بازگشت

بهداشت وحداني


وابستگي مؤلفه هاي بهداشتي به يكديگر تهيه يك فهرست دقيق از عوامل بهداشتي كه همگان با آن موافق باشند را مشكل مي سازد. آيا مؤلفه هاي جسماني، رواني و جسماني، رواني و اجتماعي، احساسي و اجتماعي را در نظر گيريم و يا مؤلفه روحاني را هم بدان بيفزائيم؟

بسياري از متخصصان بهداشتي تهيه چنين فهرستي راتوصيه نمي كنند بلكه بر اين باورند كه بايد بهداشت را به صورت كل نگريست و به بسط نگرش وحداني در سلامت توجه دارند تا مجموعه اي از مؤلفه هاي جدا از هم. بنابراين ديدگاه، فرآيند مشخص سازي ابعاد بهداشت موجب مي شود تا فرد بصيرت كلي خود را از دست دهد و مفهومي ناروا را از سلامت عرضه كند. در عين حال، اين خطر وجود دارد كه تقسيم بندي به مؤلفه هاي گوناگون كليت بهداشت از بين برود و وحدت ابعاد مختلف را در يك وجود بهداشتي مشخص نسازد. مثلا كودك به تغذيه خوب و مناسب، به محبت و احترام، به محرك هاي ذهني و فكري، به دوستان خوب و همزبان و به اعتقادات پاك و استوار نياز دارد. هدف يك كليت تام است كه نيازهاي كودك را تأمين كند و از او به كودك سالم تعبير شود. نيازها مشخص اند و به مطالعه و تحليل نياز دارند. از اين كليت كه اجزاء آن با هم تعامل مي كنند به بهداشت كل نگر يا بهداشت وحداني تعبير مي شود. در عين حال، بايد توجه داشت كه دو جنبه ذهني و عيني در بهداشت مشخص مي گردد. جنبه ذهني به احساس بهزيستي و بهبودي و جنبه عيني به توانائي كنشي مربوط مي شوند و هر دو با هم پويائي بهداشت را نتيجه مي دهد و شيوه اي فرآيندي را فراهم مي آورد.