بازگشت

جمع بندي و نتيجه گيري


در تعاليم و تربيت امروزي مفاهيمي هم چون هدف هاي پرورشي در «حوزه عاطفي» [1] مورد توجه قرار مي گيرد كه شامل هدف هايي مانند ايجاد تغييرات در علايق، نگرش ها و ارزش ها و نيز رشد ارج شناسي و سازگاري را نشان مي دهد (7، ص: 20). اما اين حوزه دقيقا با مفهوم «پرورش دل» در تربيت عرفاني تطابق ندارد. چرا كه از نگاه عرفاني اين حوزه عمدتا به عنوان زمينه و آيينه كسب «معرفت ربوبي» نگريسته مي شود، در حالي كه اهداف حوزه عاطفي دقيقا مبتني بر معناي عرفاني آن نيست.

از منظر تربيت عرفاني، هدف آرماني تربيت آن است كه آدمي ضمن رها شدن از تمامي قيد و بندهاي ظاهري و دروني به سطوح بالاتر معرفت و قرب الاهي نزديك شود. اين همان آرماني است كه هدف غايي تربيت اسلامي قلمداد مي شود (6، صص: 59 - 58). از اين منظر بايد گفت كه آرمان هاي تربيتي اسلام، اساس «عرفاني» است و ساير ابعاد تربيت آدمي نيز بايستي در پرتو اين آرمان نگريسته شود.

اگر چه به نظر مي رسد كه هدايت همه افراد در مسير تربيت عرفاني در مفهوم ناب و همه جانبه آن تا حدودي دشوار است، درك حالت عرفاني زمينه اي همگاني دارد و مهم آن است كه اين «زمينه» در مراكز تربيتي فراهم گردد. توجه به «زمينه» ياد شده مستلزم آن است كه آموزش هاي ديني در مدارس به گونه اي باشد كه دانش آموزان را به سوي كشف حقيقت و وصول به قرب الاهي به عنوان كمال انسان از ديدگاه اسلام هدايت نمايند (11، ص:).

در حوزه تعليم و تربيت نيز برخي از صاحب نظران زمينه ياد شده را مورد توجه قرار داده اند. براي مثال پستالوزي «محبت» را تنها بنياد تربيت تلقي مي كند. از نظر وي حقيقت انسان تنها در پيوند عشق و خدا تجلي و هويدا مي گردد و بي عشق انسان بي خداست و اگر

عشق و خدا نباشد، از انسان چيزي نمي ماند (10، ص: 87). اما بايد اذعان نمود كه «تربيت دل» و پرورش عرفاني حوزه اي فراموش شده در ديدگاه هاي تربيتي امروز است. به گونه اي كه حتي اين موضوع در آراي تربيتي انديشمندان مسلمان نيز به ندرت مورد توجه قرار گرفته است (10، صص: 81 - 88).

به هر حال در نظريه تربيت اسلامي حوزه «دل» و تربيت «عرفاني» جايگاهي بس رفيع دارد و لازم است. در تعليم و تربيت اسلامي در سطح محتوا، روش، تربيت معلم و ساير عناصر تعليم و تربيت، اقدامات و تمهيداتي صورت پذيرد تا دست كم شرايط و فضاي تربيت عرفاني در مراكز آموزش فراهم گردد. تأكيد بر اين موضوع از اين نظر مهم است كه متأسفانه در مدارس امروزي به اين مقوله اهميتي داده نمي شود و نوعي بي توجهي به «تربيت دل» به دليل حاكميت جهت گيري هاي آموزشي و درسي محض بر محافل آموزشگاهي جامعه اسلامي سايه افكنده است.

به علاوه، تكيه بر تربيت عرفاني همان گونه كه در متن مقاله و از اظهارات امام سجاد (ع) در صحيفه برمي آيد، «سايكولوژيك كردن» [2] و يا «سكولاريزه» [3] شدن نيست. بلكه تربيت و تجربه هاي عرفاني اگر چه دروني و فردي است، اما نتايجي عيني، اخلاقي و اجتماعي فراواني دارد و با استفاده از آن بايستي زمينه تحقق مدينه فاضله الاهي و عرفاني اسلام آماده شود.

اوج كوشش هاي تربيتي در نگرش عرفاني بايد بر «سازندگي معنوي» و پرورش گرايش هاي معنوي و الاهي انسان استوار گردد. اين نوع سازندگي در تربيت عرفاني بدون ترديد با تكيه بر دل عميق و سريع حاصل مي شود. امري كه به نظر مي رسد در تعليم و تربيت امروزي فراموش شده است به گونه اي كه به تعبير برخي از صاحب نظران، تعليم و تربيت امروزي خود به سدي در راه تكامل و مانعي براي رشد و تعالي معنوي انسان تبديل شده است (10).

رويكرد اساسي تربيت از منظر صحيفه، خدايي شدن، با خدا بودن و رو به سوي او داشتن است، رويكردي كه بر «عشق» و «دل» متكي و مبتني بر پرورش و تقويت «احساس حضور الاهي» و بر اساس «هدايت الهي» است.

خلاصه اين كه در نظريه «تربيت عرفاني امام سجاد (ع)» بايستي پيوندي اساسي بين «تربيت» و «هدايت الاهي»، پرورش روحيه و احساس حضور الهي، شكر و سپاسگزاري، از نعمات خداوند، توبه و اعتذار و ساير جنبه هاي تربيت عرفاني در سطح آرمان ها، اهداف كلي، اصول، محتوا و روش هاي تربيتي مورد توجه قرار گيرند.

از اين منظر لازم است كه برنامه هاي آموزشي، به ويژه آموزه هاي ديني مدارس بر اساس مؤلفه ها و تعاليم تربيت عرفاني امام سجاد (ع) و با توجه به مباني، اصول و روش هاي تعليم و

تربيت اسلامي مورد بازنگري قرار گيرند تا اين كه بتوان در سطح افكار، نگرش ها و رفتارهاي دانش آموزان تغييراتي را كه معطوف به تربيت و پرورش عرفاني مورد نظر صحيفه سجاديه است، ايجاد نمود. بديهي است كه مقاله حاضر تنها ديباچه و ورودي مقدماتي بر اين بحث است و بايستي با فعاليت هاي گسترده و تحقيقي اين نظريه بسط، تعميق و كاربردهاي عملي بيشتري يابد.


پاورقي

[1] affective domain.

[2] psychologicalization.

[3] secularization.