بازگشت

لذت آفريني زبان دعا


يكي از دلپذيرترين ويژگي زبان دعا لذت آفريني و بهجت زايي آن را نهاد داعي است. اين ويژگي نيز از خصيصه ي ذاتي زبان دعاست. لذا اگر داعي اين لذت و بهجت در حين دعا احساس و شهود نكند، دليل بر فقدان زبان دعا و مجازي بودن دعاي او است.

فطرت انسان به دنبال لذات معنوي و متعالي است و جميع لذات، حتي مادي، در حقيقت نوعي شهود، درك و احساس است كه از طريق دل، عقل يا حواس به دست مي آيند، و وراي اين شهود، درك و حس، لذت واقعيت و معنا ندارد.

با عنايت به تحليلي كه از حقيقت دعا و زبان آن گذشت، بر اهل دقت پوشيده نيست كه داعي در حال دعا در جذب و انجذاب و دريافت اشراقات غني مطلق و انعكاس وجه حق متعال در آينه ي فقر وجودي خود است. آن چه اين اشراقات و انعكاس ها را سبب مي شود زبان دعا و وجه بياني وجودي فقر داعي است و انعكاس و اشراق بالاتر از احساس و ادراك است كه خود عين لذت و دلپذيري است.

از همين رو زبان دعا ذاتا مطلوب جان آدمي بوده و در نظر اهل دقت، استجابت و اجابت فرع آن است. به بيان ديگر استجابت و اجابت در دعا طريقيت و پديد آمدن زبان دعا و خود دعا موضوعيت دارد، يعني اجابت و استجابت در واقع راهي براي پديد آمدن زبان دعا و نيل به خود دعا است، اما افسوس كه اكثر داعيان چون با زبان سر به دعا مي نشينند و فاقد زبان دعا هستند استجابت و اجابت را مقصد و دعا را طريق تلقي نموده و از لذت دعا و لذت آفريني زبان دعا محرومند.

از اين حقيقت مهم تر اين كه دعا در نهاد داعي براي مدعو باري تعالي نيز محبوب و لذت بخش است و همين راز جذب و انجذاب داعي و مدعو است، لذت خداوند از دعاي ائمه هدي (ع) يكي از رازهاي كثرت دعا و تضرع آن پاكان (ع) بوده و بسا آنان نظر به لذت دعا براي خود نيز نداشتند و در دعاي خود لذت را براي خدا مي جستند.

امام صادق (ع) مي فرمايد: «ان المؤمن ليدعو الله عزوجل في حاجته، فيقول الله عزوجل أخروا اجابته شوقا الي صوته و دعائه... چه بسا مؤمن، خداوند را براي حاجت خود مي خواند و خدا دستور مي دهد در اجابت او تأخير كنيد چون به صدا و دعاي او اشتياق دارم...» (16، ج: 4، ص 246).

سيد الساجدين (ع) در مناجات خود مي فرمايد: «الهي من ذا الذي ذاق حلاوه ي محبتك فرام منك بدلا؟ و من ذا الذي أنس بقربك قابتغي عنك حولا... اي معبود من كيست كه

شيريني محبت تو را چشيده باشد و آن گاه چيز يا كس ديگري را به جاي تو مقصد و مقصود خودش بسازد و كيست كه به قرب تو مأنوس گشته باشد و آن گاه از تو چشم پوشيده و در مقام طلب و جستجوي چيز ديگري برآيد؟ (19، ج 148، 91). «فأنت لا غيرك مرادي و لك لا لسواك سهري و سهادي...» (پيشين).

بايد يادآور شد كه لذت آفريني زبان دعا غير از لذت آفريني اجابت دعا توسط خداوند است «اللهم... و أذقني حلاوه ي المغفره ي...» (دعاي 16، ص: 87).