بازگشت

صحيفه ثانيه سجاديه، تدوين صاحب الوسائل


شيخ محمّد بن حسن حُرّ عامِلي متوفّي در سنه 1104

شيخ عالم فقيه متتبّع و محقّق و سيّاح: ميرزا عبدالله اصفهاني أفَنْدي در مقدّمه «صحيفه ثالثه» خود مي گويد: شيخنا العالم الفاضل الجليل و الكامل المحدّث النّبيل الشّيخ محمّد بن الحسن الحُرّ العاملي المعاصر كه محفوف مي باشد به صنوف مراحم ربّ مَلِك غافر، نهايت سعي و آنچه را كه در وسع و توانش بود، بذل نمود تا آنچه را كه از اصل مجموعه اي كه از نسخه صحيفه كامله سجّاديّه متداوله از أدعيه آنحضرت خارج گرديده است جمع آوري نمايد، و همچنين صحيفه جديده مشتمله بر سائر أدعيه مروّيه از او را كه در مطاوي كتب أدعيه و اعمال مشهوره متداوله ميان متأخّرين اصحاب را كه بدانها برخورد كرده است، و از جمله آن أدعيه در آن مجموعه ها همان أدعيه معروفه مذكوره در ملحقات صحيفه كامله مشهوره سجّاديّه است گردآوري و تنظيم نمايد. و آن را به «صحيفه ثانيه» نامگذاري نمود كه امروزه در زمان و عصر ما صحيفه اي عليحده و مستقل گرديده، و ميان مردم مانند خواهرش و نظيرش بالأخصّ در بلاد خراسان و اطراف خراسان شايع شده است.

شيخ حرّ رضي الله عنه مي پنداشت كه: از وي بدين عمل احدي از علماء سبقت نگرفته است، بلكه معتقد بود كه: هيچ يك از سائر أدعيه آن حضرت حتّي دعاهائي كه از صحيفه كامله سجّاديّه مشهوره ساقط شده نيست مگر آنكه آن را در اين صحيفه شريفه جديده وارد ساخته است.

امّا حقيقت امر چنان نبود كه وي مي پنداشت. زيرا اوّلاً در اين امر بعضي از علمائنا المتأخّرين بر وي پيشي گرفته اند همان طور كه ترجمه شان را در كتاب رجال ما: «رياض العلماء» مي يابي! برو و ملاحظه نما!

و امّا ثانياً ما أدعيه بسياري را از جمله أدعيه آنحضرت ـ سلام الله عليه ـ در اماكن متفرّقه و مواطن متبدّده يافتيم كه آنها نه در صحيفه اوّل كه مشهور و متداول است مي باشند، و نه در صحيفه ثانيه معروفه اي كه اين شيخ معاصر رحمه الله آن را جمع كرده است يافت مي گردند.

و نظير اين پندار و گمان، گمان و پنداري است كه وي أيضاً در كتاب دگرش مسمّي به: «جَوَاهِر السّنّيّة فِي جَمع الأحاديث القُدسيّة» كه اُخت القرآن است نموده است. به علّت آنكه او معتقد گرديده است كه: به جميع احاديث قدسيّه احاطه پيدا كرده است و كسي در اين امر نيز بر او تقدّم نداشته است. وليكن هر دو نوع اين پندار و اعتقادها مجرّد وَهْم و خيال مي باشد. چرا كه بعضي از اصحاب پيش از وي به مانند تأليف او تأليف كرده اند و از احاديث او، بيشتر آورده اند و معذلك نه آن و نه اين شيخ معاصر به جميع آنچه وارد شده است احاطه پيدا ننموده اند كَمَا لاَيَخْفَي عَلَي مَنْ تَتَبّعَ وَ تَأمّلَ وَ أعَادَ وَ أنْعَمَ النّظَرَ وَ أجَادَ. [1] .

و علّامه شيخ آقا بزرگ طهراني قدس سره پس از معرّفي اين صحيفه مي فرمايد: بعضي از افاضل معاصرين براي من نقل كردند كه: اواطّلاع يافته است بر «صحيفه ثانيه سجّاديّه» كه اثر جمع آوري شيخ محمّد بن علي حرفوشي معاصر شيخ حرّ و متوفّي پيش از وي به بيشتر از چهل سال بوده است.

و عليهذا بايد صحيفه شيخ حرّ را ثالثه، و مابعدش را رابعه دانست و هكذا. [2] و شايد مراد صاحب رياض در «صحيفه ثالثه» آنجا كه گفتار شيخ حرّ را در عدم سبقت احدي به تدوين صحيفه بر او ردّ مي كند، همين صحيفه حرفوشي بوده باشد.

محدّث جزائري در اوّل شرح ملحقات صحيفه گويد: شيخ حرّ چون از أدعيه امام سجّاد عليه السلام جمع كرد مقداري را كه به قدر خود صحيفه شد، آن را «اُخت الصّحيفة» نام نهاد، همچنانكه چون جمع نمود احاديث قدسيّه را آن را «أخ القرآن» نام گذارد ـ.انتهي

شيخ حرّ «صحيفه ثانيه» خود را از اصول معتمده نزد خود كه در هامش نسخه ذكر كرده است گردآوري نموده است و زمان خاتمه اش سنه 1053 در ماه رمضان بوده است... [3] .


پاورقي

[1] الصّحيفة الثالثة السجّاديّة. از «منشورات مكتبة الثقلين القرآن و العترة» ص 5 تا ص 8.

[2] و بنا بر نسخه خطّي صحيفه حقير كه به ملحقات ملّا محمّد تقي زيابادي مزيّن است و طبعاً صحيفه ثانيه مي باشد بايد صحيفه شيخ حرفوشي را ثالثه، و صحيفه شيخ حرّ عاملي را رابعه گرفت و هكذا.

[3] «الذّريعة الي تصانيف الشّيعة» ج 15 ص 19 و ص 20 تحت شماره (96). مرحوم صاحب «ذريعة» در پايان ترجمه گويد: صحيفه شيخ حرّ در ايران طبع شد، و نسخه اصل با حواشي آن در خزانه ميرحامد حسين در هند مي باشد. اين صحيفه در بمبئي در سنه 1311 با اسقاط حواشي در طبع، به طبع رسيد.