بازگشت

وحي


در عبارت «و وحيا انزلته علي نبيك محمد صلي الله عليه و آله و سلم...»، قرآن با كلمه ي «وحي» ناميده و وصف شده است؛ وحيي كه خداوند بر نبي خود محمد - كه درود خدا بر او، آلش باد - نازل فرموده است؛ نازل كردني (شگفت و فوق العاده).

از اينجاست كه دو اسم اي وصف تركيبي به دست مي آيد: (وحي منزل من الله»: «وحيي كه از جانب خداوند فرود آمده» و «وحي منزل علي النبي محمد صلي الله عليه و آله و سلم»: «وحيي كه بر نبي مكرم اسلام صلي الله عليه و آله و سلم نازل گرديده.»، كه هر دو وصف اخير از نوع «ب» مي باشد.

كلمه ي «وحي» در قرآن - بنا بر آن چه از اميرالمؤمنين عليه السلام نقل شده - به وجوه گوناگوني به كار رفته، [1] كه مهم ترين اين وجوه «وحي نبوت» و بالاترين درجات وحي نبوت، وحي به پيامبر اعظم و رسول مكرم اسلام صلي الله عليه و آله و سلم است، كه در اين ميانه و مافوق همه وحي قرآني و تجلي رباني در اين كلام عظيم و سبحاني است. [2] .

توضيح آن كه:

(8 - 1) وحي نبوت، به اصطلاح، «فصل مقوم» [3] و وصف مميز (جدا كننده و مشخص كننده) مقام فوق بشري نبي و پيام آور الهي در مقايسه ي با افراد عادي بشر است. چرا كه - به تعبير قرآن - پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم نيز مانند انسان هاي ديگر بشر است. جز آن كه (از جانب خداوند) به او وحي مي شود: (قل انما انا بشر مثلكم يوحي الي...) (كهف، 110) (بگو - اي پيابمر - من هم بشري مانند شما هستم جز آن كه به سوي من (از جانب خدا) وحي مي شود..).

(8 -2) به استناد اوصاف قرآني و ادله ي وحياني، مسلم است كه پيامبر عظيم الشأن اسلام صلي الله عليه و آله و سلم، اعظم و اشرف پيامبران الهي است، به درجاتي غير قابل سنجش و شمارش و لذا - به دلالت عقل و تأييد قرآن - وحي نازله ي بر چنين نبيي - در مقايسه ي با ساير انبياء - به درجات بي پايان از مرتبت و منزلت بالاتري برخوردار است. بنابراين، تعبير: «وحيي كه خداوند بر نبيش محمد صلي الله عليه و آله و سلم فروفرستاده» خود نوعي - تعظيم براي قرآن و تكريم براي پيامبر خاتم صلي الله عليه و آله و سلم مي تواند تلقي گردد.»

(8-3) به استناد ادله ي محكم و قطعي قرآني و وحياني، قرآن عظيم ترين كلامي است كه از ذات اقدس الوهيت به قلب مطهر عظيم ترين پيامبرانش متجلي شده و عز نزول بخشيده است.

(8 - 4) بنابر صريح قرآن، تكلم خداوند با بشر (پيامبر) از سه قسم خارج نيست: الف: وحي (الهام مستقيم). ب: از پس حجاب ج - فرستادن سفير (فرشته به سوي انسان يا انساني به سوي انسان هاي ديگر). [4] .

قرائن، بلكه ادله ي (قرآني يا روايي) وجود دارد كه براساس آن ها مي توان گفت: وحي قرآني، از جانب حق بر قلب مطهر پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم به وجوه و مراتبي معرفي شده؛ كه قابل حمل به هر سه قسم از اقسام فوق الذكر مي باشد، كه - به منظور رعايت اختصار - از ذكر ادله مذكور خودداري مي شود.


پاورقي

[1] بحارالانوار، ج 93، ص 16.

[2] «فتجلي لهم سبحانه في كتابه...» نهج البلاغه، خطبه 147.

[3] بنابر اصطلاح منطق، در عبارت ياد شده و در مقام تعريف قرآن، اگر كلمه ي «وحيا» را جنس تعريف بگيريم، عبارت «انزلته علي نبيك محمدا صلي الله عليه و آله و سلم فصل تعريف مي باشد. كه حاصل آن در مقام تعريف قرآن چنين مي شود: «قرآن»، وحيي (خاص و باعظمت) است، كه خداوند آن را به گونه اي خاص بر پيامبرش صلي الله عليه و آله و سلم فرود آورده است.».

[4] «ما كان لبشر يكلمه الله الا وحيا او من وراء حجاب - او يرسل رسول فبوحي باذنها يشاء انه علي حكيم»: شوري (42): 51 و 52.