در پناه بردن به خداي تعالي از سختيها و بدي اخلاق و كردارهاي نكوهيده
عنوان دعاء چنين است:
و كان من دعائه عليه السلام في الاستعاذه من المكاره و سيئي الاخلاق و مذام الافعال، از دعاهاي امام (ع) در پناه بردن به خداي تعالي از سختيها و بدي اخلاق و كردارهاي نكوهيده است.
محتواي دعا
دعاء هشتم اينگونه آغاز مي شود:
اللهم اني اعوذ بك من هيجان الحرص، خدايا از حرص و آز (بر دنيا) به تو پناه مي برم.
در اين دعا امام سجاد (ع) به ما آموزش مي دهد كه از بيماريهاي اخلاقي و رواني و نتايج و اثرات آنها به خدا پناه ببريم و به پاره اي از آنها اشاره مي فرمايد:
1- هيجان الحرص، حرص و آز
2- سوره الغضب، تندي غضب و خشم
3- غلبه الحسد، تسلط حسد و رشك
4- ضعف الصبر، سستي صبر و شكيبايي
5- قله القناعه، كمي قناعت
6- شكاسه الخلق، سوء خلق و بدخوئي
7- الحاح الشهوه، افراط (بي حد) خواهش نفس
[ صفحه 64]
8- ملكه الحميه، غلبه ي حميت (طرفداري از ناحق)
9- متابعه الهوي، پيروي از هوا و هوس
10- مخالفه الهدي، مخالفت با هدايت و رستگاري
11- سنه الغفله، خواب غفلت
12- تعاطي الكلفه، اقدام بر تكلف و كار با مشقت (كه انسان را به رنج آورد و خسته و بيزار نمايد)
13- ايثار الباطل علي الحق، برگزيدن باطل بر حق
14- الاصرار علي الماثم، اصرار و مداومت بر گناه.
15- استصغار المعصيه، كوچك شمردن گناه و معصيت.
16- استكبار الطاعه، بزرگ دانستن اطاعت و بندگي خدا.
17- مباهات المكثرين، از به خود نازيدن ثروتمندان.
18- الازراء بالمقلين، خوار شمردن فقراء و نيازمندان
19- سوء الولايه لمن تحت ايدينا، بدرفتاري با زيردستان (زن، فرزند، شاگرد، خدمتگزار و پيروان...)
20- ترك الشكر لمن اصطنع العارفه عندنا، بجا نياوردن شكر و سپاسگزاري نسبت به كسي كه به ما نيكوئي كرده است.
21- او ان نعضد ظالما، يا اينكه ستمگري را كمك كنيم.
22- او نخذل ملهوفا، يا اينكه ستم ديده اي را خوار گردانيم.
23- او نروم ما ليس لنا بحق، يا آنچه حق ما نيست بطلبيم.
24- او نقول في العلم بغير علم، در علم (اصول و فروع دين...) از روي ناداني سخن بگوئيم.
25- ان ننطوي علي غش احد، از اينكه غش با كسي را قصد كنيم
[ صفحه 65]
(فريب دادن ديگران)
26- ان نعجب باعمالنا، از اينكه به كردارهايمان خودپسند باشيم.
27- نمد في آمالنا، آرزوهايمان را دراز كنيم.
28- من سوء السريره، از بدي راز نهفته در دل (پندار بد)
29- و احتقار الصغيره، و از كوچك شمردن گناه كوچك
30- ان يستحوذ علينا الشيطان، از اينكه شيطان بر ما مسلط شود.
31- او ينكبنا الزمان، يا شرايط زمان، ما را بدبخت گرداند.
32- او يتهضمنا السلطان، يا حاكم و سلطان بر ما ستم نمايد. (يا شايد به اين معنا باشد كه در فساد و تباهي حاكمان ستمگر هضم شويم و شخصيت الهي خود را از دست بدهيم).
33- من تناول الاسراف، از اقدام بر اسراف كردن
34- من فقدان الكفاف، از نيافتن روزي به اندازه نيازمندي
35- من شماته الاعداء، از سرزنش دشمنان
36- من الفقر الي الاكفاء، از نيازمندي به امثال خود.
37- من معيشه في شده، از زندگي در سختي
38- و ميته علي غير عده، و مردن بي ساز و سامان (بدون توشه ي سفر مرگ).
39- من الحسره العظمي، از بزرگترين تاسف و افسوس (در آخرت به دليل نداشتن اعمال صالح)
40- و المصيبه الكبري، و بزرگترين مصيبت
41- و اشقي الشقاء، و بدترين بدبختي (دخول در آتش و گرفتار شدن به عذاب الهي)
[ صفحه 66]
42- و سوء الماب، و بدي بازگشت (به سوي خدا و جهان آخرت)
43- و حرمان الثواب، و نوميدي از پاداش (بهشت)
44- و حلول العقاب، و رسيدن كيفر (در قيامت)
امام (ع) در قالب دعا فهرست وار به آنچه كه مانع سعادت دنيوي و اخروي انسان مي شود پرداخته و آنها را بيان فرموده است.
اين موانع، متن همه ي نارسائيهاي فردي و اجتماعي و ريشه ي تمامي بدبختي هاست. چنانكه در زمينه ي بيماريهاي اخلاقي مواردي چون حرص، حسد، ناشكيبايي، غضب، شهوت راني و... را برمي شمارد.
و در زمينه مسائل اقتصادي به مواردي چون عدم قناعت، اسراف، فقدان تعادل دخل و خرج، فقر و تكلف اشاره مي نمايد.
و در زمينه روابط انساني مسائلي چون، حميت (در مسير باطل)، مباهات ثروتمندان بر فقرا، كوچك شمردن مستمندان، بدرفتاري در حوزه مسئوليت، غش، ياري ستمگر، خوار شمردن ستمديده، و درخواست آنچه حق انسان نيست را برمي شمرد.
و در قالب كوتاهترين عبارات، بزرگترين و كليدي ترين مفاهيم اعتقادي، اخلاقي، فرهنگي، سياسي، اقتصادي، اجتماعي و... را به صورت دعا بيان مي فرمايد. و به حق اين معارف الهي جز از سرچشمه ي زلال كوثر امامت جاري نمي شود.
[ صفحه 67]