بازگشت

اركان دعا


دعا داراي سه ركن اساسي است:

ركن اول



جاذبه بين داعى و مدعو است كه همان حالت دعا و ارتباط معنوى خالق و مخلوق مى باشد. و اين يكى از بزرگ ترين نعمت هايى كه حضرت خداوندى به بندگان خود عطا فرموده ، و همين حال عظيم است كه در روايات نيز مورد تأكيد واقع شده: «آن كس كه دعا را عنايت كرد، اجابت را نيز عنايت نمود»(1) و پيامبر (صلي الله عليه و آله) فرموده است: دعا اسلحه مؤمن است(2) و در نهج البلاغه ، در وصيت حضرت امير عليه السلام به امام حسن عليه السلام مى خوانيم : «پس كليد خزاين خود را در دستان تو قرار داد و به تو اجازه داد كه از او درخواست نمايى . پس هر زمان كه بخواهى مى توانى با دعا درهاى نعمت الهى را به روى خود باز كنى و باران رحمت الهى را بر خود فرود آرى ؟»(3) و امام سجاد عليه السلام مى فرمايد :«سپاس خدايى را كه هرگاه حاجتى داشتم ، او را خواندم و بدون هيچ واسطه اى ، در خلوت سر خود را با او بازگو كردم و او نيز نياز مرا مرتفع ساخت»(4)



پس ، دعا بركت عظيمى است كه حضرت رب متعال - جل و جلاله - به بندگان خود عنايت نموده و گنجينه اى است كه در معرض انتخاب آنان قرار داده است . پس اگر توفيق نصيب كسى گرديد و موفق به دعا شد، غنيمتى پربها يافته است كه شكرانه بسيار مى طلبد؛ بعبارت ديگر دعا با قطع نظر از اجابت آن و نتايج فوق العاده اى كه بر آن مترتب است، خود فضيلتى بس ‍ بزرگ به شمار مى آيد (5) كه خداوند متعال به بندگانش عطا فرموده است.



دعا با قطع نظر از اجابت آن و نتايج فوق العاده اى كه بر آن مترتب است، خود فضيلتى بس ‍ بزرگ به شمار مى آيد كه خداوند متعال به بندگانش عطا فرموده است.

ركن دوم



شخص داعى است كه بايد اين حالت در او يافت شود؛ يعنى دعا كننده بايد به راستى خواهان و طالب باشد، زيرا همان طور كه در مباحث قبل گفته شد، بايد زبان سر، ترجمان زبان دل باشد و لذا قلب لاهى (بازيگر) و ساهى (غافل ) نمى تواند داعى باشد. ولذا بايد مراعات چند شرط بر او لازم است:



1- عبوديت: شرط اول آن است كه مقام عبوديت و بندگى و به ديگر بيان نياز دائمى خود را نسبت به خالق خود بشناسد؛ يعنى به مقام خود واقف باشد و بداند كه فقير مطلق است و غنى مطلق تنها او است و امام سجاد (عليه السلام) مي فرمايند : كيف يستغنى العبد عن ربه ؟... سيدى لم ازدد اليك الا فقرا و لم تزدد عنى الاغنى .



2- باور به قدرت الهى : شرط دوم اين است كه بنده خداى خود را به وصف غنى مطلق بشناسد و بداند كه او بر جميع مكنونات قلبى آگاه و در بر آوردن حاجات تواناست و هيچ چيز در برابر قدرتش مانع نخواهد بود.



امام سجاد عليه السلام در طلب حاجت از خداى متعال عرض مى كند :



«خود را به بى نيازى از آفريدگانت ستوده اى و به بى نيازى از آن ها شايسته اى ، و آنان را به احتياج و تنگدستى نسبت داده اى و ايشان احتياج به تو را سزاوارند. پس ‍ هر كس چاره نيازمندى خود را از درگاه تو بطلبد و بر طرف كردن احتياج خويش را از تو بخواهد، حاجت خود را در جايگاهش خواسته و براى رسيدن به مطلوب خويش از راهش درآمده است .و در ادامه مي فرمايد: « و كجا فقير و بينوايى براى رفع گرفتارى به كسى مانند خود روى مى آورد؟»(6)



مرحوم كلينى نقل مى كند : پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم در يكى از جبهه هاى جنگ در دامنه كوهى مشغول استراحت بودند. يكى از مشركان با استفاده از اين فرصت خود را به بالاى سر حضرت رساند و با شمشيرى آخته گفت : من ينجيك الآن ؟. حضرت بى درنگ فرمودند : ربى و ربك ؛ يعنى بين سر من و لبه تيز شمشير تو قدرتى هست كه تو آن را نمى بينى . آن مشرك كه به اين حرف معتقد نبود، پوزخندى زد و شمشير خود را پايين آورد تا ضربه اى بر حضرت وارد كند، ولى با عكس العمل به موقع پيامبر، شمشير را از دست او به طرفى پرتاب شد. آن گاه حضرت شمشير از نيام كشيد و فرمود : من ينجيك منى ؟. گفت : كرامت تو، زيرا انسانى بزرگوار هستى ! آن گاه حضرت از كشتن او صرف نظر كرد.



3- توجه به قرب الهى : شرط سوم آن كه بنده بداند خداى تعالى از همه كس به او نزديك تر است ، زيرا فرموده است : و اذا سألك عبادى عنى فانى قريب(7) ، و نحن أقرب اليه من حبل الوريد(8)، ان الله يحول بين المرء و قلبه(9) .



ميان عاشق و معشوق هيچ حائل نيست تو خود حجاب خودى حافظ! از ميان برخيز



شناخت انسان از خداى عزوجل ، در نحوه دعا و حال او اثر فراوان دارد و در اجابت دعا و سرعت آن نيز مؤ ثر است



4- اخلاص : شرط چهارم آن كه بنده در دعا اخلاص داشته باشد؛ يعنى فقط خدا را بخواند و كس ديگرى را شريك او قرار ندهد : فادعوا الله مخلصين له الدين(10) امام سجاد عليه السلام از خداوند مى خواهد : و اجعلنى ممن يدعوك مخلصا فى الرخاء دعاء المخلصين المضطرين لك فى الدعاء(11) در جاى ديگر عرضه مى دارد : اللهم انى اخلصت بانقطاعى اليك ، و اقلبت بكلى عليك و صرفت وجهى عمن يحتاج الى رفدك ، و قلبت مسألتى عمن لم يستغن عن فضلك . و رايت ان طلب المحتاج الى المحتاج سفه من رايه و ضله من عقله (12)



رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم در خطبه شعبانيه به مناسبت ماه مبارك رمضان فرمودند: فاسئلوا الله ربكم بنيات صادقه و قلوب طاهره .



5- طلب حقيقى : شرط پنجم آن كه داعى طلب حقيقى نسبت به خواسته خود داشته باشد؛ نه آن چنان كه امرى را طلب كند، ولى آن گاه كه مطلوبش ‍ نصيب او شد، از آن بيزارى جويد. چنين شخصى در حقيقت سؤ ال از چيزى كرده كه آن را نمى خواهد.



6- ادب دعا : شرط ششم آن كه ادب در دعا داشته باشد و با كمال خضوع و رعايت تمام جوانب بندگى ، دست به دعا بردارد. به ديگر بيان ، بهترين ادب عبوديت ، خود را ناديدن و به قصور و تقصير اعتراف داشتن است ؛ چنان كه روش انبيا و ائمه عليهم السلام چنين بوده است



در زمينه ادب مع الله (رعايت ادب در پيشگاه خداوند متعال ) استاد علامه طباطبايى رحمه الله فصلى باز كرده و شرايطى بيان فرموده اند كه همه آن ها از آيات كريمه قرآن استفاده مى شود.



به عزت و جلال خودم قسم كه آرزوى هر آرزومندى كه به غير من اميدوار باشد را قطع خواهم كرد و در بين مردم لباس خوارى بر تن او خواهم پوشاند و او را از گشايش و رحمتى كه از طرف من مى باشد محروم خواهم كرد. آيا بنده من در سختى ها بايد به غير من اميدوار باشد؟ سختى ها از جانب من به او مى رسد و او به غير من اميد دارد، حال آن كه من بى نياز و بخشنده ام ؟ كليد درهاى بسته به دست من است و درب خانه من به روى كسى كه مرا بخواند باز است !



ركن سوم



مسأله مدعو است ؛ يعنى انسان بداند كه در دعا با چه كسى محشور است ، خداى خود را بشناسد و ديگرى را يار و شريك او قرار ندهد.



شناخت انسان از خداى عزوجل ، در نحوه دعا و حال او اثر فراوان دارد و در اجابت دعا و سرعت آن نيز مؤ ثر است . اين معرفت ، هم چنين در كيفيت و كميت دعا، انتخاب كلمات و اداى آن ها، شوق دعا كردن ، لذت بردن از دعا و عدم يأس در صورت تأخير اجابت و اصرار بر درخواست از خداوند سبحان نيز تأثير مى گذارد.در حديثى از امام كاظم عليه السلام مى خوانيم : «گروهى به امام صادق عليه السلام عرض كردند كه ما خدا را مى خوانيم ، لكن دعاى ما مستجاب نمى شود؟! حضرت فرمودند : شما كسى را مى خوانيد كه نمى شناسيدش»(13)در كتاب عده الداعى حديثى از امام صادق عليه السلام بدين معنا آمده كه ايشان آن را از پدرانشان عليهم السلام و ايشان از پيامبر گرامى اسلام نقل كرده اند. خداوند متعال به يكى از انبيا در قسمتى از آنچه كه به آن پيامبر وحى شده بود اين گونه فرمود : به عزت و جلال خودم قسم كه آرزوى هر آرزومندى كه به غير من اميدوار باشد را قطع خواهم كرد و در بين مردم لباس خوارى بر تن او خواهم پوشاند و او را از گشايش و رحمتى كه از طرف من مى باشد محروم خواهم كرد. آيا بنده من در سختى ها بايد به غير من اميدوار باشد؟ سختى ها از جانب من به او مى رسد و او به غير من اميد دارد، حال آن كه من بى نياز و بخشنده ام ؟ كليد درهاى بسته به دست من است و درب خانه من به روى كسى كه مرا بخواند باز است !

پاورقي

(1) الكافى ، ج 2، ص 65



(2) همان ، ص 468



(3) نهج البلاغه، نامه 31



(4) دعاى سحر مشهور به دعاى ابو حمزه ثمالى - البلد الامين ، ص 205



(5) فلاح السائل ، ص 27 - عن على عليه السلام قال : احب الاعمال الى الله سبحانه فى الارض ‍ الدعاء و افضل العباده العفاف .



(6) صحيفه سجاديه، دعاي 13



(7) بقره/186



(8) ق/16



(9) انفال/ 24



(10) غافر/10



(11) صحيفه سجاديه ، دعاى 22.



(12) صحيفه سجاديه ، دعاى 28



(13) التوحيد للصدوق ، ص 288.



ر.ك : شرح صحيفه ي سجاديه - آيت الله ممدوحي