بازگشت

مسئوليت امام سجادعليه السلام


امام اگر بخواهد آن هدف را تعقيب كند سه مسئوليت بر دوش خود حس مي كند:



اولا- بايد معارف دين را به مردم زمان خودش تعليم دهد.



ثانيا - مسئله امامت كه يك مسئله مهجوري شده و كلا ازذهن ها دور شده و يا بد معنا شده، براي مردم تشريح و درذهن هاي مردم بازسازي شود. چون بالاخره جامعه، امام داشت و آن عبدالملك بود. مردم او را امام مي دانستند. امام سجاد عليه السلام بايد براي مردم معناي امامت، جهت امامت، شرايط امامت و آن چيزهايي را كه اگر نباشد، كسي نمي تواند امام باشد، تشريح كند.



ثانيا: بگويد من امامم، يعني آن كسي كه بايد در آن جا قراربگيرد منم. اين سه كار را امام سجاد عليه السلام بايد مي كرد. بيشترين تلاش را امام بر روي كار اول گذاشته است. چون همان طوري كه گفتيم زمينه، زمينه اي بود كه نوبت به مساله «من امامم »نمي رسيد.



بايد اين مردم درست مي شدند، بايد اخلاق مردم درست مي شد، كلمات امام سجادعليه السلام بيشتر بينش معارف است، امام معارف را در اساس دعا بيان مي كند، چون همان طوري كه گفتيم اختناق در آن دوران و نامساعد بودن وضع، اجازه نمي داد كه امام سجادعليه السلام با آن مردم بي پرده و صريح حرف بزند، نه فقط دستگاه ها نمي گذاشتند مردم هم نمي خواستند،اصلا آن جامعه يك جامعه نالايق و تباه شده و ضايع بود كه بايد بازسازي مي شد.



34 و 35 سال، از سال 61 تا 95 زندگي امام سجاد عليه السلام اين طور گذشته، البته هر چه مي گذشت، وضع بهتر مي شد لذا درادامه همان حديث «ارتدالناس بعدالحسين » امام صادق عليه السلام مي فرمايد: بعدا مردم ملحق و زياد شدند (3) و مي بينيم كه همين طور است و دوران امام باقر عليه السلام كه مي رسد وضع فرق كرده است.



اين به خاطر زحمات 35 ساله امام سجاد عليه السلام است. دركلمات امام سجاد عليه السلام توجه به كادر سازي هم هست.



اين زندگي امام سجاد عليه السلام است كه در طول 35 سال آرام آرام آن محيط تاريك و ظلماني و آن مردم غافل و بي خبررا از چنگ شهوات از يك طرف، و تسلط دستگاه ها از طرف ديگر خلاص مي كند و مجموعا يك عده و يك مجموعه مؤمن، علاقه مند و صالحي كه بتوانند قاعده اي شوند براي كارهاي آينده به وجود مي آورد.



بر بيان مقام معظم رهبري مدظله بايد افزود كه مجموعه «صحيفه سجاديه » كه در 19 باب جمع بندي و به صورت فهرست موضوعي ارائه شده، نشان دهنده يك تشكيلات سازماني انسان ساز است كه ظاهرش دعا و باطنش ساختن گروه هاي ويژه مقابله با ظلم و ستم است. حتي عنوان اول دعاها نيز پوشش است، يعني عناوين، بازگوكننده محتوانيست، محتوا سازنده است، و عنوان دعا و التجا و... .