بازگشت

هم وزني كلمات و تضاد معنا


گاهي كلمه ها با يكديگر هم وزن هستند، ولي بين معاني آن ها با يكديگر، تضادّ وجود دارد. به عبارت بهتر از نظر وزن يكسانند، ولي مفهوم و مصداق متفاوت دارند.

مثال اول: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الْأَوَّلِ بِلَا أَوَّلٍ كَانَ قَبْلَهُ، وَ الْآخِرِ بِلَا آخِرٍ يَكُونُ بَعْدَهُ». [1] .

در اين دو عبارت «الْأَوَّلِ» با «الْآخِرِ» هم وزن بوده ولي معنايي متضادّ دارند و همين ارتباط بين «بِلَا أَوَّلٍ» با «بِلَا آخِرٍ» و «كَانَ» با «يَكُونُ» و نيز «قَبْلَهُ» با «بَعْدَهُ» وجود دارد.

مثال دوم: «لَا يَنْقُصُ مَنْ زَادَهُ نَاقِصٌ، وَ لَا يَزِيدُ مَنْ نَقَصَ مِنْهُمْ زَائِدٌ». [2] .

در اين دو جمله نيز هر چند كلمه هاي «لَا يَنْقُصُ» با «لَا يَزِيدُ» و «مَنْ زَادَ» با «مَنْ نَقَصَ» و همچنين كلمه «نَاقِصٌ» با «زَائِدٌ» هم وزن هستند، ليكن از نظر معنايي در تضادّ با يكديگرند.


پاورقي

[1] «سپاس خداي را، اوّلي كه پيش از او اوّلي نبوده و آخِري كه پس از او آخري نباشد» (دعاي اول، بند 1).

[2] «از كسي كه (خدا) به او فراواني داده، كاهنده اي نمي كاهد و از كساني كه كاسته، افزاينده اي نمي افزايد». (دعاي اول، بند 5).