگتر و پاكيزه تر از آن باشد. رزقي كه از اين راه بدست مي آيد، اولا پاك و منزه از هر شبهه است ، ثانيا زارع و درختكار، روزي خود را بدون واسطه از خداوند رزاق دريافت مي نمايند. سوم رسول اكرم (ص ) و ائمه معصومين عليهم السلام به درختكاري و زراعت علاقه بسيار داشتند و در فرصتهايي كه بدست مي آمد، خود شخصا درخت مي كاشتند يا زمين را براي افشاندن بذر مهيا مي نمودند و اين مطلب ضمن روايات متعددي آمده است .

باع علي عليه السلام حديقته التي غرسها له النبي صلي الله عليه و آله و سقاها هوبيده باثني عشر الف درهم .

علي (ع ) و احداث باغ

علي (ع ) باغچه اي را كه پيمبر اكرم (ص ) براي آن حضرت درختكاري نموده بود و علي (ع ) خود آن را به دست خويش آب مي داد، به دوازده درهم فروخت .

علي (ع ) به دست خود اراضي موات را احيا نمود، نخلستانهايي را به وجود آورد، به درختها آب مي داد ، و مقدار قابل ملاحضه اي از آن نخلستانها را وقف نموده است . ساير ائمه معصومين عليهم السلام نيز به كشاورزي علاقه زياد داشتند و ضمن سخنرانيهاي گذشته ، بعضي از روايات مذكور افتاد كه گاهي امامان معصوم در مقابل آفتاب سوزان عرق مي ريختند و در مزرعه كار مي كردند. كساني كه ازمحصول زراعت يا فروش ميوه هاي باغ ارتزاق مي نمايند تا زماني كه آفتي مخرب به آنها نرسد، وضع زندگي محفوظ است و هزينه معاش با سهولت تامين مي گردد، و امام سجاد (ع ) در جمله اول اين قطعه از دعا، چنين درخواستي را از پيشگاه الهي دارد: وصن وجهي باليسار.

بارالها آبروي مرا در جامعه با گذران سهل و آسان محافظت فرما.

اگر بر اثر نيامدن باران ، زراعت و درختها بخشكند، يا سيلي بنيان كن به جريان افتد، آنها را بشويد و با خود ببرد، يا طوفاني شديد و ممتد وزيدن گيرد و نابودشان نمايد، در اين صورت مضيقه و تنگي معاش آغاز مي گردد و اولين اثر آن كاهش جاه و محبوبيت و سبك شدن قدر و منزلت اجتماعي است ، و اين همان است كه حضرت زين العابدين (ع ) در جمله دوم قطعه اين دعا، به پيشگاه الهي عرض مي كند: و لاتبتذل جاهي بالاقتار.

در خواست مصونيت از عوامل تنگدستي

بارالها مورد حمايتم قرار ده و موجباتي را فراهم آور كه و زن و ارزشم در افكار عمومي كاهش نيابد و در معرض خواري قرار نگيرم .

اين قبيل بلايا و آفات كه مصائب سنگين به بار مي آورد و زندگي خانواده ها را مختل مي نمايد، جز ذات اقدس الهي احدي قادر نيست آنها را دفع كند و از بروزشان جلوگيري نمايد. اگر خداوند عنايت فرمود و دعا را مستجاب كرد، آن حوادث و رويدادهاي تلخ پيش نمي آيد و هزينه معاش بخوبي تامين مي گردد و در نتيجه آبرو و عز اجتماعي محفوظ خواهد ماند و زندگي بسهولت مي گذرد. اما اگر دعا در پيشگاه خداوند مقوبل نيفتد و يكي از آن بلايا نازل گردد، مزرعه يا باغ از ميان برود، عوارض و پي آمدهايي خواهد داشت كه امام علي (ع ) در جملات مورد بحث امروز، توضيح داده است ، اوّل :

فاسترزق اهل رزقك .

بارالها! پس ناچار بايد از كساني روزي بخواهم كه خود روزي خوار تو هستند.

با آمدن بلا و از بين رفتن زراعت و باغ ، روزي رساندن خداوند بدون وساطت صاحبان نعمت پايان مي يابد و از اين پس بايد كساني عهده دار روزي ما شوند كه خودشان روزي خوار تو هستند. ادامه حيات و ضرورت غذا ايجاب مي كند كه در چنين موقعي صاحبان نعمت به وظيفه اسلامي و انساني خويش عمل كنند، به آسيب ديدگان غذا بدهند، آنان را سير كنند، و از خطر مرگشان برهانند و خويشتن را مشمول رحمت واسعه الهي نمايند. به موجب روايات ، ارزش اين عمل در پيشگاه الهي بسيار گرانقدر و عظيم است .

عن ابيعبد الله عليه السلام قال : من اطعم مومنا حتي يشبعه لم يدر احد من خلق الله ما له من الاجر في الاخرة ، لاملك مقرب و لا نبي مرسل الا الله رب العالمين . ثم قال : من موجبات المغفرة اطعام المسلم السغبان .ثم تلاقول الله عزوجل : او اطعام في يوم ذي مسغبة يتيما ذا مقربة او مسكينا ذا متربة .

اجر سير كردن گرسنگان

امام صادق (ع ) فرمود: كسي كه مومني را طعام بدهد تا سير شود، هيچ يك از خلق خداوند نمي داند براي سيركننده در آخرت چه اجري است ، نه ملك مقرب آگاه است و نه نبي مرسل ، فقط خداوند است كه پاداش چنين انساني را مي داند. آنگاه فرمود: از عوامل مغفرت الهي ، طعام دادن به مسلمان قحطي زده است ، سپس آياتي از قرآن شريف تلاوت فرمود: طعام دادن در روز قحط به يتيمي كه داراي قرابت است ، يا فقيري كه برخاك نشسته است و هيچ ندارد.

كسي كه بر اثر خشكسالي يا سيل زدگي مزرعه و باغش ، كه راه ارتزاقش ‍ بوده ، قحطي زده اي است كه هستي خويش را از دست داده و خاك نشين گرديده است .

واستعطي شرار خلقك .

بارالها! براي تامين معاش ناچار مي شوم از شرار خلقت طلب عطانمايم .

دومين پي آمد مضيقه و تنگي معاش ، كمك خواستن از افرادي است كه فرومايه و فاقد فضيلت اند و اين اظهار حاجت براي افراد بزرگوار بسيار سنگين و جانكاه است . علي (ع ) درباره اين گروه فرموده :

عجبت لرجل ياتيه اخوه المسلم في حاجة فيمتنع عن قضاءها و لايري نفسه للخير اهلا، فهب انها لاثواب ترجي و لاعقاب يتقي افتزهدون في مكارم الاخلاق .

افراد شگفت آور در نظر علي (ع )

تعجب مي كنم از مردي كه برادر مسلمانش براي حاجتي به وي مراجعه مي كند و او از برآوردن آن حاجت امتناع مي نمايد و خود را شايسته عمل خير نمي بيند،گيرم كه روي نه به ثواب قيامت اميدوار است و نه از عقاب قيامت باك دارد، آيه به كرايم اخلاق و سجاياي انساني نيز بي اعتناست .

عن ابيعبدالله عليه السلام قال : المومن المحتاج رسول الله الي الغني القوي . فاذا خرج الرسول بغير جاجة غفرت للرسول ذنوبه ، سلط الله علي الغني القوي شياطين تنهشه قال قلت كيف تنهشه ؟ قال يخلي بينه و بين اصحاب الدنيا فلا يرضون بما عنده حتي تيكلف لهم ، يدخل عليه الشاعر فيسمعه فيعطيه ما شاء فلا يوجر عليه ، فهذه الشياطين التي تنهشه .

شيطانهاي انسان نما

امام صادق (ع ) فرمود: مومن محتاج ، رسول خداوند است به سوي غنيّ قوي . وقتي آن رسول از نزد غني برمي گردد در حالتي كه حاجتش برآورده نشده ، تمام گناهانش بخشيده مي شود و خداوند شياطيني را بر غنيّ قوي مسلّط مي كند كه به وي نيش بزنند. راوي عرض كرد: چگونه نيش مي زنند؟ فرمود: اهل دنيا را گردش جمع مي كنند و شاعري را نزدش مي بردند و شعرهايي را كه گفته به وي مي شنواند و هرچه بخواهد به عنوان صله شعربايد به او بدهد در حالي كه كمترين اجري در پيشگاه خداوند ندارد و اين كار نيش زدن شياطين به آن غنيّ قوي است .

فافتتن بحمد من اعطاني .

سومين پي آمد تنگي معاش كه امام سجّاد(ع ) به پيشگاه الهي عرض مي كند، اين است كه : بارالها! اگر در مضيقه معاش قرار گيرم و ناچار شوم روزي تو را از واسطه صاحب نعمت ، كه خود روزي خوار توست ، دريافت نمايم ، در آزمايش حمد غير تو واقع مي شوم . بارالها! حمد مخصوص ذات مقدس ‍ توست و من نمي خواهم در زندگي جز تو كسي را حمد نمايم .

و ابتلي بذم من منعني .

ابتلاء به ذم بخيلان

بارالها! مبتلا شوم به ذمّ كسي كه به من مساعدت ننموده و از كمك خود محرومم ساخته است . چهارمين امري كه از عوراض تنگي معاش است و حضرت زين العابدين (ع ) به پيشگاه الهي عرض نموده ، اين است كه كه بر اثر مضيقه مالي بايد رزق تو را با وساطت صاحبان نعمت دريافت كنم . بعضي از صاحبان نعمت اهل خيرندر و از كار نيك استقبال مي كنند و بدون منّت خدمتي را كه بايد و شايد انجام مي دهند، امّا بعضي از شرار خلق اند و از خدمت مالي به كساني كه از هر جهت شايسته خدمت اند ابا دارند، به نيازمندان با تلخي برخورد مي كنند و به آنان كمكي نمي نمايند. اين منع و امساك خاطره بدي در ذهن افراد تهيدست به جاي مي گذارد، ممكن است بر اثر حرمان از كمك آنان به ذمّشان مبتلا گردند و من نمي خواهم زبانم به مذمّت ديگران باز شود. حضرت زين العابدين (ع ) در پايان اين قطعه از دعاي مكارم الاخلاق و بيان عوارض و پي آمدهاي ناشي از مضيقه مالي و تنگي معاش ، به پيشگاه الهي عرض مي كند:

و انت من دونهم ولي الاعطاء و المنع .

تفاوت مردم در بخل جود و بخل

بارالها! اگر بر اثر نزول بلا وسيله ارتزاقم از بين برود و نتوانم روزي خود را بلاواسطه از تو به دست آورم و دچار مضيقه گردم ، بايد رزق اعطايي تو را با وساطت صاحبان نعمت ، كه خود روزي خوار تو هستند، دريافت دارم و اينان دو گروه اند: بعضي از اخيارند و با گشاده رويي احسان مي نمايند و بعضي ممسك اند و با دارا بودن مال بخل مي كنند و از كمكهاي لازم ابا مي نمايند، ولي ذات مقدّست كه مالك واقعي تمام جهان هستي است ، وليّ و صاحب اختيار هر دو گروه است ، يعني آنكه سخيّ و جواد است ، از آزادي و حرّيتي كه تو به وي اعطا فرموده اي حسن استفاده مي كند و از نعمتهايي كه به او ارزاني داشته اي بهره مي گيرد، خود و خانواده اش مستفيد مي گردند و آفت زدگان محترم را كه در مضيقه واقع شده اند نيز بهره مند مي سازد و در نتيجه از پاداش تو در قيامت برخوردار خواهد شد، و آنكه بخل مي كند و از خدمت به مردم بلازده امتناع مي نمايد، آزادي خداداد را نابجا صرف مي كند، از كمك و مساعدت بمورد ابا نمي نمايد و با اين عمل ناروا، زمينه كيفر خود را در عرصه قيامت فراهم مي آورد.