بازگشت

لزوم انس با دعا و مناجات


يكي از احساسات پاك و اصيلي، كه ريشه در فطرت بشر دارد، توجه به دعا و ارتباط با عالم غيب، و مبدأ آفرينش، و قدرت لايزال الهي است. راز دل گفتن با معبود و معشوق حقيقي و اظهار نياز به درگاه بي نياز در همه حال، مطلوب و موافق با سرشت آدمي است. اما در هنگام اضطرار و نااميدي از وسايل متعارف و اسباب و قواي مادي، اين نياز آشكارتر مي شود و انسان بي اختيار، با جان و دل به سوي خالق و معبود خود روي مي آورد و از او ياري و مدد مي طلبد.

- دعا بهترين غذاي روح و نشاط بخش روان است و هيچ وسيله اي براي اقناع روح وسيع بشر از آن مؤثرتر نيست.

- دعا، راز دل گفتن مخلوق با خالق دانا و مهربان است.

- دعا، اظهار نياز به درگاه بي نياز و يا مدح و ثناي آن شايسته ي حقيقي مدح و ثنا است. انسان مي تواند در تمامي حالات و بخصوص در تنهاترين و غريبانه ترين حالات، از سر آگاهي به جنبه هاي گوناگون نياز خود، دست به درگاه او دراز كند و با اعتراف به پليدي گناهان خود و اظهار توبه، عذر تقصير به درگاه او آورد و اين حالتي است عرفاني، كه به صورت مناجات و ذكر قلبي و يا زباني در افراد آشكار مي شود.

- دعا، در نزد اهل معرفت يكي از ابواب كشف و شهود حقايق است.

- دعا، كسب قابليت براي تحصيل سهم بيشتر از فيض بي پايان پروردگار است. به عبارت ديگر؛ انسان به وسيله ي دعا ظرفيت و شايستگي بيشتري براي درك فيض خداوند پيدا مي كند.

- دعا، سلاح برنده ي مؤمن است. بخصوص در جايي كه ديگر سلاح ها به كار نيايند و براي ديگر حيل مجالي نباشد. لذا حضرت امام علي بن موسي الرضا (ع) از پيامبر اعظم (ص) نقل مي كنند كه فرمود:

«الدعاء سلاح المؤمن و عمود الدين و نور السموات و الارض» [1] .

دعا اسلحه مؤمن، و ستون دين و نور آسمان ها و زمين است.

در حديث ديگري از اميرمؤمنان علي (ع) مي خوانيم:

«الدعاء مفاتيح الجنان و مقاليد الفلاح و خير الدعاء ما صدر عن صدر نقي و قلب تقي» [2] .

دعا كليد پيروزي و مفتاح رستگاري است و بهترين دعا دعائي است كه از سينه پاك و قلب پرهيزگار برخيزد.

و در حديثي از امام صادق (ع) مي خوانيم:

«الدعاء انفذ من السنان» [3] .

دعا نافذتر از نوك نيزه است.

دعا كردن محبوب الهي و خواست خود او است.

«و قال ربكم ادعوني أستجب لكم» [4] .

پروردگار شما گفته است مرا بخوانيد تا (دعاي) شما را اجابت كنم.

از همه گذشته دعا يكنوع عبادت و خضوع و بندگي است. آن هم عبادتي كه تخلف كننده ي از آن مورد تهديد شديد قرار گرفته است.

«ان الذين يستكبرون عن عبادتي سيدخلون جهنم داخرين» [5] .

كساني كه از عبادت من استكبار مي ورزند به زودي با ذلت و خواري وارد دوزخ مي شوند.

و در آيه اي ديگر مي فرمايد:

«قل ما يعبؤا بكم ربي لولا دعاؤكم» [6] .

بگو پروردگار من براي شما ارجي قائل نيست اگر دعاي شما نباشد.

چنانچه پيغمبر گرامي اسلام (ص) فرموده است:

«الدعاء مخ العبادة و لا يهلك مع الدعاء احد» [7] .

دعا مغز و اصل عبادت است و هيچ كس با دعا هلاك نمي شود.

در روايتي از امام صادق (ع) آمده است:

«ان عند الله عزوجل منزلة لا تنال الا بمسألة و لو ان عبدا سد فاه و لم يسئل لم يعط شيئا فاسئل تعط انه ليس من باب يقرع الا يوشك ان يفتح لصاحبه» [8] .

نزد خدا مقامي است كه جز با دعا و تقاضا نمي توان به آن رسيد، و اگر بنده اي دهان خود را از دعا فروبندد و چيزي تقاضا نكند، چيزي به او داده نخواهد شد. پس از خدا بخواه تا به تو عطا شود. چرا كه هر دري را بكوبيد و اصرار كنيد سرانجام گشوده خواهد شد.

در بعضي از روايات دعا كردن حتي از تلاوت قرآن هم افضل شمرده شده است. چنانكه از پيامبر (ص) و امام باقر و امام صادق (عليهماالسلام) نقل شده كه فرمودند:

«الدعاء افضل من قرائة القرآن» [9] .

دعا به درگاه خداوند از قرائت قرآن افضل است.

كوتاه سخن اينكه دعا يكنوع خودآگاهي و بيداري دل و انديشه، و پيوند باطني با مبداء همه ي نيكي ها و خوبي هاست. لذا در سخنان حضرت علي (ع) مي خوانيم:

«لا يقبل عزوجل دعاء قلب لاه» [10] .

خداوند دعاي غافل دلان را مستجاب نمي كند.

و در حديث ديگري از امام صادق (ع) به همين مضمون مي خوانيم:

«ان الله عزوجل لا يستجيب دعاء بظهر قلب قاس» [11] .

خداوند متعال دعاي قلب قاسي را استجابت نمي فرمايند.

قلب و روح از طريق دعا پيوند نزديك با خدا پيدا مي كند و همانند قطره هايي كه به اقيانوس بي پايان مي پيوندند، با اتصال معنوي با آن مبداء بزرگ قدرت مي يابند.

حضرت امام خميني (ره)، آن پير روشن ضمير و آن عبد صالخ خدا، پيرامون اهميت دعا چنين فرموده اند:

«دعا فعاليت و نور مي آورد. ادعيه انسان را از ظلمت نجات مي دهد. وقتي انسان از ظلمت رها گردد، انساني مي شود كه براي خدا كار مي كند، براي خدا شمشير مي زند، براي خدا جنگ مي كند. قيامش براي خداست؛ نه اين كه ادعيه انسان را از كار بازخواهد داشت...

دعا نقش سازندگي دارد. آنهايي كه به خيال خودشان مردم را از دعا و ذكر پرهيز مي دهند تا مردم به دنيا بپردازند، نمي دانند كه همين دعا آدم را مي سازد. اقامه عدل را در دنيا همين انبيايي كردند كه اهل ذكر و فكر و دعا بودند. قيام ضد ستمگرها را همين ها كردند. همان حضرت حسين بن علي (ع) كه دعاي روز عرفه اش را مي بينيد. همين دعاها، همين توجهات به خدا انسان را به مبداء غيبي متوجه مي كند كه اگر انسان درست بخواند اين توجه به مبداء موجب مي شود كه انسان علاقه اش به خود كم شود و نه تنها مانع فعاليت نمي شود، بلكه فعاليت هم مي آورد. فعاليتي كه براي خودش نيست براي بندگان خداست و مي فهمد كه فعاليت براي بندگان خدا خدمت به خداست.» [12] .


پاورقي

[1] اصول كافي / ج 2 / ص 468 و بحارالانوار / ج 93 / ص 294.

[2] بحارالانوار / ج 93 / ص 341.

[3] بحارالانوار / ج 93 / ص 297.

[4] سوره مباركه غافر / آيه ي 60.

[5] همان.

[6] سوره مباركه فرقان / آيه 77.

[7] بحارالانوار / ج 93 / ص 300.

[8] تفسير نمونه / جلد 20 / صفحه 149.

[9] تفسير نمونه / جلد 20 / ص 149.

[10] بحارالانوار / ج 93 / ص 314.

[11] تفسير نمونه / جلد 20 / ص 149.

[12] مجله تربيت / ص 45.