بازگشت

در حمد و ستايش خداوند


عنوان اين دعا:

التحميد الله عز و جل يعني در حمد و ستايش خداوند عزوجل است.

اين دعا را امام (ع) با حمد و ستايش خداوند آغاز مي كند. و در قالب كلمات و عبارات گوناگون با مضامين عالي و عميق به پرستش معبود خويش مي پردازد. و از زبان دعا به بيان معارف الهي پرداخته و اعتقاد و بينش الهي انسان موحد را معرفي مي كند. از آنجا كه امام معلم الهي انسان در تمامي ابعاد است، لذا دعاي امام نيز كلاس درس توحيد است.

محتواي دعا

امام (ع) دعا را اينگونه آغاز مي فرمايند:

الحمد لله الاول بلا اول كان قبله و الاخر بلا اخر يكون بعده. ستايش مخصوص خداست كه هستي او اول در وجود و مبدء آفرينش است بي آنكه آن ذات ازلي را اول و ابتدائي باشد و آخر در وجود است بي آنكه آن حقيقت ابدي را آخر و انتهائي باشد. (يعني چون خداوند



[ صفحه 30]



هستي ذاتي و ازلي و موجود سرمدي ابدي است هستي او اول و آخر ندارد و آغاز و انجام براي او متصور نمي باشد) و موجودي قبل از او و بعد از او نمي تواند باشد. زيرا خداوند خالق و آفريننده ي زمان است و بر قبل و بعد جهان احاطه دارد.

سپس در ارتباط با عدم ديدن و مشاهده خداوند به وسيله حواس مي فرمايد:

قصرت عن رويته ابصار الناظرين، ديده بينندگان از ديدنش قاصر است. زيرا خداوند جسم نبوده و مكان ندارد كه كسي بتواند ذات اقدس او را نظاره كند.

و آنگاه به آفرينش نظام هستي اشاره نموده و مي فرمايد:

ابتدع بقدرته الخلق ابتداعا و اخترعهم علي مشيته اختراعا. خداوند جهان آفرينش را بدون نمونه و مثال قبلي به قدرت كامل خويش با اين نظم زيبا بيافريد، سپس آنان را در راه اراده و خواست خويشتن روان گردانيد.

جهان آفرينش فعل خداست. و اين همه نقش عجب كه بر در و ديوار وجود به يد قدرت و اراده ذات الهي به وجود آمده، نشانه ها و آيات هويداي وجود او هستند. و سپس با بيان حاكميت اراده خداوند بر جهان مي فرمايد:

ثم سلك بهم طريق ارادته و بعثهم في سبيل محبته، سپس آنان را در راه اراده و خواست خويشتن روان گردانيد و در راه محبت و دوستي به خود برانگيخت.

نظام آفرينش بر پايه ي محبت و عشق و اشتياق حق كه در فطرت



[ صفحه 31]



موجودات به وديعه گذاشته شده است آفريده شده و طبق مشيت الهي در تلاش و حركت هستند. تنها يك اراده و خواست بر جهان حاكم است و آن اراده و خواست خداوند مي باشد. و آنگاه با توجه به اينكه رزق همه ي موجودات به يد قدرت خداست اينگونه ادامه مي فرمايد:

جعل لكل روح منهم قوتا معلوما مقسوما من رزقه، لا ينقص من زاده ناقص، و لا يزيد من نقص منهم زائد، و از رزقي كه عطا فرموده براي هر جانداري روزي معلومي قرار داده است، به هر كس از آنان فراخي و فراواني داده، كاهنده اي نمي كاهد، و هر كه را كاسته، افزاينده اي نمي افزايد (جز خداوند كسي توانا نيست كه آن را زياد و كم گرداند).

و سپس به مساله حيات و مرگ اشاره نموده و مي فرمايد:

ثم ضرب له في الحيوه اجلا موقوتا، و نصب له امدا محدودا، پس از آن براي او ( هر يك از ايشان) در زندگي مدتي معلوم تعيين كرده و پايان معين قرار داده است. (معلوم كرده كه هر يك از ايشان تا چه مدتي در دنيا زندگي خواهد كرد، كه با روزهاي زندگيش به سوي آن پايان گام برمي دارد.)

آنگاه به ذكر آيه 31 از سوره نجم پرداخته و مي فرمايد:

ليجزي الذين اساوا بما عملوا و يجزي الذين احسنوا بالحسني، عدلا منه، تا كساني را كه با كردارشان بد كرده و آنان را كه با رفتار شايسته نيكويي نموده اند جزا دهد، و اين جزا (كيفر و پاداش) با عدالت و درستي از اوست.

سپس به آيه 23 از سوره انبياء اشاره نموده و مي فرمايد:



[ صفحه 32]



لا يسئل عما يفعل و هم يسئلون، از او نپرسند آنچه را كه به جا مي آورد و از ( گفتار و كردار) ديگران بازپرسند.

حال اگر مروري بر آنچه گفته شد داشته باشيم، مي بينيم امام سجاد (ع) در حين دعا به بيان معارف الهي و جهان بيني اسلامي مي پردازد و اعتقاد حقيقي و راستين به خداوند را بيان مي كند.

و در آن دوران اختناق و تحت حكومت فاسد يزيد و ديگران كه معارف اهل بيت (ع) فرصت گسترش و اشاعه كمتري داشت و دشمنان اسلام با به شهادت رساندن اباعبدالله الحسين عليه السلام به حساب خود آخرين مقاومتهاي علوي را از صحنه سياسي و اجتماعي جامعه محو كرده بودند. امام (ع) در قالب دعا معارف راستين الهي را بيان فرموده و توحيد و خداشناسي را آموزش مي دهد.

توحيد، حاكميت اراده خداوند بر جهان، نظام منظم و حساب شده ي هستي، عدالت خداوند و حقيقت مرگ و حساب و كتاب پس از مرگ، از جمله موضوعاتي است كه در فرازهاي آغازين دعاء اول صحيفه بيان شده است.

امام (ع) در فرازهاي ديگر دعا با ذكر نعمتهاي زير به حمد و ستايش خداوند مي پردازد:

1- نعمت شناخت خدا: و الحمد لله علي ما عرفنا من نفسه، و سپاس خداي را كه خويشتن را به ما شناساند.

2- اخلاص در توحيد: و دلنا عليه من الاخلاص له في توحيده، و بر اخلاص در يگانگي و توحيدش راهنمائيمان فرمود.

3- دوري از شك و الحاد: و جنبنا من الالحاد و الشك في امره، و



[ صفحه 33]



از عدول و كجروي و شك و دودلي در امر خود (معرفت ذات و صفات يا دين و احكامش) دورمان ساخت.

4- عطا كردن خلقت نيكو و روزي پاك: و الحمد لله الذي اختار لنا محاسن الخلق، و اجري علينا طيبات الرزق، سپاس خداي را كه نيكوئيهاي آفرينش را براي ما برگزيد و روزيهاي پاكيزه (حلال) را براي ما روان (فراوان) گردانيد.

5- هدايت به سوي توبه: و الحمد لله الذي دلنا علي التوبه، و سپاس خداي را كه ما را به (حقيقت) توبه و بازگشت (از گناه) راهنمايي كرد. البته چنانكه مي دانيم امام (ع) معصوم است و از گناه مبرا مي باشد. اما از آنجا كه امامان (ع) معلم ما در تمام ابعاد هستند، يعني چه از نظر احكام و معارف و شناخت حلال و حرام و چه از نظر تعليم شيوه زندگي و بيان دستورات خداوند، و چه از نظر شيوه دعا كردن و پرستش خداوند در تمام جهات روش صحيح را به ما آموزش داده اند، لذا امام سجاد (ع) به ما روش دعا كردن و راز و نياز با خداوند را مي آموزد. اينكه هنگام دعا، چگونه آغاز كنيم، چه بگوئيم، چگونه مدح و ستايش خداوند را بيان كنيم، چگونه اظهار عجز و بندگي كنيم و از خدا چه بخواهيم و چگونه بخواهيم. امام (ع) براي ما درس پرستش و بندگي خداوند را بيان مي كند. و سپس در فرازي ديگر از دعا، به بيان معيار بدبختي و خوشبختي و هلاكت و سعادت پرداخته و مي فرمايد: فالهالك منا من هلك عليه، و السعيد منا من رغب اليه، پس بدبخت (زيانكار و شايسته ي عذاب) از ما كسي است كه خدا را نافرماني كند، و نيكبخت و سعادتمند از ما كسي است كه به او روي



[ صفحه 34]



آورد (طبق اوامر و نواهيش رفتار نمايد).

و در انتهاي دعا، از خداوند درخواست مي كند كه حمدي را به او ارزاني دارد كه پاداش و نتيجه آن، توفيق اطاعت و فرمانبرداري از خدا و دريافت مغفرت او و كسب خشنودي او و راه بهشت و پناه از عذاب او باشد.

و آنگاه در فراز آخر دعا، قرار گرفتن در زمره ي «سعداء» و «اولياء» و «شهداء» را از خداوند درخواست نموده و مي فرمايد:

حمدا نسعد به في السعداء من اوليائه، و نصير به في نظم الشهداء بسيوف اعدائه، انه ولي حميد.

حمد و سپاسي كه ما به آن حمد سعادت يابيم تا در زمره ي اهل سعادت از اولياء حق و دوستان خدا باشيم و در صف شهيدان به شمشير دشمنان خدا محشور شويم (و ما به حمد و ثناي حق از لطف و كرمش تمام اين حوائج را مي طلبيم) كه البته او ولي خلق و ستوده شده است.

امام (ع) در عبارت آخر اين دعا، جهت گيري و جبهه گيري حق در برابر باطل را به وضوح ترسيم مي كنند، و در قالب دعا موضعگيري خودشان را نشان مي دهند و درخواست قرار گرفتن در جبهه ي حق يعني جبهه ي اولياء الله و مبارزان راه خدا را به ما آموزش مي دهند.

امام (ع) شهادت با شمشير، در راه خدا را بزرگترين سعادت شمرده و آن را از خداوند درخواست مي كند. شهادتي چون پدر بزرگوارشان اباعبدالله الحسين عليه السلام كه با فرزندان و ياران و اصحاب باوفايش در راه پاسداري از حريم دين به آن نائل شدند.



[ صفحه 35]