بازگشت

آفاق تعبير در دعاها و ذكرها


مخاطب دعاها و ذكرهاي معصومان (ع) بر خلاف روايات آنان كه مردمند، خداوند است. آنان از ژرفاي عقلشان با معبود خود سخن مي گفتند، لذا الفاظ و اساليب بيان به تبع معاني در عالي ترين اندازه ي ادبي ادا مي شود.

از آن جا كه زبان دعاها و ذكرها زباني عاشقانه و در افق وصال و سراپرده ي حضور جانان ادا شده است قوالب عرفي ملكي، آن مفاهيم قدسي را برنمي تابد به همين دليل زبان مجاز بازمي شود، چنان كه در ادبيات عارفانه عربي و فارسي نيز داستان تجربه هاي شهودي عارفان بنامي چون حافظ، ابن فارض، ابن عربي، مولوي، الهي قمشه اي، حسن زاده ي آملي و امام خميني در قالب هايي از شعر و فراتر از تسامح عرفي ادا شده است، در چنين حالتي به موازات اهتراز روح و ابتهاج باطن، الفاظ و عبارات و اقوال كه سفير و مفسر احوالند زيبا و ملكوتي مي شوند و با شكوه و بلاغتي هر چه تمام تر ادا در اين ساحت «تنها سخن از عبارت پردازي و سجع و قافيه سازي نيست، بلكه سخن در فصاحت و بلاغت تعبير است، بلكه كلام در بيان حقايق دار هستي با بهترين تعبيرات عربي مبين و درج در معني در زيباترين و رساترين درج صدف عبارت كه نوابغ دهر و افراد يك فن در فنون علوم در فهم آن ها دست تضرع و ابتهال به سوي ملكوت عالم دراز مي كنند، مي باشد (7، ص: 16).

با دقت نظر در ذكرها و دعاهاي معصومان (ع) به دست مي آيد كه آثار ياد شده در افق هاي گوناگون تعبير شده است. تفاوت تعابير در دعاها دست كم حاصل دو امر مي تواند باشد:

1- بر اساس كريمه ي «ايأ ما تدعوا فله ألاسماء الحسني» (اسراء / 110) معصومان (ع) به اقتضاي هر اسمي از اسماي حسناي الهي دعايي انشا مي فرمودند و با خداوند به راز و نياز مي پرداختند، زيرا در مقام خطاب، هر اسمي از اسماي جمال و جلال طوري از سخن را چه از نظر محتوي و چه از حيث سبك و سياق اقتضا مي نمود.

2- دعاها و ذكرها چه زبان حال معصومان (ع) در منازل سلوك الي الله باشد و چه در مقام تعليم به شيعيان با توجه به مراتب و منازل سلوك و احوال سالك انشا گرديده و بنابراين هر منزلي از منازل معرفت و هر حال و مقامي دعا و ذكري را اقتضا مي نمود كه با ذكرهاي ديگر احوال و منازل تفاوت داشت.

آفاق تعبير را مي توان به دو حوزه ي «ابتهاج و ابتهال» تقسيم نمود. برخي از دعاها در افق وصال و بار يافتن به سراپرده حضور جانان ادا و تعبير گرديده كه در اين موقعيت معصوم (ع) با روحي مبتهج به راز و نياز با خداوند مي نشيند و برخي ديگر از اين آثار در افق فراق و هجران تعبير گرديده است در اين موقعيت معصوم (ع) به حال ابتهال به مناجات با حضرت دوست مي پردازد.

برجسته ترين مثال براي آفاق گوناگون تعبير مناجات خمسه ي عشر و دعاهاي صحيفه ي سجاديه است. كه هر كدام بيانگر منزلي از منازل سلوك است.