بازگشت

از مدينه تا كربلا با پدر


در طول مسير مكه تا نينوا، امام سجاد عليه السلام همراه كاروان امام حسين عليه السلام بوده است. كه پس از گذشتن از يكي از منازل بين راه حضرت در حالي كه بر پشت اسب خود در حال حركت بودند چند لحظه به خواب رفتند بعد كه بيدار شدند فرمودند : «انا لله و انا اليه راجعون والحمدالله رب العالمين » و آن را دو يا سه بار تكرار كردند.



پس فرزندشان علي بن الحسين به سوي ايشان روي كرده، عرض كرد: براي چه حمد خداي را بجاي آورديد و استرجاع نموديد؟ (يعني كلمه شريف «انا لله و انا اليه راجعون » را گفتند)

حضرت فرمود: پسرم من كمي به خواب رفتم. شخصي كه به اسبي سوار بود در پشت اسب اين كلام را براي من مي گفت: «اين قوم سير مي كنند و قاصد مرگ هم به سوي آنها حركت مي كند. » من هم دانستم خبر مرگ ابلاغ شده است.

فرزندشان علي به بابا عرض كرد: پدر جانم خداوند به شما بدي نرساند، آيا ما بر حق نيستيم؟



حضرت فرمود: بلي، قسم به خدايي كه بازگشت همه بندگان به سوي اوست.

علي بن الحسن جواب داد: بنابراين ما در حالي كه بر حقيم، نسبت به مرگ هيچ باكي نداريم.

امام حسين عليه السلام به او فرمودند: خداوند به تو بهترين جزاي خيري كه از پدري به فرزندش مي رسد، عنايت فرمايد: اين قضيه پس از كوچ كردن از منزل « قصر بني مقاتل » نقل شده است و منزل «ثعلبيه » با تفاوتي مختصر نيز گزارش شده است

« مقتل الحسين » تاليف خوارزمي، جلد 1، صفحه 226، و براي تحقيق مراجعه كنيد به موسوعه كلمات الحسين عليه السلام، اعداد معهد تحقيقات باقر العلوم عليه السلام صفحه 344 الي 368 و براي تحقيق بيشتر مراجعه به باقر العلوم، صفحه 395 الي 397)



آري، اين تنها خبري است كه از برخورد حضرت علي بن الحسين عليه السلام با پدر در اين راه طولاني در دست داريم؛ اما آيا اين علي بن الحسين عليه السلام حضرت سجاد عليه السلام مي باشند يا برادر بزرگوارشان حضرت علي اكبر، كه در كربلا به شهادت رسيدند؟ هيچ معلوم نيست آنچه در روايت آمده « قال له ابنه علي » است يا «فاقبل اليه ابن علي بن الحسين ».



به هر حال تا قبل از شهادت پدر گزارش ديگري كه از حضرت سجاد _ عليه السلام _ در اسناد آمده اين است كه: علي بن زيد از حضرت نقل مي كند كه ما با حضرت امام حسين عليه السلام خارج شديم پس در هيچ منزلي نزول نفرمود و از هيچ منزلي كوچ نكرد مگر اينكه از «يحيي بن زكريا » و كشته شدن او يادي به ميان مي آورد. و يك روز فرمود: از پستي دنيا نزد خداوند اين كه سرِ _ يحيي بن زكّريا هديه شد به زن بد كاره اي از زنهاي بد كاره بني اسرائيل _ اما سر اينكه چرا حضرت حسين عليه السلام مرتب از كشته شدن حضرت يحيي بن زكّريا ياد مي كرده اند، در نوبت ديگري آمده است .



از اين حديث به خوبي بدست مي آيد كه حضرت علي بن الحسين _ عليه السلام _ دائماً در كنار پدر بوده و در طول اين سفر در خدمت ايشان قرار داشته و حتي سخنان پدر را نيز به خاطر سپرده است. شايد از همين جا بشود استفاده كرد كه مريضي حضرت سجاد _ عليه السلام _ در طول مسير اتفاق نيفتاده است ولي به هر حال به شكل دقيق زمان و مكان عروض بيماري حضرت در تاريخ ذكر نشده است چه اينكه راجع به علت بيماري حضرت مطلب مستندي در تاريخ وجود ندارد.





منابع:

تاريخ طبري، ج 3، ص 309

ارشاد شيخ مفيد، ص226

بحارالانوار، ج 44، ص 379