بازگشت

شرح صحيفه سجاديه، ناشناس


شرح صحيفه سجاديه، (فارسي)، از:؟

ترجمه رياض السالكين سيد علي خان مدني است با مطالبي اضافي و تحقيقاتي



[ صفحه 169]



با عنوان «مترجم گويد» كه در آن، گفتارهايي از شيخ بهائي، علامه مجلسي ميرداماد و فيض كاشاني نقل شده و گويا مترجم از دانشمندان سده دوازدهم يا سيزدهم هجري باشد.

نسخه منحصر اين شرح در كتابخانه مرعشي، جلد سوم كتاب - مشتمل بر شرح دعاي هفتم تا شانزدهم - مي باشد و در پايان به جلد چهارم ارجاع داده شده است.

آغاز: «الدعاء السابع و كان من دعائه عليه السلام اذا عرضت له مهمة او نزلت به ملمة و عند الكرب. و بود از دعاي آن حضرت عليه السلام كه هر گاه كه عارض شد او را همي يا نازل شد به او حادثه و نزد اندوه مي گويند. عرض له الشي ء. يعرض از باب ضرب يعني ظاهر شد و عرض له خطب يعني متعرض آن گرديد و اشتقاقش از قول ايشان است كه سرت فعرض لي في الطريق عارض من جبل و نحوه. يعني راه رفتم، پس مانع شد از براي من در راه مانعي از رفتن از كوه و نحو آن. و اعترض لي نيز به آن معني است و در محكم گفته است كه عرض محركة محكمة. و عارض به معني آن است كه عارض شود در چيزي و عرض لك الشك و نحو آن از اين قبيل است. و مهم و مهمة به معني امر شديد و حالت شديده است از اهمة الامر در وقتي كه او را به قلق و اضطراب آورد و محزون سازد و درهم اندازد».

انجام: «و محتملست كه مراد از آن علامات و آثاري باشد كه دلالت مي كنند بر احسان جزيل و امتنان جميل او و آن زياده است از آن كه شمرده شود، چنان چه در اول اين دعا نزد قول حضرت كه انت الذي عطاؤه اكثر من منعه مذكور شد و قولش انك تفعل الي آخر يعني آن ها را مي كني بر قوة مشيت و حكمت خود كه مبتني اند بر حكمت هاي بالغه كه منع نمي كند تو را از آن منع كننده و به تعويق نمي اندازد مر تو را تعويق انداز. و انك علي كل شي ء قدير. تعليل و تقديريست از براي مضمون جمله اي كه پيش از آن باشد زير كه قادر كسي است كه اگر خواسته باشد بكند و اگر نخواسته باشد نكند و تقرير چنانست كه هو الفعال لما يشاء الحاكم بما يريد زيرا كه حكم به قضاء برمي گردد به سوي قدرت. و الله اعلم. هذا آخر المجلد الثالث و يتلوه المجلد الرابع من الدعاء السابع عشر ان شاء الله تعالي».



[ صفحه 170]



نسخه ها

1 / 463 - مرعشي قم، شماره 3479، نسخ، عناوين و نشاني ها شنگرف، داراي حاشيه نويسي از مؤلف و محمد اسماعيل الحسيني، 108 برگ، 23 سطر [فهرست مرعشي، ج 9، صص 377 - 376]