بازگشت

در درخواست توفيق براي اخلاقهاي ستوده و كردارهاي پسنديده


عنوان دعا چنين است:

و كان من دعائه عليه السلام في المكارم الاخلاق و مرضي الافعال، از دعاهاي امام (ع) در درخواست توفيق (براي) اخلاقهاي ستوده و كردارهاي پسنديده است.

محتواي دعا

تربيت انسان هدف تمامي اديان و پيامبران الهي بوده است. و در دين اسلام به عنوان آخرين و كاملترين دين خدا، مكارم اخلاق، و خويهاي پسنديده از جايگاه ويژه اي برخوردارند، چنانكه خداوند در قرآن كريم با عبارت (خلق عظيم)، پيامبر اكرم (ص) را به عنوان الگوي اخلاقي به انسانها معرفي مي كند دين اسلام به تعبيري دين «اخلاق» و «تربيت» است. قرآن مجيد به عنوان يگانه سند جاودانه الهي، همواره پيروان خود را به كسب ارزشهاي اخلاقي و خويهاي پسنديده دعوت مي كند، «تقوا»، «ايثار»، «راستگويي»، «عمل صالح»، «عدالت»، و ديگر سجاياي اخلاقي، پيوسته مورد سفارش قرآن و معصومين (ع) مي باشد.

رفتار و گفتار پيامبر (ص) و ائمه ي معصومين (ع) الگوهايي روشن و جاويدان از اخلاق اسلامي است. و آنان معلمين الهي انسان در جهت شناساندن مكارم اخلاق به او تا قيام قيامت مي باشند.

امام سجاد (ع) به عنوان جانشين رسول خدا (ص) و معلم الهي



[ صفحه 100]



انسان و الگوي اخلاق اسلامي، در قالب دعا مكارم اخلاق را به ما آموزش مي دهد. زيرا ايشان برگزيده ي خدا و به علم الهي، به تمام زواياي وجود انسان آگاه است. و چون طبيبي حاذق، در كلاس دعا، به تشريح و توضيح و دسته بندي مباحث اخلاقي مي پردازد و انسان را در حين نيايش آموزش مي دهد يعني در زيباترين و عميقترين حالات با تعاليم و دستورات اخلاقي اسلام، كه از چشمه ي جوشان و زلال علوم اهل بيت (ع) جاري مي شود، به آموزش او مي پردازد.

در اين دعا امام (ع) ابتدا بر پيامبر (ص) و آلش درود مي فرستد، كه اين شيوه، رمز پذيرش و استجابت دعاست. زيرا صلوات مرضي خداست. و چون چشمه اي گوارا كوير درون انسان را حيات و خرمي مي بخشد.

سپس به ما مي آموزد كه در زمينه ي تعالي و رشد اخلاقي و معنوي چه درخواستهايي را به پيشگاه مقدس خداوند عرضه كنيم.

امام (ع) در ابتداي دعا يك افق بلند و جايگاه رفيع كمال را به انسانها نشان مي دهد. جايي كه انسان بايد در سايه ي ايمان و عمل صالح به آن برسد.

لذا مي فرمايد:

1- بلغ ايماني اكمل الايمان، ايمان مرا به كاملترين ايمان برسان.

2- و اجعل يقيني افضل اليقين، و يقينم را بهترين يقين قرار ده.

3- و انته بنيتي الي احسن النيات، و نيت مرا به نيكوترين نيتها برسان.

4- و بعملي الي احسن الاعمال، و كردارم را به بهترين كردارها برسان.



[ صفحه 101]



رسيدن به «اكمل الايمان» و «افضل اليقين» و «احسن النيات» و «احسن الاعمال» رسيدن به كمال اخلاقي، و سعادت دنيوي و اخروي است، و به نوعي ديگر سجاياي اخلاقي به آنها بازمي گردد و مربوط مي شود، و از آنجا كه سرمايه ي عمر و توان و نيروي انسان در دنيا محدود بوده و زماني به پايان مي رسد. پس كسي سعادتمند است كه سرمايه ي حيات و نيرو و استعداد و توان خود را در راهي كه نتيجه و پاداش آن ابدي و هميشگي باشد صرف كند.

رسيدن به اين سعادتمندي و خوشبختي هدف تمامي انبياء و اوصياء است. و فرستادن پيامبران و كتابهاي آسماني همگي براي اين هدف بوده است كه به انسانها بياموزند كه چگونه از عمر و توان و سرمايه ي وجودي خود در راه رسيدن به سعادت دنيوي و اخروي استفاده كنند. قرآن و روايات برنامه و شيوه ي رسيدن به اين خوشبختي، و پيامبر (ص) و ائمه ي معصومين (ع) راهنمايان اين راه هستند، و انسانها را راهنمايي مي كنند كه چگونه نيرو و توان و استعداد و سرمايه عمر خود را در راه رضاي خداوند صرف كنند. و در اين بازار دنيا كالاي عمر و حيات خود را چگونه با خدا معامله كنند. و نيز چگونه عمل كنند تا فريب فريبكاران را نخورده و اسير توطئه و نقشه هاي تباه كننده ي شيطان نشوند.

امام (ع) در فرازي از دعا در اين باره، به ما مي آموزد كه از خداوند درباره ي بهره بردن از عمر اينگونه درخواست كنيم: و استفرغ ايامي فيما خلقتني له، و روزهايم را در آنچه كه براي آن مرا آفريده اي صرف نما. و با توجه به آيه 56 سوره ذاريات كه هدف آفرينش انسان را «عبادت»



[ صفحه 102]



معرفي مي كند.

مي توان به اين برداشت از فرمايش امام (ع) رسيد كه به من توفيق عبادت خدا را عنايت كن. البته عبادت مفهومي گسترده دارد و تنها شامل عبادت خاص و ويژه مثل نمازهاي واجب نمي شود بلكه هر كاري كه براي اطاعت از فرمان خداوند انجام شود عبادت است. چنانكه خواب انسان روزه دار، تفكر در آثار خدا، نظر به چهره ي عالم الهي و رباني و... عبادت است. پس اگر انسان در ايام زندگي براي خدا كار كند، و در جهت اطاعت فرمان خداوند حركت كند، همواره مي تواند در عبادت و اطاعت خدا باشد و زندگي او الهي شود. امام (ع) با اين تعبير به ما مي آموزد كه از خداوند بخواهيم كه به ما زندگي الهي عطا فرمايد.

آنگاه به ما مي آموزد كه از خداوند بخواهيم كه به خويهاي ناپسندي چون «كبر» و «عجب»، «فخر» دچار نشويم. و از آنجا كه درجات ظاهري دنيوي و عزت و ارجمندي زودگذر دنيا سد راه تكامل حقيقي انسان مي شود، امام (ع) به ما مي آموزد كه در جهت رفع اين نارسايي از خداوند اينگونه درخواست كنيم:

و لا ترفعني في الناس درجه الا حططتني عند نفسي مثلها، و لا تحدث لي عزا ظاهرا الا احدثت لي ذله باطنه عند نفسي بقدرها، و مرا به درجه و مقامي سرافراز مفرما مگر آنكه پيش نفسم مانند آن پست نمايي، و عزت آشكار برايم پديد مياور مگر آنكه به همان اندازه پيش نفسم براي من



[ صفحه 103]



خواري پنهاني پديد آوري.

و در تفسير حيات و مرگ و تبيين آنها مي فرمايد: و عمرني ما كان عمري بذله في طاعتك، فاذا كان عمري مرتعا للشيطان فاقبضني اليك قبل ان يسبق مقتك الي، او يستحكم غضبك علي، و تا هنگامي كه عمرم در فرمانبرداري تو به كار مي رود، به من عمر بده، پس هرگاه عمرم چراگاه شيطان شود (بر من تسلط يابد) مرا بميران پيش از آنكه دشمني سخت تو به من روآورد، يا خشمت بر من استوار گردد. امام سجاد (ع) در اين عبارت كوتاه بزرگترين و محكمترين فرمول زندگي را آموزش مي دهد. و آن اين كه اگر حيات و زندگي انسان در جهت اطاعت از خدا و مبتني بر مكتب الهي باشد، انسان داراي حيات طيبه و نيكو و بابركت همراه با سعادت ابدي پس اگر زندگي و حيات انسان و سرمايه ي عمر او در جهت مقاصد شيطان مصرف شود، اين زندگي پر زرق و برق دنيا با تمام امكانات و ظواهر فريبنده اش بي ارزش مي شود، زيرا در پي آن خشم و غضب خداوند قرار دارد. آنگاه در فراز ديگر دعا براي اصلاح روابط با انسانها از خداوند درخواست مي كند كه: دشمني را به دوستي، حسد را به محبت، بدگماني را به اطمينان و تلخي ترس از دشمنان را به امنيت تغيير دهد.

سپس پاره اي ديگر از خويها و ارزشهاي اخلاقي را برمي شمرد و مي فرمايد: و حلني بحليه الصالحين، و البسني زينه المتقين، و مرا به زينت صالحين و شايستگان آراسته فرما، و زيور پرهيزگاران را به من بپوشان. و براي رسيدن به اين مقام والا، امور اخلاقي زير را از خداوند



[ صفحه 104]



متعال درخواست مي نمايد:

1- في بسط العدل (با توفيق براي) گسترش عدالت،

2- و كظم الغيظ و فرونشاندن خشم،

3- و اطفاء النائره و خاموش كردن آتش دشمني،

4- و ضم اهل الفرقه، و گرد آوردن پراكندگان (دلهاي از هم رنجيده)،

5- و اصلاح ذات البين، و اصلاح فساد بين مردم،

6- و افشاء العارفه و فاش كردن (گسترش) خير و نيكي،

7- و ستر العائبه، و پنهان نمودن عيب و زشتي،

8- و لين العريكه، و نرم خوئي،

9- و خفض الجناح، و فروتني،

10- و حسن السيره، و روش نيكو،

11- و سكون الريح و سنگيني،

12- و طيب المخالقه و خوشخويي (با مردم)،

13- و السبق الي الفضيله و سبقت گرفتن در فضيلت،

14- و ايثار التفضل و برگزيدن احسان (بي آنكه جزاي احساني باشد)،

15- و ترك التعيير، و سرزنش نكردن،

16- و الافضال علي غير المستحق. و كمك نكردن به غير مستحق،

17- و القول بالحق و ان عز، و گفتن حق اگر چه سخت باشد،

18- و استقلال الخير و ان كثر من قولي و فعلي، و كم شمردن نيكي گفتار و كردارم اگر چه بسيار باشد،



[ صفحه 105]



19- و استكثار الشر و ان قل من قولي و فعلي، و بسيار شمردن بدي گفتار و كردارم اگر چه كم باشد،

20- و لزوم الجماعه، و هميشه با جماعت (مومنين) بودن،

21- و رفض اهل البدع، و واگذاشتن بدعت گزاران،

22- و مستعمل الراي المخترع، و واگذاشتن مخترعين آراء (يعني مدعيان باطل و دين تراشان جاهل)،

23- و اجعلني علي ملتك اموت و احيي، و چنانم گردان كه بر دين تو (اسلام) بميرم و زنده گردم،

24- و توجني بالكفايه، و سرم را به تاج بي نيازي بپوشان (تا در پيش غير تو سر فرود نياورم)،

25- و سمني حسن الولايه، و مرا به نيكي در كارهايي كه به آن قيام مي كنم وادار،

26- وهب لي صدق الهدايه، و هدايت حقيقي را به من ببخش،

27- و لا تفتني بالسعه، مرا به توانگري گمراه مفرما،

28- و امنحني حسن الدعه، و زندگي آسوده كه در آن رنج نباشد به من عطا فرما،

29- و لا تجعل عيشي كدا كدا، و سختي و دشواري در زندگيم قرار مده،

30- و لا ترد دعائي علي ردا، و دعا و درخواستم را به خودم بازمگردان،

31- و امنعني من السرف، و مرا از زياده روي و اسراف بازدار،

32- و حصن رزقي من التلف، و روزي ام را از تباه شدن مصون



[ صفحه 106]



بدار،

33- و وفر ملكتي بالبركه فيه، و دارائيم را به بركت و زياد نمودن در آن افزون گردان،

34- و اكفني مونه الاكتساب، و مرا از به دست آوردن روزي و كسب با رنج بي نياز كن،

35- و ارزقني من غير احتساب،... و روزي ام را از جايي كه هرگز گمان نمي برم عطا فرما، تا از عبادت و بندگي تو براي به دست آوردن روزي بازنمانم، و زير بار سنگيني زيانها و بدي عواقب كسب (غيرمشروع) نروم،

36- و صن وجهي باليسار، و آبرويم را به توانگري حفظ نما،

37- و لا تبتذل جاهي بالاقتار،... و ارجمنديم را به تنگدستي خوار مگردان، تا از روزي خوارانت روزي بخواهم...

38- و ارزقني صحه في عباده، و تندرستي در عبادت را روزي من كن.

39- و فراغا في زهاده، و آسايش در زهد و دوري از دنيا،

40- و علما في استعمال، و علم با عمل (روزي من كن)،

41- و ورعا في اجمال، و پرهيزكاري از روي ميانه روي (نه به اندازه اي كه به وسواس بدانديشي و بدگماني) كشد،

42- و سهل الي بلوغ رضاك سبلي، و راههايم را براي رسيدن به خشنوديت آسان فرما،

43- و حسن في جميع احوالي عملي، و كردارم را در هر حال نيكو گردان،



[ صفحه 107]



44- و نبهني لذكرك في اوقات الغفله، و مرا در اوقات فراموشي به ياد خود آگاه ساز،

45- و استعملني بطاعتك في ايام المهله، و در روزگار مهلت (زندگاني دنيا) مرا به طاعت و بندگيت بگمار،

46- و انهج لي الي محبتك سبيلا سهله، و راهي هموار به سوي محبت و دوستيت (پيروي از اوامر و نواهيت) براي من آشكار نما،

47- اكمل لي بها خير الدنيا و الاخره، به وسيله آن راه (يا آن محبت) نيكي دنيا و آخرت را برايم كامل بگردان.

چنانكه ملاحظه مي كنيم، درخواستهايي كه امام (ع) به ما مي آموزد، در تمامي زمينه هاي اعتقادي، اخلاقي، فردي و اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي، سياسي... مي باشد. و اين به وضوح نشان مي دهد كه دعا در فرهنگ اسلام كلاس سازندگي و تقويت انسان در جهت عمل به دستورات مكتب است. گذشته از اين كلاس يادآوري وظايف انسان نسبت به خالق هستي است. در نتيجه دعا در مكتب اهل بيت عليهم السلام، نيايش عارفانه ي توام با شناخت و معرفت خداوند است.



[ صفحه 108]