بازگشت

تعليم اخلاق


مشهورترين دعاي صحيفه امام سجاد (ع) در بين خاصه مردم، دعاي مكارم الاخلاق است. اين دعاي زيبا و دلنشين و بسيار عميق، مشحون و مالامال از حكيمانه ترين فرازهاي اخلاقي در زمينه هاي مختلف بويژه در ابعاد تزكيه و تهذيب و تعليم و تطهير خلق بوده و يادآور عبارت شريف «تخلقوا بأخلاق الله» است.

بديهي است دعاي مكارم الاخلاق از كنه وجود و سويداي دل عارفي برمي آيد كه خود متخلق ترين افراد به حسن خلق بوده و اعمال وي در گفته ها و دعاهايشان اثر مي گذارد.

در تاريخ آمده است كه يكي از پسر عموهاي امام سجاد (ع) مدت هاي مديدي پس از شهادت آن حضرت بر سر مزارش حاضر مي شد و به ناله و ندبه و گريه مي پرداخت. دليل آن همه تألم و زاري آن بود كه امام چهارم در زمان حيات، شبانه به صورت ناشناس جهت رفع مشكلات مالي پسر عمويش به او پول مي داد و براي حفظ آبرويش جريان را مكتوم و مستور مي داشت. اما پسر عموي امام كه از جريان مطلع نبود همواره در بين مردم اظهار مي داشت كه علي بن الحسين اهل صله رحم نيست. خداوند خيرش را از او دريغ كند، و بعدها كه متوجه قضاوت اشتباهش مي گردد فرياد ندامت و تضرع سر مي دهد و بر سر مزار امام چهارم اشك پشيماني مي ريزد.

تنوع رفتارهاي مثال زدني حضرت امام سجاد (ع) بسيار شگرف و آموزنده است. آن حضرت در جواب يكي از نابخردان هم روزگارش كه به ايشان ناسزا و فحش گفته بود و مورد هجوم غلامان امام قرار مي گيرد، ضمن ممانعت از تعرض اطرافيان، رو به وي كرده و مي فرمايد: «آنچه از ما بر تو پوشيده است خيلي بيش از آن است كه مي داني، اگر نيازي داري بگو تا برآورده كنم.» سپس عباي خود را به انضمام هزار درهم به او عطا مي فرمايند و آن مرد عرب را شرمنده خلق پسنديده و نيكوي خويش مي گرداند.

اوج كرامت اخلاقي حضرت زين العابدين را مي توان در برخورد ايشان با غلامي از غلامانش يافت؛ آنجا كه ميزبان مهماني بودند و غذاي گرم داخل سيني در دست غلام حضرت لغزيد و سيني و محتوياتش از بالاي پله ها بر سر فرزندي از فرزندان حضرت سجاد فرود آمد و طفل بر اثر اين ضربه جان به جان آفرين تسليم نمود و غلام در نهايت اضطراب و تشويش و دلهره منتظر عتابي دردناك و عقابي زجرآور از سوي اربابش بود كه با كمال حيرت و تعجب مي شنود كه حضرت زين العابدين با نهايت بزرگواري و در اوج قله انسانيت مي فرمايند:

«تو را در راه خدا آزاد كردم. برو، تو دراين حادثه عمدي نداشتي.»

مسلما شخصيتي با اين مراتب والاي انساني و مدارج روحاني مي تواند پديدآورنده ي اثري جاويد در قالب دعاي مكارم الاخلاق باشد و اين كمترين انتظاري است كه مي توان از چنين شخصيتي استثنائي و والامقام داشت.

نگاه امام زين العابدين (ع) به دنيا و نيازهاي دنيوي، دعاهايي كه در صحيفه مباركه به مسأله دنيا اشاره دارند كم نيستند. از آنجا كه دين اسلام ديني جامع است و همزمان به مسائل دنيوي و اخروي نظر دارد و اهميت مي دهد، طبعا نبايد آنقدر به يكي از اين دو مقوله چنان پرداخت كه موجب غفلت از ديگري شود. بنابراين دعاهايي نظير «در ياري خواستن از خدا براي اداي دين (دعاي سي ام)» «درخواست نيازمنديها از خداوند (دعاي سيزدهم)» «هنگام بيماري (دعاي پانزدهم)» و... نشان مي دهند كه آن حضرت به اين دنيا و مسائل دنيوي خيلي بيشتر از مردم عادي اهميت مي داده اند و در عين حال از عقبي و جهان آخرت نيز بسيار ياد مي كرده اند. از تعداد و كيفيت دعاهاي صحيفه چنان برمي آيد كه نگاه ويژه ي امام به دنيا و آخرت آن هم در اوج و با توجه عميق و با عظمت به پديده هاي الهي اعم از خاكي و افلاكي به مقام ربوبي و عرش اعلي نايل آمده اند و همچون پدران و اعقاب مصلح خود به مقامي رسيده اند كه اصل و منبع هر پديده را مي بينند و درك مي كنند و به درجه اي از توفيق الهي رسيده اند كه ديگر دنيا با آن همه عظمت ظاهري برايشان كوچك و تنگ مي آيد. و نگاه امام سجاد (ع) در صحيفه به مسائل مطرح شده در اثناء دعاها، نگاهي ويژه مي باشد كه چند خصوصيت بارز و تأمل برانگيز را خاطر نشان مي سازد. مهمترين شاخصه هاي اين نگاه ويژه را مي توان به قراري كه در پي خواهد آمد، يادآور شد.