بازگشت

بهره هاي قرآني


امام سجّاد عليه السلام در تمامي نيايش هاي خود از زلال قرآن كريم بهره هاي فراوان گرفته اند. قرآن را به معناي واقعي به عنوان كتابي از طرف خداوند براي هدايت تمام جوامع بشري پذيرفته و بر اين امر اقرار كرده، مي فرمايد:

«قَبِلْتُ كِتَابَكَ». [1] .

همان قرآني كه نور است:

«اللَّهُمَّ إِنَّكَ أَعَنْتَنِي عَلَي خَتْمِ كِتَابِكَ الَّذِي أَنْزَلْتَهُ نُورًا». [2] .

امام اذعان دارد كه نور قرآن آنچنان وسيع است كه انسان هاي پيرو را از گمراهي و ناداني نجات مي دهد:

«وَ جَعَلْتَهُ نُورًا نَهْتَدِي مِنْ ظُلَمِ الضَّلَالَةِ وَ الْجَهَالَةِ بِاتِّبَاعِهِ». [3] .

و آنچنان فروزان كه خاموش شدني نيست:

«وَ نُورَ هُدًي لَا يَطْفَأُ عَنِ الشَّاهِدِينَ بُرْهَانُهُ». [4] .

و قرآن گواه بر تمامي كتاب هاي آسماني ديگر:

«وَ جَعَلْتَهُ مُهَيْمِنًا عَلَي كُلِّ كِتَابٍ أَنْزَلْتَهُ». [5] .

همان كه از تمامي سخنان و حكايت ها برتري دارد:

«وَ فَضَّلْتَهُ عَلَي كُلِّ حَدِيثٍ قَصَصْتَهُ». [6] .

اين كتاب وحي، از طرف خداوند بر وجود پيامبر اكرم بوده:

«وَ وَحْيًا أَنْزَلْتَهُ عَلَي نَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ تَنْزِيلًا». [7] .

و قرآن كريم شِفا براي انسان هاي فهيمي است كه به هدايت آن گوش فرادهند:

«وَ شِفَاءً لِمَنْ أَنْصَتَ بِفَهَمِ التَّصْدِيقِ إِلَي اسْتَِماعِهِ». [8] .

امام سجّاد عليه السلام از خداوند مي خواهد در برابر چنين كلام عظيمي توفيق يابد كه حق آن را رعايت كرده، تسليم اوامر آن گردد:

«فَاجْعَلْنَا مِمَّنْ يَرْعَاهُ حَقَّ رِعَايَتِهِ، وَ يَدِينُ لَكَ بِاعْتِقَادِ التَّسْلِيمِ لِمُحْكَمِ آيَاتِهِ». [9] .

امام عليه السلام در ادعيه خود عملاً به اينكه قرآن از جانب خداوند است اقرار مي نمايد:

«وَ اجْعَلْنَا مِمَّنْ يَعْتَرِفُ بِأَنَّهُ مِنْ عِنْدِكَ حَتَّي لَا يُعَارِضَنَا الشَّكُّ فِي تَصْدِيقِهِ، وَ لَا يَخْتَلِجَنَا الزَّيْغُ عَنْ قَصْدِ طَرِيقِهِ». [10] .

و در تمامي بند بند و جمله به جمله دعاهاي خود از قرآن كريم سخن گفته و به آن پرداخته است. پرداختن به قرآن در كلام امام سجّاد عليه السلام به اشكال زير است:


پاورقي

[1] «كتابت را پذيرفتم». (دعاي 52، بند 6).

[2] «خداوندا به درستي كه تو مرا بر ختم كتابت ياري فرمودي، همان (كتابي) كه آن را به عنوان نور نازل كردي». (دعاي 42، بند 1).

[3] «و آن را نوري قرار دادي كه ما با پيروي از آن، از تاريكي هاي گمراهي و ناداني ره يابيم». (دعاي 42، بند 3).

[4] «و نور هدايتي كه برهانش از (ديد) شاهدان، خاموش نمي شود». (دعاي 42، بند 3).

[5] «و آن را بر هر كتابي كه نازل كرده اي، گواه قرار دادي». (دعاي 42، بند 1).

[6] «و آن را بر هر سخني كه حكايت كرده اي، برتري دادي». (دعاي 42، بند 1).

[7] «و وحيي كه بر پيامبرت محمّد -كه درودهاي تو بر او و خاندانش باد- به تدريج نازل فرمودي». (دعاي 42، بند 2).

[8] «و شفا براي كسي كه با فهم و تصديق به آن گوش فرا داد». (دعاي 42، بند 3).

[9] «پس ما را از كساني قرار ده كه آن را آنچنان كه بايد رعايت مي كنند و با اعتقاد و تسليم در برابر آيات أؤ محكم آن، دينداري مي كنند». (دعاي 42، بند 4).

[10] «و ما را از كساني قرار ده كه اعتراف مي كنند به اينكه؛ قرآن از جانب توست. تا شكّي جلودار تصديق ما نشود و انحرافي ما را از راه راستش جدا نسازد». (دعاي 42، بند 6).