بازگشت

ماه رمضان


خدايي كه روزها و شب ها را آفريد، برخي از آنها را بر بعضي ديگر برتري داد. اين برتري، مي رساند كه لحظاتي كه پيش روي خود داريم - برخلاف نظر ظاهربينان و كوته نگران - مانند هم نيستند. براي كساني كه نه تنها به پاره هاي زمان نظاره مي كنند، بلكه در وراي آن، خالق آنها را مي بينند، اين مطلب، حقيقتي است روشن و انكارناپذير.

امام سجاد عليه السلام در بيان فضيلت ماه رمضان، از همين راه وارد مي شود. ابتدا از راه هايي سخن مي گويد كه خداوند - به لطف و تفضل و منت بي پايان خود بر بشر - براي آنها قرار داده تا بندگان را به رضوان خود برساند. آنگاه بيان مي دارد كه يكي از اين راه ها، ماه رمضان است. ويژگي هاي ماه رمضان به بيان حضرتش، بسيار شايان توجه است: ماه خدا؛ ماه اسلام؛ ماه پاكيزگي؛ ماه آزمون؛ ماه نزول قرآن. (دعاي 42)؛ برگزيده ي خدا در ميان ماه ها؛ ماه مضاعف شدن ايمان؛ ماه ترغيب به شب زنده داري و وجوب روزه؛ عيد اولياي خدا؛ بهترين وقتي كه همراه انسان است؛ ياور انسان در برابر كيد و مكر شيطان؛ همراهي كه راه هاي نيكوكاري را آسان مي سازد؛ ماه نزول بركت ها و شوينده ي گناهان. (دعاي 45).

عظمت و كرامت اين ماه، چنان است كه خداوند سبحان، به جهت آن:

نزول قرآن راهنما و شب قدر را در آن قرار داد؛ كارهايي را كه در ماه هاي ديگر روا مي داند، در اين ما حرام شمرده است؛ زمان خاصي براي آن مقرر گردانيد كه آن را مقدم و مؤخر نمي توان ساخت (دعاي 44).

از اين رو، ماه رمضان در نظر بدكاران، دراز مي نمايد، حال آنكه در ديده مؤمنان، پرهيبت و عظيم. وداع غمگينانه ي امام سجاد عليه السلام با اين ماه شريف، بسيار درس آموز و عبرت انگيز است. در اين وداع، سخن از فضيلتي ويژه است كه انسان با خروج از ماه رمضان، از آن محروم مي شود. و سخن از بركت هايي است كه از دست ما مي رود. نيز، سخن از مصيبتي است كه بايد به لطف الهي جبران شود. (دعاي 45). هم، از اين رو، دعا مي كنيم كه خداوند، فضيلت آن را به خوبي به ما بنماياند و ما را به پاس داشت حرمت آن توفيق دهد، و ما را به دوري از گناه - به ويژه در آن ماه - ياري رساند، به گونه اي كه چشم و گوش و زبان و شكم ما را از حرام باز دارد و آنگاه كه انسان از حرام باز داشته شد، به ريا و سمعه گرفتار نيايد و عمل او خالص براي خدايش باشد. (دعاي 44). پاس داشت حرمت اين ماه، به اعمال فردي محدود نمي ماند، بلكه در ضمن عبادات ويژه اين ماه، به رفتارهاي زيباي اجتماعي مي پردازد، مانند: پيوند با خويشاوندان، نيكي به همسايگان، كمك مالي به بينوايان، ارتباط با كساني كه پيوند خود را با ما بريده اند، رعايت انصاف حتي نسبت به كساني كه به ما ستم كرده اند، حسن رفتار حتي با دشمنان و مانند آنها (دعاي 44).

انصاف دهيم! اگر چنين پرتو افكني از سوي حجت خدا بر اين لحظات آسماني نباشد، چگونه برتري آن بر ديگر زمان ها را بازشناسيم؟ و اگر اين گونه تعبيرها را به خوبي قدر بدانيم، آيا ابزاري بهتر از آن براي راه يابي انسان به اوج كمال، مي توان تصور كرد؟