بازگشت

در قلب مردم ...


امام چهارم، ملقب به سيد العابدين، سيد المتقين، امين، سجاد و ... بودند و جز اين چند لقب (که به عنوان نمونه ذکر شد)، القاب ديگري نيز به ايشان داده اند. از اين القاب، سجاد و زين العابدين شهرت بيشتري دارد. اين القاب را که به امام علي بن الحسين عليه السلام نهاده اند، مانند لقب هايي نيست که در عرب، به هنگام زادن کودک و يا در کودکي وي بدو مي دهند. اين القاب را مردم به ايشان داده اند.



بيشتر کساني که اين القاب را به ايشان داده اند، نه شيعه بودند و نه آن حضرت را امام و منصوب از جانب خدا مي دانستند، اما نمي توانستند آنچه را در وجود ايشان مي بينند، نديده بگيرند. هريک از اين القاب نشان دهنده مرتبه اي از کمال نفس و درجه اي از ايمان و مرحله اي از تقوا و پايه اي از اخلاص است و بيان دارنده اعتماد و اعتقاد مردم به دارنده اين القاب مي باشد، و چنانکه گوشه اي از آن به عنوان نمونه (در قالب دو عنوان زير) خواهد گذشت، امام سجاد عليه السلام به حقيقت، مظهر نمايان اين صفات بود و اين گفته ايست که همگي بر آنند:



* شيخ مفيد روايت مي کند که: چون علي بن الحسين عليه السلام وضو مي گرفت، رنگش زرد مي شد، بدو مي گفتند که شما را چه مي شود؟ مي فرمود: مي دانيد مي خواهم پيش چه کسي بايستم؟



امام عليه السلام، آرد و هيزمها را براي كمك به مستمندان، تهيه نموده بودند و به دوش مي کشاندند تا بدانان رسانند.



* در کتاب علل الشرايع روايت شده که شبي سرد و باراني علي بن الحسين عليه السلام را ديدم که آرد و هيزم بر پشت داشت و مي رفت. گفتم: اي پسر رسول خدا، اين چيست؟ حضرت فرمود: سفري در پيش دارم و توشه آن را آماده نموده ام تا در جاي امني بگذارم. به ايشان گفتم: اجازه دهيد تا خدمتکار من آنرا براي شما بياورد. امام چهارم امتناع کردند. گفتم اجازه دهيد تا خود آنرا حمل نمايم؛ امام سجاد عليه السلام فرمودند: نه، چيزي را که در سفر به کار من آيد و وارد شدن من را بر ميزبانم نيکو مي گرداند، چرا خود بر ندارم؟ تو را بخدا مرا رها کن و به دنبال کار خود برو.



پس از چند روز راوي امام را ملاقات نمود و پرسيد: سفري که در پيش داشتيد چه شد؟



امام فرمودند: چنانکه مي پنداشتي نيست؛ آن سفر، سفر مرگ است و من براي آن خود را آماده مي کنم، آمادگي براي مردن، دوري از حرام و بخشش (به نيازمندان) و کار نيک است.



در اين هنگام بود که زهري دانست امام علي بن الحسين عليه السلام، آرد و هيزمها را براي دستگيري از ضعفا و مستمندان، تهيه نموده بودند و به دوش مي کشاندند تا بدانان رسانند ...