بازگشت

مونس


(ش 82): قرآن «مونس» مؤمنان خداجو است به توفيق حق «و اجعل القرآن لنا في ظلم الليالي مونسا»: «خدايا قرآن را همدم شب هاي تاريك و تنهايي ما قرار ده.»

«مونس» يكي از اسماء حسناي خداوند است: «يا مونس كل وحيد» [1] خداوند مونس و همدم تنهايان است. و قرآن نيز كه كلام او و جلوه ي نوري اوست؛ مونس شب هاي تاريك مؤمنان است. يكي از اسم هاي مركب خداوند «يا نور المستوحشين في الظلم» [2] مي باشد. بلي خداوند «روشنائي وحشت زدگان در ميان تاريكي ها» است؛ لذا سخنان نوراني او - و پيشوايان هدايت الهي عليه السلام نيز - چنين نقشي دارند. چنان كه پيامبر مكرم اسلام در كلام زيبا و جاودانه ي خود درباره قرآن فرموده است: (اذا التسبت عليكم الفتن كقطع الليل المظلم فعليكم بالقرآن فانه شافع مشفع»: (آن هنگام كه فتنه ها، همانند پاره هاي شب تاريك شما را فروگرفت بر شما باد به (انس) با قرآن چرا كه قرآن شفاعت كننده (و ميانجي اي است) كه شفاعت او پذيرفته است و...) و در (مضمون) برخي آثار آمده است كه وقتي مي خواهيد با خدا سخن بگوئيد، نماز بخوانيد و با او مناجات كنيد. و آن گاه كه مي خواهيد خدا با شما گفتگو كند قرآن بخوانيد. لذا قرآن واسطه ي انس خدا با بنده و بنده با خداست.

«انس» با قرآن و بهره وري از نام مبارك و جامع «مونس» قرآن آثار دنيوي و اخروي فراواني - در ابعاد مختلف دارد، كه ذيلا - طي سه محور - برخي از آن آثار را در قالب تعدادي از اسامي و اوصاف مفرد - مندرج در اين دعاي شريف - ذكر مي كنيم:

الف - رفاقت و آرامش در پناه آن: 1- مونس (ش 82) بيان شد 2- مسكن آرام دل و جان، (ش 61): «و اجعلنا من... يسكن في ظل جناحه»: «خدايا ما را از كساني قرار ده، كه در سايه (مهر و حمايت) قرآن آرام مي گيرند.»

ب - حفظ و نگهداري از وسوسه و گناه:

1- «حارس» (ش 84): قرآن نگاه بان و پاسدار مؤمنان است در برابر نفوذهاي فساد انگيز شيطان: «و من نزغات الشيطان و خطرات الوساوس حارسا.»

2- «حابس» (ش 87): پيش گيري كننده قدم ها از حركت به سوي گناه است: «و لاقدامنا عن نقلها الي المعاصي حابسا».

3- «مخرس» (ش 88): قرآن - به توفيق حق - زبان ها را از ورود در سخن باطل - بدون اين كه بيمار باشند - گنگ مي كند: «و لالسنتنا عن الخوض في الباطل، من غير آفة، مخرسا».

4- زاجر (ش 89): منع كننده از اقدام به گناه: «و لجوارحنا عن اقتراف الآثام زاجرا» قرآن «مثل هاي بازدارنده» (زواجر امثاله) دارد (ش 93 و 94)، چنان كه مثال هاي امر كننده (آمر - ش 95) دارد.

5- ذائد (مانع) [3] : قرآن در دنيا در موارد سخط و غضب خدا و تجاوز از حدود الهي، نقش بازدارندگي دارد؛ ذائد و مانع است (ش 17). چنان كه از سقوط در دره ي و هلاكت كفر و نفاق، نگه دارنده (عاصم) است (ش 111 تا 113)

ج - بيداري و بيدارگري در دنيا و بهشت و سعادت در آخرت

1- ناشر (ش 90): قرآن طومارهاي غفلت را براي دريافت عبرت، بازمي گشايد:

«و لما طوت الغفلة عنا من تصفح الاعتبار ناشرا»

2- شاهد (119): قرآن شاهد و گواه است، بر همه ي افكار و عقايد و احكام و قوانيت موضوعه و اعمال.... كه تا چه اندازه موافق كلام الهي است: «و لما عندك بتحليل حلاله و تحريم حرامه شاهدا»

3- قائد (114): قرآن، كسي را كه در دنيا آن را پيشاروي خود قرار داده، تعاليم و احكام آن را رعايت كند، به سوي بهشت رهبري مي كند: «... في القيامة الي رضوانك و جنانك قائدا» از پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم نيز نقل شده است كه: «من جعله امامه قاده الي الجنة و من جعله خلفه ساقه الي النار.» [4] .


پاورقي

[1] اي مايه ي انس و همدم هر تنها - مفاتيح الجنان محدث قمي (ره)، دعاي جوشن كبير.

[2] از فقرات دعاي كميل.

[3] ذاذه عن الامر، يذوده ذودا من باب قال: منعه و دفعه، يعني او را از اين كار منع كرد. (ر ك. رياض السالكين، ج 5 ص 470).

[4] تفسير الصافي، مقدمه اولي.