بازگشت

در رضا و خشنودي به آنچه داشت هنگامي كه به دنياداران و ثروتمندان نگاه مي كرد


عنوان دعا چنين است:

و كان من دعائه عليه السلام في الرضا اذا نظر الي اصحاب الدنيا، از دعاهاي امام (ع) در رضا و خشنودي (به آنچه داشت) هنگامي كه به دنياداران (ثروتمندان) نگاه مي كرد.

محتواي دعا

امام (ع) در ابتداي دعا در مورد خشنودي از خدا و تقسيم معيشت ميان انسانها مي فرمايد:

الحمد لله رضي بحكم الله، شهدت ان الله قسم معايش عباده بالعدل و اخذ علي جميع خلقه بالفضل، ستايش خداي را كه به حكم (قضا و قدرش) راضي و خشنودم و گواهي مي دهم كه خداوند نصيب و رزق خلق را از هر جهت به عدل تقسيم فرموده و (به جود و كرم ذاتي) بر همه ي خلق خود به فضل و احسان رفتار نموده.

راضي بودن به مشيت و خواست خدا، به انسان آرامش روحي و رواني مي دهد، و زمينه را براي رشد و كمال و تلاش و كوشش او فراهم مي كند. زيرا اگر انسان به تقسيم عادلانه خداوند راضي باشد، در روابط انساني دچار بيماري حسد نمي شود. و به جاي حسادت، تلاش مي كند تا به مواهب و بخششهاي الهي دست پيدا كند. چنين انساني مي داند و يقين دارد كه همه ي هستي متعلق به خداست و خزائن الهي تمام شدني نيست، و همانطور كه به ديگري موهبتي را بخشيده



[ صفحه 154]



و يا كسي به ظاهر داراي امكانات مادي و دنيوي بيشتري است به او هم مي تواند عطا كند. لذا به جاي حسادت به دعا و تلاش براي كسب نعمتهاي خداوند مي پردازد.

خداوند در سوره زخرف آيه 32 در اين باره مي فرمايد:... نحن قسمنا بينهم معيشتهم في الحيوه الدنيا.... ما معيشت ايشان را در زندگاني دنيا ميانشان تقسيم كرده ايم.

امام (ع) در قالب دعا به ما مي آموزد كه با تفاوتهاي مختلف ميان انسانها به ويژه در تفاوتهاي موجود از نظر زندگي مادي و دنيوي چگونه برخورد كنيم. و در اين باره اينگونه از خداوند درخواست مي كند:

1- و لا تفتني بما اعطيتهم، خدايا مرا به آنچه به ايشان (ثروتمندان) داده اي مفتون و پريشان مكن (كه گرفتار حسد... شوم).

2- و لا تفتنهم بما منعتني، و آنان را بر اثر آنچه (دارايي) كه از من بازداشته اي گرفتار مكن (كه دچار غرور و تكبر به واسطه ي داشتن مال و ثروت شوند).

امام سجاد (ع) براي هر دو طرف دعا مي كند، براي فقير كه نكند فقر او را به گناه و بيماريهاي مختلف دچار كند و از راه كمال بازبماند و براي ثروتمند كه نكند مغرور شود و به وظائف الهي خود نسبت به فقرا عمل نكند و به واسطه ي ثروت از كمال بازبماند.

3- و طيب بقضائك نفسي، و مرا به قضا و قدر خود دلخوش گردان.

4- و وسع بمواقع حكمك صدري، و سينه ام را در چيزهايي كه مقدر نموده اي فراخ گردان (مرا از آنها شاد و خشنود فرما)

4- و هب لي الثقه...، و اعتماد و تكيه گاهي به من ببخش تا با آن



[ صفحه 155]



اقرار كنم كه قضا و قدر تو جز به نيكي روان نمي گردد.

5- و اجعل شكري لك...، و شكر و سپاس مرا براي خود بر آنچه از من منع كرده اي بيشتر كن از آنچه به من عطا فرموده اي.

6- و اعصمني من ان اظن بذي عدم خساسه، و مرا نگهدار از اينكه گمان كنم فقيران خوار و ذليل هستند. او اظن بصاحب ثروه فضلا، يا گمان كنم كه ثروتمندان صاحب فضيلت هستند (به خاطر ثروت و دارايي آنها). آنگاه امام (ع) معيار شريف و عزيز بودن را اينگونه بيان مي فرمايند:

فان الشريف من شرفته طاعتك، و العزيز من اعزته عبادتك، پس به درستي كه شريف كسي است كه اطاعت از تو به او شرافت داده و كسي است كه به عبادت تو عزت يافته است.

به عبارت ديگر معيار شرافت دو چيز است: 1- اطاعت از خدا 2- بندگي و عبادت خدا.

7- و متعنا بثروه لا تنفد، و به ما ثروتي ببخش كه فاني نمي شود.

8- و ايدنا بعز لا يفقد، و به ما عزتي عطا كن كه از دست نمي رود.

9- و اسرحنا في ملك الابد، و به ما در ملك ابدي خود (عالم بقا) نعمت و عزت كامل عطا فرما.

ثروت و عزت حقيقي، دارايي و ثروت و مقام انسان در پيشگاه خداوند و در زندگي ابدي آن جهان است. عزيز واقعي كسي است كه آنجا عزيز باشد و ثروتمند واقعي كسي است كه در آن جهان از نعمتهاي ابدي استفاده كند. زيرا ثروت و دارايي و مقام دنيوي زودگذر و تمام شدني است.



[ صفحه 156]