بازگشت

طريق راوياني است كه روايت هر يك به عمير بن متوكل منتهي مي شود


3. طريق سوم

طريق راوياني است كه روايت [1] هر يك به عمير بن متوكل منتهي مي شود. در تمامي اين روايات، قضيّه مفصّلي كه براي متوكّل بن هارون در ملاقات با يحيي و امام صادق عليه السلام اتّفاق افتاده، درج شده است.

متوكّل بن هارون بلخي در راه بازگشت از حجّ با يحيي بن زيد ملاقات مي كند. وي نسخه اي از صحيفه را كه به كتابتِ پدرش زيد بن علي و به املاي امام سجّاد عليه السلام است، به متوكّل داده كه به نوادگان امام حسن عليه السلام برساند. او پس از شهادت يحيي خدمت امام صادق عليه السلام رسيده و نسخه دريافت شده از يحيي را با نسخه اي كه نزد امام صادق عليه السلام و به كتابت امام باقر عليه السلام است، مقابله كرده و هيچ اختلافي در آن نمي يابد. سپس در حضور امام صادق عليه السلام، امانتِ دريافتي از يحيي را به فرزندان امام حسن عليه السلام تحويل داده، امام از آنان مي خواهد، صحيفه را از شهر مدينه خارج نكنند، چرا كه بيمِ از بين رفتن آن را دارند. [2] متوكّل صحيفه را براي فرزندش عمير و وي براي عدّه اي از راويان حديث و صحيفه، بيان مي كند.

در حال حاضر ما شش نفر از آنان را مي شناسيم و به روايتِ آنان، صحيفه رابيان مي كنيم. اين افراد عبارتند از:

1 - احمد المطهر كه براي فرزندش محمد بن احمد روايت كرده و روايت او، «ابن مطهر» نام دارد.

2 - علي بن النعمان الاعلم كه روايت او به «ابن اعلم» شهرت يافته است.

3 - محمد بن صالح كه براي احمد بن عبدالله و او براي علي بن مالك روايت كرده، روايت آنان به «ابن مالك» مشهور شده است.

4 - عبيدالله بن فضل. اين روايت را، «ابن فضل» نام مي گذاريم.

5 - علي بن حماد بن علاء. روايت او را «ابن حماد» مي ناميم.

6 - حسين بن اشكيب. روايت وي، به «ابن اشكيب» مشهور است.


پاورقي

[1] منظور از روايت در اينجا آن است كه بعد از عمير بن متوكّل شش نفر و يا بيشتر به طور جداگانه صحيفه را نقل مي كنند.

[2] برداشتي گذرا از سند صحيفه مشهوره.

در روايت ابن اعلم اضافاتي وجود دارد. از آن جمله: امام براي متوكّل بن هارون صحيفه را املا فرموده كه داراي هفتاد و پنج دعا بوده ولي يازده دعا، نزد او مفقود مي شود و شصت و چهار دعاي ديگر باقي مي ماند.