ترجمه: سپاسى كه چون چشمها خيره گردد چشم ما بدان روشن شود و چون روىها سياه شود روى ما بدان سفيد گردد
شرح:
فتقر بذلك عيوننا و تشرق بالسرور، و ترتاح فى نظرتها الى الافق الرحب امامها بهدوء و اطمئنان، فى اليوم الذى تبرق فيه الابصار و تتحير فزعا حتى لا تطرف، او دهشه فلا تبصر.
و تبيض به وجوهنا، من خلال البهجه الروحيه التى تنعكس نورا على الوجوه من خلال النتائج الطيبه الفرحه، بما يحصل عليه المومنون من ثواب الله فى جنته و رضوانه، فى الوقت الذى تسود فيه وجوه و جلود الاخرين الذين كفروا بالله، و تمردوا عليه، و انحرفوا عن خطه المستقيم، من خلال النتائج السيئه المرعبه مما يتعرض له الكافرون الضالون من عقاب الله فى سخطه و ناره.
براي اين فراز در برنامه حديث مرتبطي موجود نيست آيات مرتبط:
روشنى ديدگان در قيامت، پاداش اعمال در دنيا:
فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ (هيچ كس نمىداند چه چيز از آنچه روشنىبخش ديدگان است به [پاداش] آنچه انجام مىدادند براى آنان پنهان كردهام.) قرآن كريم، سوره مباركه السجدة (32)، آيه 17.
روز خيره شدن چشمها:
وَ لا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غافِلاً عَمَّا يَعْمَلُ الظَّالِمُونَ إِنَّما يُؤَخِّرُهُمْ لِيَوْمٍ تَشْخَصُ فِيهِ الْأَبْصارُ (و خدا را از آنچه ستمكاران مىكنند غافل مپندار. جز اين نيست كه [كيفر] آنان را براى روزى به تأخير مىاندازد كه چشمها در آن خيره مىشود.) قرآن كريم، سوره مباركه ابراهيم (14)، آيه 42.
روز خيره شدن چشمها:
فَإِذا بَرِقَ الْبَصَرُ وَ خَسَفَ الْقَمَرُ وَ جُمِعَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ يَقُولُ الْإِنْسانُ يَوْمَئِذٍ أَيْنَ الْمَفَرُّ ([بگو:] در آن هنگام كه چشمها از شدّت وحشت به گردش درآيد، و ماه بىنور گردد، و خورشيد و ماه يك جا جمع شوند، آن روز انسان مىگويد: «راه فرار كجاست؟!») قرآن كريم، سوره مباركه القيامة (75)، آيات 7 الى 10.
سيهچهرگى و سپيدرويى در قيامت:
يَوْمَ تَبْيَضُّ وُجُوهٌ وَ تَسْوَدُّ وُجُوهٌ فَأَمَّا الَّذِينَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ أَ كَفَرْتُمْ بَعْدَ إِيمانِكُمْ فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ ([در آن] روزى كه چهرههايى سپيد، و چهرههايى سياه گردد. امّا سياهرويان [به آنان گويند:] آيا بعد از ايمانتان كفر ورزيديد؟ پس به سزاى آنكه كفر مىورزيديد [اين] عذاب را بچشيد.) قرآن كريم، سوره مباركه آلعمران (3)، آيه 106.
مراد از سفيد شدن چهرهها در قيامت:
وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ ضاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ (در آن روز، چهرههايى درخشانند، خندان [و] شادانند.) قرآن كريم، سوره مباركه عبس (80)، آيات 38 و 39.
مراد از سياه شدن چهرهها در قيامت:
وَ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ باسِرَةٌ (و در آن روز صورتهايى عبوس و درهم كشيده است،) قرآن كريم، سوره مباركه القيامة (75)، آيه 24.
مراد از سياه شدن چهرهها در قيامت:
وَ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْها غَبَرَةٌ تَرْهَقُها قَتَرَةٌ (و در آن روز، چهرههايى است كه بر آنها غبار نشسته، [و] آنها را تاريكى پوشانده است؛) قرآن كريم، سوره مباركه عبس (80)، آيات 40 و 41.