بازگشت

ابن ادريس (م 598 ق)


محمد بن احمد بن ادريس حلي، فاضل فقيه و محقق نبيه، صاحب كتاب «السرائر» است (كه حاوي فتاواي اوست) و «تبيان» شيخ طوسي را به اختصار در آورده و در سن 55 سالگي در سال 598 ق، فوت نموده است. صاحب «نخبة المقال» درباره ي وي در ماده تاريخي مي گويد:



ثم ابن ادريس من الفحول

و متقن الفروعذ و الأصول



عنه النجيب بن نما الحلي حكي

جاء مبشرا مضي بعد البكاء



كه عدد «مبشرا» 543 و عدد «البكاء» 55 است. [1] .

ابن ادريس، به دو طريق، صحيفه ي كامله را روايت مي كند:

اول، از طريق عربي بن مسافر كه او از شاگردان شيخ ابو علي طوسي (مانند الياس بن هشام حائري)، روايت مي كند. [2] عربي بن مسافر، صحيفه ي كامله را از بهاء الشرف و او نيز به سند خويش از متوكل بن هارون روايت كرده است. [3]

دوم، از طريق ابوعلي طوسي (مفيد ثاني) كه او نيز از شيخ طوسي و او نيز به طرق



[ صفحه 50]



خود از متوكل بن هارون روايت مي كند. [4] .

ملا محمد تقي مجلسي، در باب نقل ابن ادريس از ابو علي (ابن الطوسي) مي نويسد: مشهور در اسانيد، اين است كه يك يا دو واسطه در روايت ابن ادريس از ابوعلي وجود دارد؛ اما اين نيز ممكن است كه ابن ادريس در سن پايين، صحيفه را از ابو علي شنيده باشد و روايات با واسطه، مربوط به دوران كهنسالي او باشد. [5] .

ابن ادريس، نسخه اي از صحيفه ي كامله را خود در رجب سال 570 ق، كتابت نموده [6] و چون نسخه ي او مصحح و عاري از غلط بوده، مورد اعتماد و ملاك تصحيح دانشمندان پس از واقع شده است. مثلا علي بن احمد السديد، صحيفه ي خود را با استفاده از صحيفه ي ابن ادريس تصحيح نمود. [7] و شهيد اول، دو صحيفه، يكي در سال 772 ق، و ديگري در سال 776 ق، از نسخه ي علي بن احمد السديد، استنساخ نمود. [8] .

نسخه ي ابن ادريس از صحيفه ي كامله، را علامه مجلسي در اختيار داشته است؛ زيرا وقتي او طرق نقل خود از صحيفه ي كامله را ذكر مي كند، مي نويسد:

و از سيد اجل فخار بن معد موسوي، از شيخ اعلم ابو عبدالله محمد بن ادريس حلي - أجزل الله مثوبته - تا پايان سند مذكور در صحيفه ي مشهورش كه به خط شريف او نزد من موجود است. [9] .


پاورقي

[1] الكني و الألقاب، ج 1، ص 201.

[2] فوائد رضويه، ص 262.

[3] بحارالأنوار، ج 110، ص 57.

[4] همان، ص 81.

[5] همان، ص 52.

[6] الذريعة، ج 15، ص 19.

[7] بحارالأنوار، ج 107، ص 212.

[8] همان، ص 211؛ الذريعة، ج 15، ص 19.

[9] بحارالأنوار، ج 110، ص 162.