بازگشت

حديقه ي قطب شاهي، علي بسطامي


حديقه ي قطب شاهي، (فارسي)، علي بن طيفور بسطامي (قرن 11 ه)

شرح و ترجمه اي است بر صحيفه سجاديه كه مؤلف در مقدمه آن را چنين توصيف كرده است: «الحق ترجمه در لباس شرح آراسته شده و شرحي در صورت ترجمه پيراسته شده».

بسطامي در اين كتاب بيشتر به ترجمه و شرح عبارات صحيفه همت گماشته و به موضوعات پراكنده نمي پردازد، گاهي نيز بعضي از لغات و اعراب كلمات را بررسي مي كند ضمن آن كه در جاي جاي كتاب اشعار زيادي از خود آورده است. پايان تأليف كتاب روز سه شنبه 7 ربيع الثاني 1065 ق در حيدر آباد بوده كه به نام سلطان عبدالله قطب شاهي (1083 - 1035 ق) مصدر شده است.

از زندگي مؤلف اطلاع چنداني در دست نيست، اما از تأليفات او كتاب هاي زير را مي شناسيم:

1- تحفه ي ملكي، كه ترجمه عيون اخبار الرضا عليه السلام است و آن را نيز به نام سلطان عبدالله قطب شاهي مصدر ساخته. تاريخ ساخت ترجمه 1060 ق بوده است. ر. ك: الذريعة، ج 4 ص 120؛ فهرست آستان قدس رضوي، ج 14 صص 129 - 128؛ فهرست مجلس، ج 35 ص 542؛ ادبيات فارسي بر مبناي تأليف استوري، ج 2 صص 889 - 888؛ فهرست مشترك نسخه هاي خطي پاكستان ج 10 ص 202؛ فهرست نسخه هاي خطي مركز احياء ميراث اسلامي قم، ج 3 ص 335، فهرست نسخه هاي خطي فارسي، منزوي، ج 2 ص 912؛ فهرستواره كتابهاي فارسي، ج 3 ص 1581.



[ صفحه 68]



2- انوار التحقيق: منتخبي از سخنان خواجه عبدالله انصاري (م 481 ق) است كه توسط ابن طيفور گرد آوري شده است. ر. ك: الذريعة، ج 2 ص 421؛ فهرست نسخه هاي خط فارسي، احمد منزوي، ج 2 صص 1545 - 1544؛ فهرست الفبائي كتب خطي آستان قدس رضوي، ص 71، فهرست نسخه هاي خطي كتابخانه آيت الله گلپايگاني قم، ابوالفضل عرب زاده، ص 104، فهرستواره كتابهاي فارسي، ج 6، صص 332 - 331.

3- ترجمه ي مكارم الاخلاق كه در 1065 تأليف شده است. ر. ك: ادبيات فارسي بر مبناي تأليف استوري، ج 2، ص 771؛ فهرست مشترك نسخه هاي خطي پاكستان،ج 4، ص 2465، فهرستواره كتابهاي فارسي، ج 6، ص 628.

4- مقالات خواجه عبدالله انصاري كه احتمال دارد همان انوار التحقيق باشد. ر. ك: فهرست الفبائي كتب خطي آستان قدس رضوي، ص 545.

5- گنجنامه در حل لغات شاهنامه، كه در 4 جمادي الثاني 1069 ق براي رضا قلي بيك نيك نام خان ساخته است. ر. ك: الذريعة، ج 18، ص 244؛ فهرست نسخه هاي خطي دانشكده ادبيات تهران (مجموعه علي اصغر حكمت)، صص 47 - 46؛ فرهنگ نويسي در هند، ص 184.

6- فرهنگ فارسي به فارسي: ساخته شده پس از گنجنامه در گرد آوري لغات ضرروي فارسي. ر. ك: الذريعة، ج 16، ص 211، فهرست نسخه هاي خطي دانشكده ادبيات تهران، (مجموعه علي اصغر حكمت) صص 47 - 46.

7 - نصايح افلاطون به اسكندر. ر. ك: الذريعة، ج 24، ص 168.

8- معصوميه در بيان احوال اخرويه: در بيان احوال سلمان فارسي و مواعظ او. ر. ك: الذريعة، ج 21، ص 265؛ فهرستواره كتاب هاي فارسي، ج 6، صص 618 - 617.

9- اخلاق حسني يا اخلاق قطب شاهي: در حكمت علمي كه در سال 1083) ظل المعبود) به نام سلطان عبدالله قطبشاهي نگاشته است. ر. ك: فهرست نسخه هاي خطي فارسي، منزوي، ج 2 ص 1529، فهرستواره كتاب هاي فارسي، ج 6، ص 295.



[ صفحه 69]



10- حدائق السلاطين في كلام الخواقين: در تاريخ پيش از اسلام تا سال 1030 ق كه در 1092 ق نوشته شده است. ر. ك: فهرستواره كتابهاي فارسي، ج 2، ص 951.

11- تحفه قطبشاهي: اين كتاب در يك مقدمه و هشت باب به مانند كتاب گلستان در اخلاق پادشاهان و سيرت و عدالت آنها نوشته شده است. ر. ك: فهرستواره كتابهاي فارسي، ج 6، ص 368.

همچنين ياداشتي از بسطامي به خط خودش در يك جنگ خطي فلسفي فقهي كلامي- كه نزد آقاي بديع الله مرادي نگهداري مي شود - به چشم مي خورد؛ كه در آن جا نام خود را «علي الملكي بن طيفور بسطامي» آورده است. اين جنگ شامل خطوط عده اي از علما و معاريف سده 11 و 12 ه، از جمله محمد تقي مجلسي، فيض كاشاني، فخر الدين طريحي، محمد بن محمد شاه دارابي و.... مي باشد كه از سال 1067 تا 1128 ق جمع آوري شده است. براي اطلاعات بيشتر ر. ك: مجله بخارا، شماره 15، آذر و دي 79، صص 42 - 40.

ر. ك: طبقات اعلام الشيعة (قرن يازدهم ه)، ص 378.

آغاز:



«اي از تو صحيفه ي بيان را تزئين

وي ترجمه ي وصف تو تبيان مبين



گر نام تو زينت ندهد عنوان را

ديباچه نشايد كه شود صدر نشين



مصحف حقايق آثار محامد حضرت الهي از آن جامع تر است كه مفسر عقل ژرف به دستيابي بيست و نه حرف، سطري از آيات صفت جمال و جلال او را تفسير تواند نمود.



جهان معني اندر حرف نآيد

كه بحر قلزم اندر حرف نآيد



و صحيفه ي دقايق شعار مدايح جناب رسالت پناهي از آن كاملتر است است كه مترجم انديشه شگرف به ياوري الفاظ رشيق و معاني دقيق سطري از روايات معجزات كمال و نوال او را ترجمه تواند فرمود... و كان من دعائه عليه السلام اذا ابتداء... بدان كه لفظ من دعائه درين مقام چندان ربط ندارد و اگر به جاي من دعائه، من دأبه باعاداته مي بود ربط تمام مي داشت، پس حمل بر زيادتي يا تحريف بايد نمود يعني هر گاه كه آن حضرت آغاز دعا كردي ابتدا به اين سپاس مر خداي را كه عزيزست».



[ صفحه 70]



انجام: «و فعلها و كردارها كه به سبب آن مستحق مي شوند به ثواب و عقاب و مي رسند به مثوبات و عقوبات، زيرا كه بعضي از مردمان هستند كه دوست مي دارند پسران را و مكروه مي شمرند دختران را و جمعي ديگر از ايشان هستند و دوست مي دارند بسيار گردانيدن مال را و مكروه مي شمرد رخنه شدن و پريشان گشتن حال را. و سيد رضي طاب ثراه مي گويد كه اين تقرير از غريب و غريب آن چيزيست كه شنيده است از آن حضرت در تفسير و تبيين اين آيه ي كريمه. و الله اعلم بمقاصد اوليائه و صلي الله علي سيدنا محمد رسول الله المصطفي و علي آله الطاهرين. و رحمت كند خداي تعالي... ما با محمد كه رسول خداست و برگزيده از تمام عالم و بر آل او كه پاكند از جميع ارجاس به مقتضاي آيه ي تطهير انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا. هذا آخر الكلام و الحمد لله علي التمام و الصلوة علي محمد و آله و الصلوة و السلام». [1] .



نسخه ها:

1 / 117 - آستان قدس رضوي، شماره 21437 نسخ و نستعليق، پنجشنبه 8 صفر 1081 ق، عناوين شنگرف و در نيمه دوم نسخه لاجورد، 269 برگ، 15 سطر [رؤيت] [2] .


پاورقي

[1] بعد از اين، مثنوي اي در 7 بيت با مطلع زير آمده است:



به حمد الله كه اين ديباچه راز

به انجام آخر انجاميد آغاز.

[2] همچنين اين نسخه به اجمال در فهرست هزار و پانصد نسخه خطي اهدائي رهبر معظم انقلاب حضرت آيت الله خامنه اي به كتابخانه آستان قدس رضوي، ص 114 معرفي شده است.