بازگشت

خوف و رجاء در صحيفه


يكي از بارزترين مباحثي كه در اين كتاب شريف بارها به چشم مي خورد و بايد با ظرافت و دقت فراواني بررسي شود، مسأله خوف و رجاء از نگاه حضرت امام زين العابدين (ع) است.

الف) هيچ كس نبايد خود را مصون بداند

اگر گناهي مرتكب شويم بايد انتظار عقوبت داشته باشيم، چنانكه حضرت در دعاي نهم مي فرمايند:

«خدايا تو ما را از ضعف آفريده اي و بر سستي بنياد كرده اي و آفرينشمان را از آبي بي ارزش آغاز نموده اي پس ما را هيچ جنبشي نيست مگر نيروي تو و هيچ نيرويي نيست مگر به ياري تو و... پس هيچ يك از اعضاي ما را در نافرماني خود پيشرفت مده.»

و در ابتداي همين دعا مي فرمايد:

«خداوندا ما را از اصرار بر آنچه ناپسند تو است دور گردان.»

همچنين در دعاي سي و يكم مي فرمايند:

«خداوندا مرا از افتادن گاههاي گناهان دور ساز، همچنان كه خود را براي تو پست ساخته ام و چنانكه در انتقامم رنگ كرده اي مرا در پرده ستاريت خويش بپوشان و...

خداوندا من در اين مقام خود به سوي تو بازمي گردم. از گناهان كبيره و صغيره ام و از معصيت هاي پوشيده و آشكارم و از لغزش هاي ديرينه و تازه ام مانند بازگشتن توبه كننده اي كه خيال گناه در دلش نگذرد و فكر بازگشتن به خطا را در ضميرش نگذراند (توبه مي كنم)».

ب) بايد طوري عمل كرد كه مستوجب و مستحق مغفرت الهي قرار گيريم.

چنانكه حضرتش در دعاي سي و يكم اشاره مي كنند:

«و القني بمغفرتك كما لقيتك باقراري»

بارالها، با آمرزش و مغفرت خود با من برخورد كن همچنان كه من با اعتراف خود با تو برخورد كردم.

و در جريان دعاي پرشور سي و نهم مي گويند:

«خدايا بخشش چيزي را از تو مي خواهم كه بذل آن، چيزي از تو نمي كاهد و برداشتن باري را از دوش مي خواهم كه برداشتن آن، تو را گرانبار نمي سازد.»

و با همين معني در جايي ديگر از خداوند مي طلبد:

«خداوندا بر محمد و آل او رحمت فرست و دلم را از حسد پاك ساز تا بر احدي از آفريدگانت به علت چيزي از فضل و احسان تو حسد نبرم و تا آن كه نعمتي از نعمت هايت را در دين يا دنيا يا عافيت يا تقوي يا سوء رزق يا آسايش بر احدي از خلق تو نبينم مگر آنكه بهتر از آن به لطف تو و تنها از جانب تو - اي خداي يگانه بي شريك - براي خود آرزو كنم.» [1] .

بنابراين ملاحظه مي گردد كه حضرت سيد الساجدين (ع) حوائجي را طلب كرده و يا فرجام نيكي را خواسته است. در دعاي سي و پنجم و در مقام بيان رضاء به قضاي الهي، خود را تسليم محض اراده خداوندي مي داند و مي فرمايد:

«الحمد لله رضا بحكم الله شهدت أن الله قسم معايش عباده بالعدل و اخذ علي جميع خلقه بالفضل اللهم صل علي محمد و آله و لا تفتني بما اعطيتهم و لا تفتنهم بما منعتني فاحسد خلقك و اغمط حكمك» [2] .

و در اين فراز زيبا، بسيار دقيق و موشكافانه به چند اصل مهم اشاره فرموده كه عبارتند از:

الف) خداوند متعال معيشت هاي بندگانش را به آئين عدل قسمت كرده است و به هيچ كس ظلمي نشده است.

ب) در تقسيم معيشت ها، خداوند سبحان راه تفضل و احسان را پيش گرفته است و به همه بندگانش نيكي فرموده و روزي را به همه آنها عنايت نموده است.

ج) يكي از دلايل آشفتگي بعضي از مردم اين است كه تصور مي كنند عطاي نعمت ها تنها شامل ديگران گرديده و آنها از موهيت هاي الهي بي بهره اند، در صورتي كه چنين نيست.

د) يكي از دلايل غرور آن است كه به سبب دريافت بعضي از نعمت ها، و عدم در اختيار قرار گرفتن همان نعمت ها در يد تملك ديگران، متنعمان احساس كنند كه برترند و محرومان نيز بر عكس به حسادت روي آورند.


پاورقي

[1] صحيفه سجاديه / دعاي 22.

[2] صحيفه سجاديه / دعاي 35.