بازگشت

شرح دعاي يا من تحل به عقد المكاره، ناشناس


شرح دعاي يا من تحل به عقد المكاره، (فارسي)، از:؟

ترجمه و شرح مختصر دعاي هفتم صحيفه ي سجاديه (و كان من دعائه عليه السلام اذا عرضت له مهمة او نزلت به ملمة و عند الكرب) با مطلع «يا من تحل به عقد المكاره» مي باشد، شامل ترجمه لغات و شرح بعضي از فقرات كه مؤلف آن را به درخواست دوستانش نگاشته و در ابتدا منافع، خواص و طريق خواندن دعا را نيز آورده است.

مؤلف اين شرح مشخص نيست اما در فهرست دانشكده الهيات تهران - بنا بر يادداشتي كه در صفحه عنوان آن نسخه آمده - به «قاضي زاده» منسوب شده ولي اين دليل به تنهايي براي اثبات اين مدعا كافي نيست.

از طرف ديگر در همان نسخه دانشكده الهيت و نسخه هاي شماره 1130 مرعشي



[ صفحه 119]



و 12481 مجلس، علاوه بر اين رساله شرحي بر دعاي صباح موجود است كه با توجه به طرز تحرير و مقايسه آن ها مي توان احتمال داد هر دو تأليف يك نفر باشند. اين شرح دعاي صباح به نام شاه سليمان صفوي (1105 - 1077 ق) نوشته شده و آقا حسين خوانساري (م 1098 ق) تقريظي بر آن نگاشته شده است. بنابراين تاريخ تأليف كتاب بايد بين 1077 تا 1098 ق باشد. اما متأسفانه نگارنده شرح دعاي صباح نيز به درستي مشخص نيست؛ ولي در الذريعة ج 13، ص 253 و فهرست كتابخانه مجلس، ج 35، ص 427 به مير محمد اشرف بن عبدالحسيب علوي اصفهاني (م 1145 ق) - از شاگردان برجسته علامه مجلسي - منسوب گرديده است.

آغاز: «مقدمة الجيش جنود دعا و صدر الصدور عرض حاجت و مدعا، حمد مجيب الدعواتي [را] سزاست كه از غايت شفقت بي غايت و نهايت مرحمت بلا نهايت دلالت و ترغيب به دعا فرموده، كمال قال: (ادعوني استجب لكم) تا حاجتمندان را هر گاه به درگاهش كف به سوال و زبان به عرض حوايج و احوال گشايند، به مفاتيح ادعيه ي وافيه از گشايش ابواب خيرات محفوظ و به نگاهداري از فتن وافيه از رسيدن آفتاب و بليات محفوظ داشته، به مطالب و مآرب خود رساند... اما بعد اشعه نوار اين مدعا بر پيشگاه انتباه هوشمندان آگاه تابان است كه در اشتغال به دعا و طلب و سوال از درگاه واهب العطايا... يا من تحل به عقد المكاره. ياء حرف نداء و من اسم موصول منادا و تحل صله موصول و ضمير به عايد است به موصول و عقد جمع قعده است به معني گره و بستگي».

انجام: «و دفع ما وقعت فيه. يعني: و قادري بر دفع و برطرف ساختن آن چه افتاده ام در آن. فافعل بي ذلك و ان لم استوجبه منك يا ذا العرش العظيم. يعني: پس بكن با من به محض تفضل اين كار خود، يعني كشف و ازاله ي هموم و غموم و دفع بلايا، و اگر چه نيستم من سزاوار آن از جانب تو اي خدا و صاحب عرش عظيم».

چاپ:

تحقيق سيد محمد رضا حسيني، در ميراث حديث شيعه، به كوشش مهدي مهريزي و علي صدرايي خويي، قم: مؤسسه فرهنگي دارالحديث، 1381 ش، دفتر هشتم، صص 431 - 411.



[ صفحه 120]



نسخه ها:

1 / 345 - گلپايگاني قم، شماره 34 / 37، رساله اول مجموعه، ص 11 - 1 نسخ، سه شنبه 12 شعبان 112 ق، عبارات عربي معرب، عناوين و نشاني ها شنگرف، در حاشيه اندكي تصحيح دارد، 17 سطر [فهرست منتشر نشده]

2 / 346 - مرعشي قم، شماره 1130، رساله دوم مجموعه، ص 31 - 23، نسخ معرب و نستعليق، عبدالائمة بن عبدالسحين نجفي خادم حرم نجف، شب پنج شنبه 3 ذي الحجه 1125 ق، عناوين و نشاني ها شنگرف، 17 سطر [فهرست مرعشي، ج 3، ص 303]

3 / 347 - دانشكده الهيات تهران، شماره 681، رساله دوم مجموعه، ص 72 - 56، نستعليق، سده 11 ه، نسخه شاهانه، مجدول، 12 سطر [فهرست دانشكده الهيات تهران، ج 1، ص 361]

4 / 348 - گلپايگاني قم، شماره 59 / 28، رساله اول مجموعه، ص 10 - 1، نستعليق، قرن 12 ه، 16 سطر [فهرست منتشر نشده]

5 / 349 - ملجس شوراي اسلامي، شماره 12481، رساله ي دوم مجموعه، ص 29 - 23، نسخ، عناوين شنگرف، 21 سطر، با عنوان «شرح دعايي از صحيفه سجاديه» [فهرست مجلس، ج 35، صص 436 - 435]

6 / 350 - عبدالمجيد مولوي - مشهد (خصوصي)، شماره 574، رساله ي چهارم مجموعه، شكسته نستعليق، 1260 ق [نشريه نسخه هاي خطي،دفتر 5 صص 95 - 94]