بازگشت

حقيقت دعا و آثار آن 3


اثر پنجم دعا



پنجمين اثر دعا آن است كه گذشته از برآمدن حاجت و پيدا شدن مقصود و مطلوب شخص داعى ، آثار بى حد و حصرى بر آن مترتب است كه در تمام موطن هاى وجودى انسان اثر مطلوب خود را باقى مى گذارد. لذا بر خلاف توهم بعضى كوتاه بينان كه گمان كرده اند اگر درخواست آنان ظاهر نشود دعا بى اثر بوده است ، بايد گفت كه اجابت دعوت ، در قبال آنچه كه با توجه و دعا دريافت كرده اند، كمترين اثر دعاست . آرى ، آن را به انسان مى دهند كه خود هرگز شعور درخواست آن را ندارد.



و راستى اگر باب رحمت دعا بر بندگان مسدود بود، بسيارى از بندگان صالح خدا از مكارم و كرايمى محروم مى شدند كه يوم تبلى السرائر، سخت بر از دست دادن آن كرايم متاثر و متاسف مى گشتند.



ما حاصل خود در سر خمخانه نهاديم محصول دعا در ره جانانه نهاديم(1)



دل گفت وصالش به دعا باز توان يافت عمرى است كه عمرم همه در كار دعا رفت (2)



امام صادق عليه السلام مى فرمايند : عليكم بالدعاء فانكم لا تقربون الى الله بمثله : (3) بر شما باد به دعا كردن ، (چرا كه ) با هيچ چيز همانند دعا به خداوند نزديك نخواهيد شد.



هم چنين ايشان مى فرمايند : ما يعلم عظم ثواب الدعاء و تسبيح العبد فيما بينه و بين نفسه الا الله تبارك و تعالى(4) بزرگى پاداش دعا و تنزيه كردن بنده خدا را (آن زمان كه بين او و خود باشد)، هيچ كس جز خدا نمى داند.



و نيز آن حضرت فرموده : ما ابرز عبد يده الى الله العزيز الجبار عزوجل الا استحيى الله عزوجل ان يردها صفرا حتى يجعل فيها من رحمته يشاء(5) هيچ بنده اى دستانش را به طرف خداوند عزيز جبار بالا نمى گيرد، مگر آن كه خداوند شرم مى كند از اين كه دستان او را خالى بازگرداند و در دستان او آنچه كه از رحمت خود بخواهد قرار مى دهد.



دعا قبل از هر چيز، از مقام گوينده اى خبر مى دهد كه در مقام انشاى اين مقوله عظيم برآمده است



بر همين اساس است كه فرمود دعاى بدون اجابت در خارج نيست(6) در آيه شريفه ادعونى استجب لكم(7) نيز اجابت را به طور مطلق بر دعا فرموده است ، حال آن كه با آمدن شرط (دعا)، جزا (تحققش ) حتمى است ؛ در صورتى كه در بعضى از دعاها ظاهرا خواسته و حاجت مورد سؤ ال متحقق نمى شود.



چه بسا، بسيارى نمى دانند كه حال دعا، حالى است كه انسان با صرف نظر از عالم كثرات به عالمى وارد شده كه نام و نشانى ندارد و در آن لحظه ، صحيفه نفس بريده از همه چيز به ملكوت پيوسته است و هرگز از آن عالم قدسى دست خالى برنمى گردد.





اثر ششم دعا



ششمين اثر دعا كه شايد از علل مهم و اساسى تاءسيس مكتب دعا به وسيله ى حضرات معصومين عليهم السلام نيز باشد، وقوف بر معارف بلند الهى ، فهم دستور العمل هاى زندگى ، تعليم آداب و سنن الهى و هم چنين درس چگونه حرف زدن با خداى عزوجل است .



يكى از خصايص دعا آن است كه تمام وجود و حقيقت معصوم عليه السلام - كه با خداى خود در حال مناجات است - در آن تجلى كرده و با تمام حقيقت خود در آن به سخن نشسته است .



نكته در اين جاست كه اين خصيصه ، در روايات ماثوره از حضرات معصومين عليهم السلام كمتر به چشم مى خورد، زيرا در روايات ، هميشه ظرفيت وجودى راوى محفوظ بوده و آن بزرگواران بر حسب ظرفيت وجودى شنونده سخن مى گفته اند؛ ولى در دعا چون راوى واسطه نيست ، حضرات در آن كلمات و معانى ، به تمام حقيقت خود تجلى فرموده و با خداى متعال سخن مى گويند و سلسله معارفى را كه ممكن نيست در زمانى خاص با راويان در ميان گذارند، به صورت دعا تعليم فرموده اند.



به واقع ، اگر كسى حقيقتا در وقت زيارت به معصوم عليه السلام عرض كند كه السلام عليك يعنى تو از ناحيه من در امن و امان هستى و هرگز گزندى از طرف من به شما نخواهد رسيد، چنين فردى هرگز دست به معصيت نمى زند



پس در واقع گنجينه دعا از عظيم ترين ارمغان هايى است كه حضرات معصومين عليهم السلام براى امت خود باقى گذارده اند و امروز شاهد هستيم كه تاكنون كمتر ورقى از اين كتابخانه عظيم كاسته نشده و هم چنان اين گنجينه به صورت بكر و مكنون و مستور باقى مانده است .



در اينجا لازم است يادآورى كنيم كه باب زيارات نيز از همين مقوله است . عمده مساءله در باب زيارات هم توجه مردم به مقامات معصومين عليهم السلام ، معرفت به آنان و در نتيجه ، انجام دستورات و فرامين ايشان مى باشد؛ و گرنه لقلقه الفاظ بى جان اثر مورد نظر را نخواهد داشت .



به واقع ، اگر كسى حقيقتا در وقت زيارت به معصوم عليه السلام عرض كند كه السلام عليك يعنى تو از ناحيه من در امن و امان هستى و هرگز گزندى از طرف من به شما نخواهد رسيد، چنين فردى هرگز دست به معصيت نمى زند؛ زيرا مى داند انجام معصيت ، پايمال كردن مرام و مقاصد حضرات معصومين است كه در راه حفظ شريعت از جان خود گذشته اند. آرى ، معصيت بدترين گزندى است كه مى توان به ساحت قدس آن بزرگواران وارد آورد.



پس در واقع ، قبل از هر خاصيت و اثرى ، مكتب دعا و زيارات در صدد القاى معارف بلندى هستند كه در روايات مورد سؤ ال واقع نشده است و خود حضرات معصومين عليهم السلام آن را ابراز فرموده اند. از اين جهت ، مكتب دعا مكتيى تربيتى است كه داراى مقصد و غايتى بس بلند است و يكى از بزرگ ترين سياست هاى تربيتى دين مبين اسلام به حساب مى آيد.



اثر هفتم دعا



هفتمين اثر دعا تربيت انسان كامل است . تربيت انسان هايى كه تا بلندترين قله مقامات بلوغ پيدا كرده و در مرتفع ترين ذروه فضيلت مقام يافته اند، ثابت مى كند كه مقامات مذكور در فرهنگ الهى اسلام ، صرفا يك سرى ايده هاى ذهنى كه تنها در مرحله خيال و وهم قرار داشته باشند نيست تا استعداد خامى چنين انگارد كه اين جمله ، نسيه و در آينده اى بسيار دور است كه از آن خبرى نداريم و لذا نتوان به آن وعده هاى دور، از لذايذ نقد درگذشت ؛ چه فكر ناپخته و چه انديشه دور از واقعيتى!



بايد گفت كه اجابت دعوت ، در قبال آنچه كه با توجه و دعا دريافت كرده اند، كمترين اثر دعاست



البته كسى كه با فرهنگ دعا آشنا است ، به خوبى مى داند كه تا انسان خود به مقام معرفت نرسيده باشد، هرگز نمى تواند سخنى را انشاء كند كه همه از آن بى خبرند؛ به عبارت ديگر، دعا قبل از هر چيز، از مقام گوينده اى خبر مى دهد كه در مقام انشاى اين مقوله عظيم برآمده است . آن كسى كه در كنار كوه عرفات ايستاده و در آن واقعيت ، يكباره به خداى خود عرض مى كند : انت الذى لا اله غيرك تعرفت لكل شى ء فما جهلك شى ء و انت الذى تعرفت الى فى كل شى فرايتك ظاهرا فى كل شى و انت الظاهر لكل شى(8) تو آن خدايى هستى كه غير از تو معبودى نيست . خودت را به همه شناسانده اى ، پس هيچ شيئى (در عالم ) نيست كه تو را نشناسد، و خودت را به من در هر چيزى شناسانده اى ، پس تو را در همه چيز ظاهر يافتم و تو هستى كه آشكار كننده هر شى ء مى باشى ، و نكره اى در سياق تو نفى قرار مى دهد تا بگويد كه به طور مطلق ، همه چيز به تو آگاه است و علم دارد و لذا علم را در سراسر كائنات سرايت داده است ؛ آن چنان بهت آور سخن گفته كه نه تنها مردم امروز قصور از فهم اين كلمات دارند، بلكه بايد قرون متوالى بگذرد تا در لابه لاى اعصار، افكار پخته تر شده و پرده از چهره پر اسرار اين مسايل گرفته شود.



هر كه شد محرم دل، در حرم يار بماند



وان كه اين كار ندانست در انكار بماند

پاورقي

(1) ديوان حافظ



(2) ديوان حافظ



(3) بحار الانوار، ج 93، ص 303.



(4) همان ، ص 319



(5) همان ، ص 323



(6) من اعطى الدعاء اعطى الاجابه ، خصال صدوق ، ص 101 - من اعطى الدعاء لم يحرم الاجابه ، معانى الاخبار صدوق ، ص 323.



(7) غافر، 60



(8) دعاى عرفه امام حسين عليه السلام .