بازگشت

سيماي صحيفه سجاديه - 1


مقدمه



نام امام سجاد (ع) چهارمين امام شيعيان تداعي کننده مناجات وراز و نياز و دعااست. آن امام، مجالي براي فعاليتهاي علني فرهنگي، اجتماعي و سياسي نيافت و عمر شريف خود را در محراب عبادت و نيايش سپري ساخت. عبادت و دعايش، «سير الي الحق »نبود که «سير الي الخلق » را به دنبال نداشته باشد. بلکه عبادت و محراب او و رويي به خالق و سويي به سوي خلق داشت.



او با «حبل » دعا مردم را با خدايشان مرتبط مي ساخت و اين «حبل » از چنان استحکام و عمقي برخوردار است که پس از گذشت قرنها، طراوت، اتقان و ژرفاي خود را از دست نداده است.



نوشته حاضر، بحثي کوتاه در باره «صحيفه سجاديه » آن حضرت است. نمي توان گفت همه دعاها و نيايشهاي امام به دست ما رسيده است بلکه دعاهاي منسوب به آن حضرت قطره اي از درياي ژرف نيايشهاي او است. دليل اين سخن مستدرکات بسيار «صحيفه کامله سجاديه » است.



به هر صورت، به قول شهيد سيد محمد باقر صدر (ره)، صحيفه سجاديه رابايد به عنوان بزرگترين عمل اجتماعي زمان و موقعيت امام (ع)معرفي کرد. اين کتاب يگانه ميراث فرهنگ الهي، يک منبع بزرگ مکتبي، يک مشعل هدايت رباني و يک مدرسه اخلاق و تربيت اسلامي است که با گذشت روزگاران پايدار مي ماند. انسانيت پيوسته به آن نيازمند است و هرچه گمراهي هاي شيطان و فريبندگي دنيا فزونترگردد، نياز به آن بيشتر مي شود.



حکومت بني اميه، به طور کامل امام را در عزلت سياسي قرار داده بود به نحوي که در تمام مدت عمر شريفش فقط يک بار از روي ناچاري از پيشنهاد کارساز امام استقبال کردند و آن موقعي بودکه:«عبد الملک خليفه اموي با پادشاه روم درگيري پيدا کرد، وپادشاه روم... او را تهديد کرد که نقدينه هاي آنان را براي تحقير مسلمانان از کشور روم وارد کند و در مقابل آن، هرقراردادي که خواست با آنها ببندد. در اينجا عبد الملک متحير وبيچاره شد... لذا مسلمانان را دعوت به گردهمايي کرد و با آنهابه مشورت پرداخت. هيچ کدام نظري که بتواند آن را به کارببندد، اظهار نکردند. در آنجا مردم به او گفتند:تو خود مي داني راه فرار از اين مشکل به دست چه شخصي است. فرياد برداشت:واي بر شما چه کسي اين کار از او ساخته است؟ گفتند:بازمانده اهل بيت پيامبر (ص). گفت:راست گفتيد. او براي رفع اين مشکل به امام زين العابدين (ع) پناهنده شد. امام (ع)فرزند خود، محمد بن علي الباقر (ع) را به شام گسيل داشت وتعليمات لازم را به او داد. در آنجا امام باقر (ع) طرحي نو،براي تنظيم پول مسلمانان ارائه داد و کشور اسلامي را از موقعيت استعماري نجات داد.»



اين قضيه نشان مي دهد که اگر موقعيت اجتماعي و سياسي براي امام فراهم بود، تنها به دعا و مناجات نمي پرداخت و از کان دانش و معرفت و تدبير الهي خود امت اسلامي را بهره مند مي ساخت. اما افسوس که حکام مستبد بني اميه اين موقعيت را از امام سلب کردند و امت اسلامي را از خورشيد وجودش محروم ساختند.

صحيفه سجاديه چه کتابي است؟



از صحيفه سجاديه، که سند آن به امام زين العابدين (ع) منتهي مي شود، به «اخت القرآن » و «انجيل اهل البيت (عليهم السلام)»و«زبور آل محمد (ص)» و «صحيفه کامله » تعبير شده است. علامه ابن شهرآشوب، در کتاب معالم العلما در ذيل ترجمه متوکل ابن عمير، با عنوان «زبور آل محمد (ص)» و در ذيل ترجمه يحيي ابن محمد الحسيني الدلفي، با عنوان «انجيل اهل بيت » از آن ياد کرده است.



ششمين تصنيفي که در اسلام صورت گرفته، صحيفه سجاديه است زيراچنين نقل گرديده است:«الصحيح ان اول من صنف امير المؤمنين ثم سلمان ثم ابوذر ثم الاصبغ بن نباتة ثم عبيد الله بن ابي رافع ثم صنف الصحيفة الکاملة.» بدين سبب، علماي مسلمان اهتمام بسيار به اين کتاب داشته، شرحهاي زيادي برآن نوشته اند. يکي از نويسندگان در کتاب خود تعداد 68 شرح صحيفه را معرفي کرده است.



شيخ آقابزرگ نيز در کتاب الذريعه (ج 13، ص 345 به بعد) شروح صحيفه سجاديه را معرفي کرده است.



به هر حال صحيفه سجاديه اي که اکنون در دسترس ماست، پنجاه وچهار دعا دارد که دعاي اولش «في التحميد لله عز و جل » و دعاي آخرش «دعاؤه في استکشاف الهموم » است. متوکل بن هارون گفته است که «امام صادق (ع) هفتاد و پنج دعا به من املا فرمود.يازده باب آن از دستم رفت و شصت و چند باب آن را حفظ کردم...»



سيد محسن امين (ره) مي گويد:صحيفه کامله 61 دعا دارد که درباره انواع خير و عبادت و طلب سعادت است و کيفيت توجه به پروردگار و طلب حوائج از او و چگونگي عمل کردن به قول خداوند«ادعوني استجب لکم » را مي آموزد.

سند صحيفه سجاديه



صحيفه اي که اکنون در دست ما است سندش به «بهاء الشرف » مي رسد.وي در سال 516 در ماه ربيع الاول اين دعاها را به سندي که دراول صحيفه نقل شده، دريافت کرده است البته صحيفه سالها قبل از «بهاء الشرف » معروف بود. چنانکه نجاشي در ذيل ترجمه «متوکل بن عمير بن المتوکل » نوشته است:«روي عن يحيي بن زيد دعاء الصحيفه اخبرنا الحسين بن عبيد الله عن ابن اخي طاهر عن محمد بن مطهر عن ابيه عن عمير بن المتوکل عن ابيه متوکل عن يحيي بن زيد بالدعاء.» بي ترديد نجاشي قبل از «بهاء الشرف » مي زيست و در سال 450 ه. وفات يافت.



همچنين علامه مجلسي (ره) از نسخه اي از صحيفه ياد مي کند که به سال 333 ق. مربوط است:«قد وجدت في نسخة قديمة من الصحيفة الکاملة... و کان تاريخ کتابتها سنه ثلاث و ثلاثين و ثلاثماه...» شايان ذکر است که صحيفه سجاديه به بررسي سندي نياز ندارد، چون بسياري از علماادعاي تواتر آن را کرده اند. از مطالعه اجازاتي که براي نقل صحيفه سجاديه به ثبت رسيده است، چنان بر مي آيد که اين کتاب به بررسي سندي نياز ندارد و متواتر است.



علامه مجلسي مي نويسد:«... و يرتقي الاسانيد المذکوره هنا الي سته و خمسين الف اسنادا و مائه اسناد.» يکي از شارحان صحيفه نيز چنين نوشته است:«و لما کانت نسبه الصحيفه الشريفه الي صاحبها (ع) ثابته بالاستفاضه التي کادت تبلغ حدالتواتر...»ناگفته نماند که اگر به سندي که در مقدمه صحيفه ذکر شده اکتفا کنيم، ازشرايط حجيت و اتقان برخوردار نيست زيرا:اولا:از سيدنجم الدين بهاء الشرف، که در اول سند آمده است، درکتابهاي رجالي ذکري به ميان نيامده است. همچنين از «عکبري »و «عبدالله بن عمربن الخطاب » نيز در کتابهاي رجالي ياد نشده است.



ثانيا:اگرچه در کتب رجالي از ابوالمفضل ياد شده است امابيشتر او را تضعيف کرده اند. نجاشي درمورد وي مي گويد:«کان سافر في طلب الحديث عمره و کان في اول امره ثبتا ثم خلط و رايت جل اصحابنا يغمزونه و يضعفونه.» ثالثا:در رجال نجاشي آمده است که «متوکل بن عمير بن متوکل » صحيفه را از «يحيي بن زيد» نقل کرده، در حالي که در مقدمه صحيفه مي خوانيم:عمير ازپدرش «متوکل » نقل کرده است. و اين متوکل توثيق نشده است.



رابعا:اخبار شيخ سعيد ابو عبدالله... درسال پانصد و شانزده بوده است و عبدالله بن عمر، که در سند آمده، صحيفه را در سال دويست و شصت و پنج (265) نقل کرده است. تنها سه راوي(ابومنصور عکبري و ابوالمفضل و شريف ابو عبدالله) واسطه اين دونفر شمرده مي شوند. بعيد به نظر مي رسد که در فاصله زماني بين شيخ سعيد و عبدالله بن عمر (دويست و پنجاه و يک سال) فقط سه راوي واسطه قرارگيرند مگر اينکه گفته شود اين سه راوي يکديگررا ملاقات کرده باشند و....



گوينده «حدثنا» در اول سند صحيفه چه کسي است؟



چنانکه مرحوم الهي قمشه اي در مقدمه ترجمه خود بر صحيفه آورده و همچنين در رياض السالکين ديده مي شود، در اين مورد دو قول وجود دارد:1- گوينده «حدثنا» شيخ جليل القدر «علي بن السکون » است.



وي از بزرگان علماي اماميه و مورد وثوق است. اين قول منسوب به شيخ بهايي (ره) است. (الذريعه الي تصانيف الشيعه، ج 15، ص 18



2 ـ گوينده «حدثنا» عميد الروساء هبة الله بن حامد است که متوفاي سال 609 ق. است. (سيدابوالفضل حسيني، تلخيص الرياض، ص 9، پاورقي) صاحب رياض السالکين اين قول را پذيرفته ونوشته است:«... دل عليه ماوجد بخط المحقق الشهيد (ره) علي نسخته المعارضه بنسخه ابن السکون المرقوم عليها بخط عميدالروساءماصورته:قراها علي السيدالاجل النقيب الاوحد العالم جلال الدين عماد الاسلام ابوجعفر القاسم بن الحسن بن محمد بن الحسن بن معيه ادام الله تعالي علوه قرائه صحيحه مهذبه. و رويتها له عن السيد بهاءالشرف ابي الحسن محمد بن....» با همه اينها صحيفه سجاديه به بررسي سندي نياز ندارد زيرا:1- علماي اماميه بر استفاضه و بلکه تواتر آن اتفاق نظردارند. چنانکه عالم بزرگوار الهي قمشه اي مي گويد:«... علماي بزرگ اماميه گويند:صدور صحيفه سجاديه از امام سجاد (ع) به روايات مستفيضه بلکه قريب به تواتر است، هيچ شک و ترديدي دراين که کلام امام است نتوان کرد.» آيت الله العظمي مرعشي نجفي (ره) نزد زيديه و اسماعيليه نيز ادعاي تواتر کرده است. درهمين مورد، کلام علامه مجلسي و صاحب رياض السالکين قبلا نقل گرديد.



2 ـ فصاحت و بلاغت صحيفه حاکي از آن است که نمي تواند کلام غيرمعصوم (ع) باشد. چنانکه «طنطاوي »، مفسر قرآن، وقتي آيت الله العظمي مرعشي نجفي (ره) صحيفه سجاديه را به عنوان هديه برايش ارسال مي کند، مي گويد:اين کتاب را فوق کلام مخلوق و دون کلام خالق ديدم.



«قال سيدنا الاستاذ العلامه الکبري و الايه العظمي النجفي المرعشي:کتب الي العلامه الجوهري الطنطاوي صاحب التفسير المعروف وصول الصحيفه و شکرلي علي هذه الهديه السنيه و اطري في مدحها والثناء عليها الي ان قال:و من الشقاء انا الي الان لم نقف علي هذا الاثر القيم الخالد من مواريث النبوه و اهل البيت و اني کلما تاملتها رايتها فوق کلام المخلوق و دون کلام الخالق...» شايان يادآوري است که پس از آن، طنطاوي از آيت الله العظمي مرعشي نجفي مي پرسد:آياتاکنون کسي از علماي اسلام شرحي برآن (صحيفه سجاديه) نوشته است؟ آيت الله مرعشي مي نويسد:«شارحيني که مي دانستم نام بردم و کتاب رياض السالکين تاليف سيدعليخان را به ايشان تقديم کردم. معظم له در جواب نوشت که من مصمم و آماده ام که بر اين صحيفه گرامي شرحي بنويسم.» همچنين سيدمحسن امين (ره) فصاحت وبلاغت و اسلوب اين صحيفه را دليلي بر صدور آن از امام معصوم (ع)دانسته و مي نويسد:«و بلاغه الفاظها و فصاحتها التي لاتباري وعلو مضامينها و مافيها من انواع التذلل لله تعالي و الثناءعليه والاساليب العجيبه في طلب عفوه و کرمه و التوسل اليه اقوي شاهد علي صحه نسبتها و ان هذا الدر من ذلک البحر و هذا الجوهرمن ذلک المعدن و هذاالثمر من ذلک الشجر.» پس بايد گفت صحيفه سجاديه هرگز به جرح و تعديل روات نيازمند نيست، بلکه باتوجه به انشاي کلام و فصاحت و اعجاز بيان، مي توان گفت که کلام حضرت امام سجاد عليه صلوات الله است.



3 ـ نکته ديگري که بر صدور صحيفه دلالت مي کند، سندهاي متعدد واجازه هاي گوناگون است. علامه مجلسي (ره) در باره طرق روايي صحيفه، مي گويد:«واعلم انها کثيره جدا بحيث يعسر الضبط و الاحاطه والاحصاء...» در صورت اجازه اي که «اميرماجد بن امير جمال الدين محمد الحسيني الدشتکي » به «مولي محمد شفيع » داده است،سند متصل ديگري وجود دارد که قابل توجه مي نمايد:«اني ارويها عن والدي السيد السند العلامه الثقه... جمال الدين محمدبن عبدالحسين الحسيني الدشتکي عن عمه السيدمعزالدين محمد ابن السيد الفاضل... نظام الدين احمد... عن ابيه السيد نظام الدين احمد المذکور عن ابيه معزالدين ابراهيم، عن ابيه سلام الله عن ابيه عماد الدين مسعود، عن ابيه صدرالدين محمد، عن ابيه غياث الدين منصور عن ابيه صدرالدين محمد عن ابيه ابراهيم عن ابيه محمد عن ابيه اسحاق عن ابيه علي عن ابيه عربشاه عن ابيه اميرانبه، عن ابيه اميري،عن ابيه الحسن، عن ابيه الحسين، عن ابيه علي، عن ابيه زيد،عن ابيه علي، عن ابيه محمد، عن ابيه علي، عن ابيه جعفر، عن ابيه احمد، عن ابيه جعفر، عن ابيه محمد، عن ابيه زيد، عن ابيه الامام علي بن الحسين زين العابدين عليه و علي آبائه التحيه والسلام...».



ظاهرا «امير ماجد» با بيست و نه واسطه سند خود را به امام زين العابدين (ع) رسانده است.



همچنين علامه مجلسي اجازه هاي متعددي در مورد صحيفه در جلد 107بحار (ص 43 به بعد) نقل کرده است. يک مورد از اين اجازه ها که قابل توجه است، اجازه روايتي است که پدر علامه مجلسي در رويااز امام زمان (عج) دريافت کرده است:«... و بعد فيقول افقر عبادالله الغني، محمد تقي بن مجلسي الاصفهاني عفي عنهما بالنبي و آله:اني اروي الصحيفه الکامله عن مولانا و مولي الانام سيدالساجدين علي بن الحسين زين العابدين مناوله عن صاحب الزمان و خليفه الرحمان الحجه بن الحسن (ع) بين النوم و اليقظه و رايت کاني في الجامع العتيق باصبهان و المهدي صلوات الله عليه قائم و سالت عنه مسائل اشکلت علي فاجاب عنها، ثم سالت عنه (ع) کتابا اعمل عليه،فاحالني بذلک الکتاب الي رجل صالح، فلما اخذت منه کان الصيحفه و ببرکه هذه الرويا انتشرت الصحيفه في الافاق بعدماکان مطموس الاثر في هذه البلاد.» با توجه به مجموع مطالبي که گذشت، مي توان اطمينان پيدا کرد که صحيفه از ناحيه امام سجاد (ع) صادر گرديده و تاکنون هيچ کس در اين امر تشکيک نکرده است.

چرا صحيفه کامله گفته اند؟



دراين مورد، دو نظر ابراز شده است آيت الله مرعشي نجفي (ره)،در مقدمه اش بر صحيفه سجاديه ترجمه بلاغي، چنين نگاشته است:«فلسفه آنکه صحيفه را «کامله » ناميده اند، بنابر آنچه من ازسيد جمال الدين کوکباني يمني شنيدم، آن است که نزد «زيديه »از صحيفه، نسخه اي هست ولي کامل نيست و در حدود نصف اين صحيفه است و از اين جهت اين صحيفه را کامله ناميده اند.» يکي ازمحققان معاصر اين نظر را نپذيرفته، چنين مورد نقد قرار داده است:«اين تحليل نه تنها کافي نيست، بلکه آن را درست نمي توان شمرد چه لفظ کامله در سند صحيفه از گفته متوکل بن هارون که خود يحيي بن زيد را ديده است، مشاهده مي شود و مي گويد:اخبره انه من دعاء ابيه علي بن الحسين من دعاء الصحيفه الکامله.» ونيز متوکل مي گويد:يحيي بن زيد گفت:مي خواهي تو را صحيفه اي ازدعاي کامل بدهم؟ و مسلم است که در آن وقت صحيفه اي که امروز به نام صحيفه زيديه مشهور است (طبق گفته کوکباني)، وجود نداشته و بر فرض وجود،شکي نيست که متوکل از آن بي خبر بوده است تا چه رسد که از نقص آن مطلع باشد...». سپس اين محقق چنين ابراز نظر مي کند:«... اين مجموعه را از آن جهت کامله گفته اند که دستوري کامل براي درخواست حاجات بنده از خداي تعالي است. در بيشتر موارد ودر باره اغلب نيازمنديها و چون چنين دعاها از ائمه معصومين (عليهم السلام) با اين ترتيب صدور نيافته، اين ادعيه درمقابل دعاهاي ائمه ديگر به کامله ملقب شده است. والله العالم.»اين نظريه نيز قابل قبول نمي نمايد زيرا دعاهايي که از ساير ائمه عليهم السلام رسيده است نيز از چنين جامعيتي برخوردار است. مثلا دعاي کميل، دعاي سمات و ساير ادعيه که درکتابهاي ادعيه مثل مصباح کفعمي، مهج الدعوات ابن طاوس،عدة الداعي ابن فهدحلي و غيره آمده است. به نظر مي رسد قبل ازتدوين جوامع روايي اوليه شيعه، همزمان با اصول «اربعماه » وحتي قبل از آنها، در بين شيعه صحايفي از معروفيت برخورداربوده است مانند صحيفه فاطمه زهرا (س)، صحيفه علي (ع) که به يک عدد هم منحصر نبوده است. اين صحايف در دسترس عموم نبوده، گاه برخي از روايات و مطالب آنها توسط برخي از ائمه (عليهم السلام)براي خواصي از اصحاب نقل مي شده است. اکنون نيز جز اينکه برخي از مطالب آنها در جوامع روايي آمده، اطلاعي از آنها در دست نيست. اما دعاهاي صحيفه سجاديه به صورت کامل به دست افرادي ازغير امامان معصوم (عليهم السلام) رسيده است. احتمالا به اين سبب اين صحيفه را کامله خوانده اند.

مستدرکات صحيفه:



دعاهاي امام سجاد (ع) به نيايشهاي موجود در صحيفه کامله سجاديه منحصر نيست، بلکه به چندين برابر اين دعاها مي رسد. تاکنون مستدرکات زيادي براي صحيفه کامله نوشته شده است که از اين قرار است:1- صحيفه سجاديه که توسط شيخ محمدبن علي الحرفوشي، که چهل سال قبل از شيخ حرعاملي وفات يافته، گردآوري شده است.



2 ـ الصحيفه الثانيه السجاديه، گردآوري شيخ محمدبن الحسن بن الحرالعاملي. محدث جزائري در اول شرح ملحقات صحيفه چنين نوشته است:«ان الشيخ الحر لما جمع من ادعيه السجاد (ع) ما يقرب من الصحيفه سماه اخت القرآن.»3 ـ الصحيفه السجاديه الثالثه، گردآوري ميرزا عبدالله افندي صاحب کتاب رياض العلماء.



4 ـ الصحيفه السجاديه الرابعه، جمع آوري ميرزاحسين نوري. در اين مجموعه، غير از دعاهاي موجود در صحيفه هاي قبلي، هفتادو هفت دعاي ديگر گردآوري شده است.



5 ـ الصحيفه السجاديه الخامسه. اين مجموعه گردآوري سيدمحسن امين است و بيش از يکصد و هشتاد ودو دعا دارد. مولف در باره اين اثر چنين توضيح داده است:«و استدرک فيها ما خلت عنه الصحيفه الکامله و مافات الثانيه و الثالثه و الرابعه.»6 ـ الصحيفه السجاديه السادسه، گردآوري شيخ محمد صالح مازندراني.



آيت الله مرعشي نجفي (ره) در مقدمه خود بر صحيفه سجاديه ترجمه بلاغي، مستدرکات ديگري نيز ذکر کرده است که جهت رعايت اختصاراز نام بردن آنها خود داري مي شود.

صحيفه سجاديه



عصر امامت حضرت سجاد(ع) عصري بود که اختناق و خفقان سرتاسر جامعه اسلامي را فرا گرفته و حاکمان اموي امام (ع) را خانه نشين کرده و نمي گذاردند مردم از معارف الهي حضرت استفاده کنند.



امام زين العابدين(ع) همچون ديگر امامان معصوم (ع) دست از رسالت خويش برنداشتند و به حکم آگاهي به تمام روشهاي بياني و کلامي بهترين وسيله و دستاويز را براي نيل به اهداف عالي خود و نجات انسان ها از فرورفتن د منجلاب جهل و گمراهي به کار گرفته مردم را در برابر اعمال جباران ستمگر که از راه حق منحرف گشته و اصرار بر نابودي دين خدا ورزيده و آثار و احکام نبوت را به بازي گرفته بودند مطلع و آگاه مي کرد. اين روش و طريقه بيان در قالب «دعا و مناجات» متجلي گشت که بي شک حتي از جهاد با شمشير و نبرد با، سلاح گرم مهم تر و مرثرتر بود. چرا که امام (ع) با اين سبک سمتگراني را که به ناحق برگردن مردم سوار شده بودند معرفي مي کردند.



اين دعاها و مناجات ها به نام صحيفه سجاديه معروف است و پس از قرآن کريم و نهج البلاغه بزرگ ترين و غني ترين گنجينه گران سنگ حقايق و معارف الهي به شمار مي رود به طوري که از گذشتههاي دوراز طرف علما و دانشمندان برجسته ما، اخت القرآن، انجيل اهل سنت، زبور آل محمد نام گرفته است.



صحيفه سجاديه گذشته از اين که شامل راز و نياز با معبود و بيان حاجت در پيشگاه وي مي باشد درياي بيکراني از علوم و معارف اسلامي است که ضمن آن مسائل عقيدتي، فرهنگي، اجتماعي، سياسي و پاره اي از احکام شرعي و قوانين طبيعي در قالب دعا مطرح شده است. در اهميت و ارزش اين دعاها همين بس که علاوه بر شيعيان اهل سنت نيز اين ادعيه را در کتابهاي خود آورده اند.



و اين حاکي از آن است که اين دعاها در درون جامعه آن روز نفوذ خاصي داشته، چندان که هر دو فرقه، از آنها به عنوان راهي به سوي خدا و رابطي ميان خالق و مخلوق استفاده کرده اند. به دليل اهميت و اعتبار کم نظير صحيفه سجاديه د تاريخ اسلام، شرحهاي بسياري بر اين کتاب به زبانهاي عربي و فارسي نوشته شده است. مرحوم علامه شيخ آقا بزرگ تهراني در کتاب ارزشمند الذريعه حدود پنجاه شرح را غير از ترجمه ها بر صحيفه سجاديه نام برده است.



علاوه به شرح ها گروهي از نويسندگان و دانشمندان در گذشته و حال ترجمههاي متعددي بر صحيفه سجاديه، نگاشته اند که تعدادي از آنها در سالهاي اخير چاپ و منتشر شده است.



امامان معصوم (ع) و خاندان و شيعيان آنان نسبت به صحيفه سجاديه عنايت خاصي داشته و آن را به سندهاي متعدد روايت کرده اند. و بر نوشتن تعليم و تدريس آن همت گماشته اند. علاوه بر اين عده اي از علماي شيعه در کتابهاي حديث جستجو کرده اند تا دعاهاي امام سجاد(ع) که در صحيفه مشهور نيامده است جمع آوري نمايند که در نتيجه صحيفه سجاديه ثانيه، ثالثه و ... نوشته شده است که مجموعاً باصحيفه سجاديه مشهور، شش صحيفه مي شوند و برخي از آن ها بيش از (180) دعا را شامل مي شوند.



صحيفه سجاديه معروف مشتمل بر 54 دعاست که موسوم به «صحيفه کامله سجاديه» است. در ميان دعاهاي صحيفه سجاديه، تعبير در صلوات بر محمد و آل محمد(ص)» بسيار تکرار شده است کم تر دعايي است که اين عبارت را نداشته باشد و در اول، وسط و آخر دعاها تکرار شده است. زماني که حتي نام گذاري اشخاص به اسم علي، از طرف حکام بني اميه جرمي غير بخشودني بود و سّب امام علي(ع) وسيله براي نزديکي به دستگاه حکومت به حساب مي آمد به کار بردن عبارت صلوات آن هم تا اين اندازه ارزش خود را به خوبي نشان مي دهد. افزون بر اينها فصاحت و بلاغت صحيفه سجاديه نيز قابل توجه است ابن شهر آشوب در فصلي که در آن معجزات علي بن الحسين(ع) را بيان مي کند مي نويسد:



در بصره نزد دانشمندي زبان آور سخن از فصاحت صحيفه کامله به ميان آمد، او گفت از من فرا گيريد تا بر شما مانند آن را املا کنم و قلم به دست گرفت و سر به زير افکند پس سر بلند نکرد تا مرد.

2-1 نسخ صحيفه سجاديه



متوکل به هارون مي گويد صحيفه اي را که از يحي بن زيد گرفته بودم خدمت امام صادق(ع) آوردم. ايشان فرمودند:بخدا قسم اين خط عمويم زيد و دعاي جدم علي بن حسين(ع) است پس به فرزندش اسماعيل فرمود:دعائي را که تو را به حفظ و نگهداريش امر نمودم بياور! پس براي مقابله کردن نسخه يحيي با نسخه اي کرد در نزد امام صادق (ع) بود اجازه خواستم و ديدم هر دو نسخه برابر است.





2-2 عناوين دعاي صحيفه سجاديه



1 ـ سپاس خداوند جل و علا



«اين دعا مختص باين ويژگي ذات خداوند و مجموعه اي از صفات الهي از ديدگاه امام سجاد(ع) است تصوري که امام سجاد(ع)دراين دعاازخداوندمطرح مي کندباآنچه درذهنهاي مااست بسيار متفاوت است.



2 ـ درود بر محمد (ص) و آل او



«صحيفه از صلوات بر وجود مقدس خاتم الانبياء (ص) بسيار بهره گرفته است و در دعاهاي 47، 45، 32 بيشتر از بقيه دعاها، صلوات ذکر شده است.



3 ـ درود بر حاملان عرش



4 ـ درود بر مؤمنين به پيغمبران



5 ـ دعا درباره خرد و کسان خويش



«امام سجاد(ع) در اين دعا به بيان فلسفه احکام پرداخته اند ودر دعاي يک هم چنين بيان آمده است.»



6 ـ دعا هنگام صبح و شام



7 ـ دعا در حوائج مهمه



8 ـ دعا در پناه بردن به خدا



9 ـ در اظهار شوق آمرزش



10- در التجاء به خدا



11- طلب عاقبت خير



12- در اعتراف به تصور



13- در حاجت خواستن



14- در شکايت از طالمان



15- هنگام بيماري



16- در طلب آمرزش



17- نفرين بر شيطان



18- در رفع محذورات



19- در طلب باران



20- دعا براي تحصيل اخلاق نيک



«امام سجاد(ع) در اين دعا برنامه تربيتي تدريجي براي انسان بيان فرموده اند.»



21- در هنگام اندوهگين شدن



22- در سختي



23- درطلب عافيت



24- درباره پدر و مادر



25- درباره فرزندان



26- براي همسايگان



27- براي مرزداران اسلامي



28- در اظهار ترس و خوف



29- هنگام تنگ شدن روزي



30- در استعانت براي اداي دين



31- در توبه



32- دعا در نماز شب. «امام سجاد (ع) در اين دعا جايگاه صلوات درنظام هستي را بيان مي فرمايند.»



33- دعا در استخاره



34- دعا درمورد گنهکار و مبتلا به رسوايي



35- در رضا بقضاي الهي



36- در هنگام شنيدن دعد



37- در شکر خداوند



38- در عُذرخواهي



39- در طلب عفو



40- دعا چون ياد مرگ مي کرد



41- در طلب ستر و محفوظ ماندن



42- دعاي ختم قرآن. «در اين دعا امام سجاد(ع) به معرفي قرآن مي پردازد»



43- دعا در هنگام ديدن ماه نو



44- دعا براي آمدن ماه رمضان. «امام سجاد(ع) در اين دعا به معرفي ماه رمضان پرداخته است»



45- دعا در وداع ماه رمضان. «امام سجاد(ع) در اين دعا به معرفي قرآن و ماه رمضان مي پردازد و پيامبر (ص) را محور جهان هستي معرفي مي نمايد»



46- دعاي عيدين و جمعه



47- دعاي روز عرفه. «امام سجاد(ع) در اين دعا به توصيف خداوند در فراز 51 و 50 مي پردازد.»



48- دعاي عيد قربان و جمعه.



49- دعا براي دفع مکر دشمن. «امام سجاد(ع) در دعاي (27 و 49) به مسائل اجتماعي جامعه اسلامي توجه مي فرمايند.»



50- دعا هنگام ترس



51- دعا هنگام تضرع و زاري کردن



52- دعا در الحاح و استرحام



53- در فروتني



54- در طلب رفع غم.

پاورقي

1 ـ الذريعة في تصانيف الشيعه، آقا بزرگ تهراني، شيخ محمد محسن، ج15، ص 18



2 ـ الذريعة في تصانيف الشيعه، آقا بزرگ تهراني، شيخ محمد محسن، ج13، ص 345- 359؛ (به نقل از نقش امام سجاد(ع) در رهبري شيعه، محسن رنجبر



3 ـ همان، ج15، ص 21-18(به نقل از نقش امام سجاد(ع) در رهبري شيعه، محسن رنجبر

غلامحسين اعرابي