بازگشت

ايمان به عدل


عدل يكي از اصول دين مبين اسلام است [1] كه امام سجاد (ع) در موارد چندي ضمن نيايش هاي خود آن را بيان نموده و با زبان دعا تلاش مي كند تا راه را براي درك صحيح اين موضوع بر روي انسان آرماني هموار سازد. حضرت در همه جا تأكيد مي كند كه همه چيز به دست خدا و به اراده ي او است، در عين حال مي فرمايد: «و من دانسته ام كه در حكم و فرمانت ستمي و در انتقام و به كيفر رساندنت شتابي نيست، و جز اين نيست كه كسي شتاب مي كند كه از فوت وقت بترسد و ضعيف و ناتوان نيازمند ستم است، و تو اي خداي من برتري از اين كه ستم يا شتاب كني، برتري بزرگ (و بي پايان)» (دعاي 15/48).

امام (ع) دليل عدالت خداوند را نيز ذكر و استدلال مي كند كه چون خدا ضعيف نيست نيازي به ظلم و بي عدالتي ندارد. هم چنين به كار بردن عبارت «يا اعدل العادلين» (دعاي 54/45). يعني: اي دادگرترين دادگران و نيز جمله «و عقوبتك عدل» (12، ص: 295). يعني: مجازات كردن تو از روي عدالت است و يا عبارت «و لا اخشي الا عدله» همگي بر عدالت پروردگار دلالت مي كنند.


پاورقي

[1] مرحوم كاشف الغطاء در مورد اين كه چرا با آن كه عدل يكي از صفات خدا است و جا دارد در اصل اول يعني توحيد مندرج شود و مورد بحث قرار گيرد ولي در مذهب شيعه به عنوان يك اصل مستقل به آن توجه مي شود، مي فرمايد علت آن اين است كه به اشاعره از اهل سنت معتقد به عدم درك حسن و قبح توسط عقل هستند و مي گويند اگر خدا مؤمنان را به دوزخ برد و كافران را به بهشت، كار ناپسند و قبيحي صورت نگرفته است و شيعه مي خواهد با اين اصل بگويد كه عدالت خدا مانع از وقوع چنين امري است (9، صص: 200 - 201).